به گزارش می متالز، اگر بخواهیم روند تحلیلی شکلگیری از قیمت سنگآهن در ایران را رصد کنیم، نیازمند بررسی مولفههایی همچون زمان (قبل از تحریم و بعد از تحریم)، شرایط تجاری، شرایط استراتژیکی منطقه و روند رقابتی بازار هستیم.
طبیعتا قیمت سنگآهن در ایران با توجه به اینکه به میزان ۹۱ درصد از صادرات کشور به چین بوده، ما را شدیدا وابسته به این بازار کرده و روند «تک مقصدی در صادرات» و نبود تنوع در انتخاب را شکل داده است؛ به طوریکه تهدید بسته شدن همین یک بازار و این انتخاب تاثیر زیادی روی تولید و صادرات ایران داشته است؛ چراکه در زمانهایی که در بازارها تنوع وجود داشته باشد اگر شرایط رقابتی برای کشور منتفع یا مبدا که در اینجا ایران است به خطر بیفتد، بازار دیگری را جایگزین خواهد کرد؛ مسالهای که برای ایران و درخصوص صادرات سنگآهن وجود نداشته است. کارشناسان معتقدند مشکلات زیادی در روند تحریمها بهمنظور پیدا کردن بازار جایگزین برای محصول سنگآهن ایران وجود داشته است و بعد از آن هم شرایط تجاری فراهم نبوده است. مسائلی از قبیل السی، افزایش تعرفه گذر کشتیهایی که به مقصد ایران میآیند؛ مثل افزایش تعرفه از کانال سوئز که از سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد و مواردی از این دست همگی در برهههایی از زمان باعث بروز مشکلاتی برای فعالان سنگ آهن ایرانی شده است. کیوان جعفری طهرانی، کارشناس ارشد بازارهای بینالمللی معدن و فولاد در توضیح روندهای تاثیرگذار روی شکلگیری بازار تک مقصدی صادرات سنگآهن ایران به چین میگوید: با وجود اینکه در آگوست ۲۰۱۵ کانال سوئز دو خطه شد تا خبر خوبی برای تاجران مخابره شود؛ ولی در ادامه شاهد بودیم که با شکلگیری و روند اجرایی شدن برجام در آگوست و سپتامبر ۲۰۱۵ و زمانی که قرار بود برجام از ابتدای ژانویه ۲۰۱۶ عملیاتی شود عوارض و تعرفه برای کشتیهایی که از ایران میآمدند و در مسیر گذر از کانال سوئز قرار میگرفتند افزایش پیدا کرد.
به گفته وی، عوامل مشابه همواره دست به دست هم داده و ایران را وابسته به بازار چین کردهاند؛ به طوری که در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ که بازار چین شرایط مساعدی نداشت و رشد اقتصادی این کشور از میزان ۳/ ۷ درصد در سال ۲۰۱۳ به ۸/ ۶ درصد در سال ۲۰۱۴ و ۳/ ۶ در سال۲۰۱۵ رسید خرید سنگآهن چین هم کاهش یافت و به همان نسبت هم روی بازار صادرات سنگآهن ایران تاثیر گذاشت و در ادامه به همان نسبت هم بسیاری از معادن بخش خصوصی کشور بسته شدند. تا سال ۲۰۱۳ تولید سنگآهن کشور نزدیک به ۵۰ میلیون تن در سال بود و در حال حاضر تولید تمام انواع سنگآهن در کشور حدود ۶۰ میلیون تن است؛ در سه سال و نیم گذشته به تولید سنگ آهن کشور تنها به اندازه ۱۰ میلیون تن اضافه شده است. این در حالی است که سالانه باید به اندازه ۵ میلیون به میزان تولید سنگآهن اضافه میشد. یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد میزان تولید سنگآهن ایران در حال حاضر (با احتساب تولید کنسانتره) باید ۷۰ میلیون تن باشد؛ اما به دلیل اینکه در خلال سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ با وضعیت بد اقتصادی چین و روند بسته شدن معادن خصوصی تولید معادن دولتی هم کاهش پیدا کرد. در آن زمان مساله صادرات سنگآهن مهم بود و بخش مهمی از درآمدزایی معادن دولتی هم از محل صادرات توسط بخش خصوصی اتفاق میافتاد، بهطوریکه نیازشان برای خرید مواد اولیه، ماشین آلات، تامین هزینهها را از این طریق جبران میکردند. وی در ادامه به موضوع اهمیت صادرات و روند ارزآوری آن اشاره کرده و گفت: صادرات همیشه اولویت بوده است، مخصوصا در زمانهایی که کشور با کمبود ارز مواجه بوده است. در این باره باید گفت وقتی که شرایط رقابت در حال سختتر شدن است، مخصوصا برای مشتقات سنگآهن، متخصصان آن نباید خود تحریمی ایجاد کنند.
