به گزارش می متالز، عباس نعیمی، درباره اقدامات ایمیدرو در حوزه تامین مالی طرحهای توسعه بخش معدن و صنایع معدنی و نیز نقش این سازمان درباره ثبات ارزی کشور توضیح داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه تحریمهای ظالمانه موجب شده تا تقریبا نتوانیم طرحهای توسعهای را فاینانس کنیم. در چنین فضایی ایمیدرو به عنوان سازمان راهبر بخش معدن و صنایع معدنی، موضوع هدایت سود شرکتها به توسعه را به میان آورد به گونهای که مجامع، سودها را به سمت سرمایهگذاریهای جدید هدایت کردند تا شرکتهای بزرگ همچون فولاد مبارکه، ملی صنایع مس، گلگهر و چادرملو، بتوانند اعتبار طرحهای مورد هدف ایمیدرو را تامین کنند. به این معنا که نخستین تامین مالی طرحها، از سوی سهامداران انجام شد.
گرچه مبالغ سهامداران گرانترین وجه به شمار میرود، اما به دلیل اینکه به منابع مالی دیگر مانند فاینانس دسترسی نداشتیم، این اقدام، بهترین راهکاری بود که از طریق آن توانستیم برنامه راهاندازی ۳.۵میلیارد دلار طرح در سال98 را با همکاری شرکتها اجرایی کنیم. با اینکار ایمیدرو توانست طرحهایی ازجمله آلومینیوم جنوب، اسکله 5بندر پارسیان، کارخانه ۲.۵میلیون تنی گندلهسازی توسعه ملی (سناباد)، کنسانتره 5میلیون تنی فولاد مبارکه در سنگان و... را راهاندازی کند. درواقع، اگر راهکار یادشده نبود، این موفقیتها حاصل نمیشد.
با توجه به رهنمودهای دکتر غریبپور در همه جلسات، تلاش کردیم وعدههای مطرح شده حتما عملی شود. در واقع معتقدیم اگر انجام موضوعی شدنی نیست، باید آن را کنار گذاشت و اگر امکانپذیر است، آن را انجام داد. مهمترین اتفاقی که در دهه فجر سالجاری اتفاق افتاد، این بود که در جلسهای که با مقام معظم رهبری داشتیم، اعلام راهاندازی فاز آخر الکترود گرافیتی تا پایان سالجاری، ایشان را بسیار خوشحال کرد. از نظر فنی، اگر فولاد را ۱۰۰درصد در نظر بگیریم، الکترود گرافیتی 4درصد، از آن را تشکیل میدهد اما نکته این است که درحالحاضر، برای تامین این 4درصد به خارج کشور وابسته هستیم و اگر این 4درصد نباشد نمیتوانیم فولاد تولید کنیم. اکنون، درصدد راهاندازی این 4درصد تاثیرگذار هستیم. ماشینآلات آن وارد مجتمع شده و تا پایان سالجاری، راهاندازی خواهد شد.
پیشبینی ما این است که با احداث و راهاندازی 6بخش کارخانه الکترود گرافیتی تا سال1401، کل فرآیند تولید الکترود گرافیتی در داخل انجام خواهد شد و در نتیجه، 4درصد از 10میلیارد دلار، صرفهجویی ارزی خواهد شد.
درصدد تاسیس صندوقی همچون صندوق لوتوس طلا هستیم که مبتنیبر طلا باشد. به این معنا که طلای زرشوران را در آن بگذاریم و اوراق بهادار چاپ کنیم و به صورت یونیت به مردم عرضه کنیم و درنتیجه، تامین مالی بخشی از طرحها از این روش انجام شود. درحالحاضر، تامین مالی کشور با مشکل روبهرو است. به عنوان مثال در تامین مالی طرح آلومینیوم جنوب از بانکها، با مشکلاتی مواجه شدیم. در واقع، بانکها توان وامدهی خیلی بالا ندارند. در چنین فضایی موضوع تامین مالی از بازار سرمایه بررسی شد. از طرفی، تامین مالی بازار سرمایه با توجه به اینکه از نظر مالیاتی، مورد قبول اداره دارایی نیست، هزینه بالایی دارد. از اینرو شرکتهای بزرگ با اختصاص سود سهام به طرحها موجب شدند تا طرحها به مرحله راهاندازی برسند. خوشبختانه اکنون در صنایع معدنی، نیاز ریالی و ارزی نداریم.
به اعتقاد من، استقبال خوبی از این صندوق میشود. چراکه از یکطرف، مردم روند بالا رفتن قیمت طلا را مشاهده میکنند و از طرف دیگر، آسودهخاطر هستند که صندوق، پشتوانه محکمی(طلا) دارد. پیشبینی میکنم حداقل 5درصد نیاز مالی از طریق این صندوق تامین میشود.
شرکتهای بزرگ در اجرای طرحها مشارکت میکنند، به این صورت که طرح الکترود گرافیتی را به فولاد مبارکه و طرح پترولیوم کک را به فولاد خوزستان واگذار کردیم. این شرکتها از محل سود تقسیم نشده، طرحها را راهاندازی میکنند و در واقع متعلق به شرکتها خواهد بود. ما شرکتها را به سمت طرحها هدایت و پروژهها را به آنها واگذار میکنیم. همانگونه که غریبپور اشاره کرده است، نقش ایمیدرو باید از «بازیگر» به «مربی» تغییر یابد. بخش خصوصی باید بازیگر باشد. ایمیدرو نباید به دنبال ساخت کارخانه فولاد باشد. کار ایمیدرو تنها انجام اکتشاف و فراهم کردن زیرساخت است و پس از آماده کردن این حوزهها، آنها را برای سرمایهگذاری به بخش خصوصی واگذار کند. چنین روندی بوده که طرحهای فولاد استانی، پترولیوم کک و... سالهاست به نتیجه نرسیده است. مثال دیگر، طرح تیتانیوم کهنوج است که واگذار شد سابقه آن به زمانی میرسد که ایمیدرو تاسیس نشده بود. این در حالی است که شرکت تاسیس شده اما 5درصد پیشرفت نداشت. واقعیت این است که ایمیدرو برای این کار تاسیس نشده است. این باید هدایت کند و نباید تصدیگری کند.
