تاریخ: ۲۴ دی ۱۳۹۶ ، ساعت ۰۲:۰۵
بازدید: ۳۴۵
کد خبر: ۹۱۶۳
سرویس خبر : مسکن و ساختمان
علیرضا سرحدی، رییس انجمن صنفی مهندسان ساختمان

فقدان باور به ایمن سازی

می متالز - نه تنها در مورد زلزله بلکه درباره بسیاری از مسائل دچار دور باطل خنده داری شده ایم. ما از فناوری دنیا عقب نیستیم، دست کم می توانیم به جای واردات اقلام لوکس، دانش فنی وارد کنیم چراکه به آن نیازمندیم اما متاسفانه باور پاسخ به این نیاز وجود ندارد.
فقدان باور به ایمن سازی

به گزارش می متالز، مسئله ایمن سازی ساختمان ها در شهر تهران از چند دهه گذشته در آیین نامه ها و قوانین مورد توجه قرار گرفته است. از دهه 70 خورشیدی ساختمان ساز ها ملزم به رعایت ضوابط مربوط به ضد زلزله ساختن خانه ها شدند. قانون این ضوابط را در نقشه ها، پروانه های ساختمانی و محاسبات در نظر گرفته است. امروز کمتر نقشه ای در شهرداری پیدا می کنید که ضوابط  ایمنی را در نظر نگرفته باشد و براساس آیین نامه 2800 محاسبه سازه را انجام نداده باشد. با این وجود اما در مرحله اجرا اتفاق دیگری می افتد. دو مشکل بزرگ در زمینه اجرای قوانین ایمنی در ساخت و سازهای شهری داریم. مسئله اول به تراکم فروشی باز می گردد یعنی ممکن است جوازی برای ساخت یک ساختمان پنج طبقه صادر شده باشد اما ساختمان ساز پس از شروع کار درخواست یک طبقه اضافه را می کند و شهرداری در این مرحله بدون توجه به اینکه یک طبقه اضافه یعنی بار مضاعف بر پی ساختمان و تاثیر منفی بر عناصر سازه ای، مسئله را حل می کند. از سوی دیگر مسئله مهندسان ناظر و سازمان نظام مهندسی را داریم  که از سال 74 بر سر سهم آن ها بر نظارت بر ساخت و ساز درگیریم. به دلیل درآمد کلان شهرداری ها از فروش تراکم و پروانه های ساختمانی، این نهاد هیچ تمایلی به شراکت نظام مهندسی در تایید فنی ندارد و اگر سازمان نظام مهندسی یک سازه را تایید فنی نکند اما شهرداری نظر دیگری داشته باشد، این تعارض به نفع شهرداری حل و فصل می شود.

مسئله مجری ذی صلاح یکی از چالش های اساسی در این زمینه است. ساختمان ها توسط افرادی ساخته می شوند که صلاحیت کافی را ندارند. یک بنا یا گاه شخص مالک بدون تخصص ساختمان را می سازند و سروکله زدن با سازندگان غیر متخصص برای الزام به رعایت موارد ایمنی بسیار دشوار است. این افراد مسائل فنی را نمی دانند، بی سوادند و باوری هم به اجرای مسائل ایمنی ندارند. مشکلاتی از این دست سال هاست در صنعت ساخت و ساز وجود دارد اما کسی به آن اعتنا نمی کند. زلزله تهران هشدار خوبی بود برای اینکه  مردم و مسئولان مسائل ایمنی را جدی تر دنبال کنند. از دهه 70 خورشیدی سوله هایی برای اسکان مردم در صورت بروز بحران در نظر گرفته شده است تا مردم در آن تجمع کرده و خدمات دریافت کنند اما طی چند سال گذشته این زمین ها به ساخت و ساز اختصاص داده شده است. از سوی دیگر سود سازنده در استفاده بهتر از مصالح ظاهری در ساختمان است نه اینکه سازه مستحکم تری بسازد به همین دلیل بساز و بفروش ها توجهی به ایمنی ساختمان ها ندارند.

پایداری این مشکلات را می توان به رویکرد غلط مسئولان نسبت داد و عدم باور آن ها به ضوابط ایمن سازی ساختمان. متاسفانه نه تنها در مورد زلزله بلکه درباره بسیاری از مسائل دچار دور باطل خنده داری شده ایم. ما از فناوری دنیا عقب نیستیم، دست کم می توانیم به جای واردات اقلام لوکس، دانش فنی وارد کنیم چراکه به آن نیازمندیم اما متاسفانه باور پاسخ به این نیاز وجود ندارد. در مورد آلودگی هوا هر سال در تهران ستاد بحران تشکیل می دهیم و همه از آلوده تر شدن هوای تهران شگفت زده می شوند اما کاری برای حل این بحران نمی کنیم. به خاطر دارم که سال ها پیش پس از وقوع زلزله رودبار  آژانس همکاری های بین المللی ژاپن با یکی از سازمان های شهرداری تهران در یک پژوهش گسترده تکلیف شهر، گسل های آن و وضعیت تهرانِ پس از زلزله را روشن کردند.  این پژوهش می گفت که تهران با وقوع زلزله ای 5 یا 6 ریشتری آسیب جدی می بیند اما اگر شروع به مقاوم سازی شهر کنیم تا 15 سال آینده ضریب ایمنی در پایتخت به 90 درصد می رسد. این پژوهش در آن زمان مورد توجه رسانه ها و مسئولان قرار گرفت اما پس از مدتی سازمان ذی ربط در شهرداری منحل شد و همکاری با موسسه ژاپنی هم از بین رفت. هشدارها در آن زمان در نظر گرفته نشد و بی توجهی دیروز  به نگرانی امروز منجر شده است.

عناوین برگزیده