طهرانی در پاسخ به این سوال که کارشناسان میگویند چین به دنبال کاهش صادرات فولاد است و تلاش میکند مصرف داخلی فولاد را تقویت کند، این مساله چه اثری روی ترکیب مصرف و خرید سنگآهن دارد؛ گفت: چین بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده سنگآهن و فولاد جهان است، از سویی و خصوصا در پروژه جاده ابریشم جدید Road and belt initative طبیعتا یکی از زیرساختهای اصلی و اساسی این پروژه فولاد است و به همین نسبت مصرف فولاد را با افزایش روبه رو میکند. این پروژه ۶ خط دارد که یکی از این خطوط، خط دریایی است که از چین به آفریقای شمالی رفته و در اروپا پخش میشود، بقیه این خطوط، زمینی است و از داخل کشور پاکستان رد میشود، از شمال ایران میگذرد، ولی داخل ایران نمیآید. نگاهی اجمالی به این پروژه نیاز به میزان زیادی از فولاد را به وضوح نشان میدهد؛ به طوری که در این مسیر تنها مصرف داخلی فولاد چین در نظر گرفته نمیشود، بلکه پروژه جاده ابریشم هم مصرف زیادی از فولاد را در بر میگیرد. جادهای که بین ایالت سن کیانگ چین و پاکستان ایجاده شده و مقدار زیادی از آن شامل پلهای هوایی و جاده است و خیلی از این پلها روی زمین، روی دریاچه یا بین کوهها قرار دارد که احداث همه این پلها نیاز به بتن، مصالح و مهمتر از همه فولاد دارد. طهرانی در ادامه به یکی از موضوعات داخلی چین اشاره کرده و گفت: بنابراین یکی از سیاستهایی که شی جین پینگ دنبال میکند، توسعه اقتصادی است که از سمت شرق چین به سمت غرب این کشور است؛ چون مردم غرب چین به طور کل فقیرتر از شرق هستند و توسعه اقتصادی کمتری دارند. در این باره باید گفت مردم ایالت سن کیانگ که مرکز آن ارومچی و در شمال غرب چین است؛ مسلمانانی ترک هستند و با افغانستان نیز همسایهاند و سالها است که به دنبال استقلال هستند، در این میان رئیسجمهوری چین به آنها قول داده که توسعه اقتصادی ایجاد کند و اجازه گسترش این استقلال طلبی را به نوعی گرفته و تا حدی به قول خود عمل کرده است. در واقع چین این مسائل سیاسی را نادیده نگرفته و با اقتصاد و توسعه این قسمتها گره زده و تمام این مسائل باعث شده چین مصرف فولاد را افزایش دهد.
وی با اشاره به اینکه صادرات فولاد چین که در دوران اوج خودش ۱۱۰ میلیون تن بود در سال ۲۰۱۳ اتفاق افتاد، گفت: بعد از آن سالها بود که صادرات این کشور کاهش پیدا کرد. در حال حاضر صادرات چین زیر ۱۰۰ میلیون تن است و حتی این روند ادامه دار خواهد بود. زمزمههایی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه این کشور در پی آن است که مصرف داخلی را بالا ببرد و از این رو این میزان از صادرات را مجددا کاهش خواهد داد. وی ادامه داد: از سال ۲۰۱۳ چین به میزان ۸۳۰ میلیون تن فولاد تولید کرده، البته سیاست این کشور بهطور کلی کاهش تولید فولاد است؛ به طوری که این رقم در حال حاضر زیر ۸۰۰ میلیون تن است. از سویی اعداد دقیقی در ارتباط با تولید داخلی فولاد چین ارائه نمیشود، به این دلیل که در طرح جدیدی که برای کاهش تولید فولاد وجود دارد اشاره شده است کارخانههای تولید فولاد به روش قدیمی (کوره بلند) تا سال ۲۰۲۰ بسته شوند. چین در سال ۲۰۱۳ که به میزان ۸۳۰ میلیون تن فولاد تولید کرد، به میزان یک هشتم از این میزان را صادر کرد و این نکتهای است که نشان میدهد بهطور صد درصد به بازار صادرات وابسته نبوده است. این روند، تاثیر زیادی در بازار مصرف و خرید سنگآهن نخواهد داشت به این دلیل که چین در واقع در صدد این است که کاهش صادرات دهد و جایگزین این کاهش را در بازار داخلی خود مصرف کند.