اعتقادم این بود که بخشی از ایمیدرو در بورس عرضه شود اما باید بررسی شود که این ایده مشکلات قانونی دارد یا خیر. زمانی که در گروه توسعه ملی بودیم، این مجموعه حدود 120شرکت داشت. به بانک ملی تاکید کردیم شرکتهای زیرمجموعه را واگذار نکنید. چراکه هنگام واگذاری، خریداران، شرکتهای مناسب را انتخاب میکنند و شرکتهای با شرایط نامناسب برای بانک میماند. بنابراین در صورت تمایل به واگذاری، گروه توسعه ملی را واگذار کنید تا همه شرکتها اعم از موفق و ناموفق با هم واگذار شوند. بنابراین اعتقاد داشتم، چنانچه دولت میخواست کاری برای واگذاری انجام دهد، درصدی از ایمیدرو را در بورس عرضه کند.
به این معنا که ایمیدرو را شرکت بورسی میکردیم و 10درصد آن (اعم از ذوبآهن، فولاد مبارکه و...) را به مردم واگذار میکردیم. اما وقتی شرکت ذوبآهن به تنهایی واگذار میشود، همان میشود که الان معدن ندارد و با مشکلاتی در تامین مواد اولیه مواجه است. اما وقتی 10درصد (یعنی ذوبآهن یا فولاد مبارکه) واگذار میشود، در عین اینکه به اهداف دست مییابیم، زنجیره ارزش نیز دچار مشکل نمیشود. دنبال این هستیم که در صورت نبود مانع قانونی، ایمیدرو را وارد بورس کنیم.
وقتی ایمیدرو 50درصد از سهام را داشته باشد با زمانی که 100درصد سهام را داشته باشد، تفاوت چندانی نمیکند و تصدی در اختیار ایمیدرو است. اما با این اقدام، مردم با پرداخت نقدینگی، در منافع ایمیدرو شریک میشوند و از آنجا که مسئولان باید در مجامع به مردم توضیح دهند و پاسخگو باشند، این روند باعث ارتقای عملکرد ایمیدرو میشود.
راهاندازی روش تهاتری این سازمان موجب شد تا میزان تولید و صادرات همه شرکتهای بخش معدن و صنایع معدنی نسبت به سال گذشته افزایش یابد. به عنوان مثال، عملکرد شرکت مس در 9ماه سالجاری، برابر با 12ماه 97 بود. بیشتر شرکتهای دیگر نیز روند مثبتی را به ثبت رساندند. همچنین، سالجاری دارای ثبات ارزی هستیم. این در حالی است که رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد ۳ماه میتواند اقتصاد ایران را با مشکل مواجه سازد. ما از همکاری نهادهای مختلف ازجمله بانک مرکزی خرسند هستیم اما میتوانم بگویم که ایمیدرو، مسئول حداقل 40 تا 50درصد ثبات ارزی کشور است. با بانک مرکزی تفاهم کردیم و این نهاد با ما همکاری کرد و پذیرفت که ما ارز مورد نیاز خود را تامین کنیم و حتی اعلام کردیم که اضافه ارز را به این نهاد تحویل دهیم به طوری که با ارز حاصله، صنایع خودروسازی فعال شد. درواقع، ایمیدرو با ارز خود، نهتنها بخش معدن و صنایع معدنی را فعال کرد بلکه شرکتهای سایپا و ایران خودرو را نیز فعال کرد. برنامه مورد نظر دقیق و وسیع بود و پس از آنکه به رهبر معظم انقلاب اعلام شد، ایشان از این اقدام تشکر کردند.در حالی که اگر این اتفاق نیفتاده بود، نرخ دلار احتمالا به ارقام بالاتری میرسید. وقتی تقاضای ارزی این بخش را برداشتیم و گفتیم نیاز خود را خودمان تامین میکنیم، بانک مرکزی با خاطر آسوده، سیاستهای پولی خود را انجام داد.
همانطور که گفتم نقش ایمیدرو باید اکتشاف و زیرساخت باشد، باید بدانیم که دولت در شرایط تحریم همچون گذشته توانمند نیست. به عنوان مثال، بخش خصوصی را در ساخت جاده سنگان-تربت حیدریه مشارکت دادیم. چراکه معتقد بودیم وزارت راه و شهرسازی قادر به اجرای این طرح نیست. این بخش برای سیلزدگان نیز از طریق ایمیدرو، 100میلیارد تومان کمک کرد. از آنجا که معتقدیم ما تنها مسئول زمان خود هستیم (نه قبل و نه بعد از خود)، خوشبختانه از زمان ورود غریبپور، ارتباط بخش خصوصی با ایمیدرو بسیار نزدیک شد و شرکتهای بزرگ بخش معدن و صنایع معدنی پذیرفتهاند که ایمیدرو همچون پدر آنهاست. به این معنا که اگر ایمیدرو خواستار کمک به جایی شود، این شرکتها کمک میکنند. ایمیدرو آنقدر بودجه ندارد که بتواند همه طرحها را اجرا کند و درنتیجه، حضور بخش خصوصی ضروری است.