به گزارش می متالز، از تعداد نمادهای همراه با صف خرید در مقایسه با نیم ساعت قبل کاسته شده است و ارزش صف خرید بورس نیز به کمتر از 1900 میلیارد تومان رسیده است؛ پیش از این اشاره شد که ارزش صف خرید بورس بیش از 2150 میلیارد تومان است. شاید مهمترین مسئله در شرایط کنونی نشانهشناسی از پایان روند صعودی یک سهم است.
روز گذشته در مطلبی به تلخ و شیرین سهامداری عمده و خرد در بورس تهران اشاره شده بود. همانطور که مطرح شد هر زمان که سهامدار عمده و درصدی اقدام به عرضه سهام کردهاند معمولا سیگنالی از پایان روند صعودی بوده است؛ البته شدت عرضهها معقول است، ولی شما خود را جای یک سهامدار عمده بگذارید در حالیکه میدانید دارایی شما نصف قیمت روز تابلو سهام نیز نمیارزد؛ آن گاه حداکثر استفاده را از فرصت به دست آمده برای عرضه سهام خواهید کرد.
بر این اساس بار دیگر عرضه سهامدار عمده در «غگل» این سهم را از صف خرید جدا کرد و این سهم پس از 162 میلیارد تومان معامله در حال فاصلهگیری از سقف قیمتی است. میتوان گفت که این سهم تمام علائم هشدار برای آغاز اصلاح را دارا است و واقعا هر روز باید نقدینگی بیشتر و بیشتری به سهم وارد شود تا از اصلاح جلوگیری شود که خود یک تناقض در کلیت بازار ایجاد کرده و بر این اساس به معاملهگران در خصوص معاملات غگل باید بیش از قبل هشدار داد. صنعتی غذایی زر دیروز نیز 61 میلیون سهم از غگل را عرضه کرده است.
یا در «شپاکسا» که رشدهای افسارگسیخته و ورای واقعیت را تجربه میکند عرضه یکی از سهامداران درصدی، امروز این سهم را به مدار منفی کشید. این سهم نیز با وجود بهبود در گزارش ماهانه مطابق با بسیاری دیگر از نمادهای بازار مدتها است که از سقف ارزندگی خود عبور کرده است. اینکه حقوقیها مانند هر معاملهگر دیگری در صدد کسب سود به هر بهانهای از بازار هستند در حالیکه از عدم ارزندگی سهم اطلاع دارند را نمیتوان مورد سرزنش قرار داد. در «شپاکسا» نیز تنها 9 میلیون عرضه بیمه ملت با سهم 2.3 درصدی برای معکوس کردن رویه قیمت تا این لحظه کافی بوده است. شما خود را به جای سهامداران این شرکت بگذارید: سهمی را در پرتفو دارید که نسبت به یک سال قبل تقریبا 5 برابر شده است. واقعا باید حق داد که از موقعیت طلایی به دست آمده استفاده حداکثری را داشته و با عرضه سهام شناسایی سود شیرینی داشته باشند. آن هم در زمانیکه احتمال پایان دوره رونق بورس همه را ترسانده است. البته ما به موج قدرتمند نقدینگی باور داریم و اثر آن را قطعا باید در نظر گرفت.
پیش از این در هفتههای پایانی سال گذشته در مطلبی با عنوان «آیا ترمز بورس کشیده میشود؟» به اثر سنگین عرضههای اولیه در کاهش التهاب سهام اشاره شد، در روزهای بعد از ارائه مطلب نیز اصلاح محسوس سهام را شاهد بودیم. بر این اساس در نگاه کلان بازار ایجاد مجرای جدید برای جذب نقدینگی (عرضه اولیه) یک عامل کارساز و واقعی در افزایش فشار فروش در کلیت بازار است، اما برای تکسهمها نیز افزایش عرضه از سوی سهامدار عمده یا همان افزایش شناوری میتواند زنگ خطر را برای سهم به صدا درآورد. البته این موضوع در شرایطی که پشتوانهای برای حمایت از سهم وجود ندارد به عنوان زنگ خطر محسوب میشود.