به گزارش می متالز، نرخهای هیجانی معاملات با محوریت قیمت پایانی مواد اولیه نورد یا دقیقتر محصولات میانی به ویژه شمش فولادی سبب شده که قیمتها در بازار فولاد طی یک مسیر رفت و برگشتی میان صعودهای قیمتی محصولات میانی و مقاطع طویل فولادی اسیر شوند و حتی تایید معاملات در روز ۲۳ اردیبهشتماه که تا حدودی به پیشبینیهای اهالی بازار رنگ امید داد، هم نتوانست به بازار کمک کند تا راه خود را پیدا کرده و در مسیر معقولی حرکت کند. بهصورت دقیقتر رشد قیمت شمش در بورس کالا محرکی برای افزایش بهای میلگرد در بازار آزاد به شمار رفته و خود افزایش قیمت میلگرد هم توجیهگر رشد بهای شمش در بورس کالاست. این مسیر رفت و برگشتی تاکنون تنها رشد بهای فولاد را در بر داشته است.
تداوم این آشفتگیها را در تفاوت نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد نیز میتوان جستوجو کرد. زیرا در این وضعیت نابسامان، لزوم عرضه برای تولیدکنندگان فولاد با چنین قیمتهای دستوری، تصور کاهش عرضه در بورس کالا را چندان دور از ذهن نخواهد دانست. در شرایطی که مرزهای صادراتی مخصوصاً به کشورهای همسایه باز شوند و فعالیت خود را آغاز کنند حرکت تولیدات به آن سوی مرزها از توجیه اقتصادی بیشتری برخوردار است. اگرچه در کنار یارانههای پرداختی از سوی دولت به تولیدکنندگان، این الزام عرضه با قیمتهای تعیین شده در بورس کالا در ادبیات مدیران دولتی توجیه میشود اما ادامه این روند بلاتکلیفی، ظلمی بر بدنه فولادی کشور خواهد بود. که خود خواسته و از روی بیتوجهی این صنعت را بیش از پیش به باتلاق رکود تقاضای مؤثر در کنار رشد قیمتها فرو خواهد برد. در کنار همه این موارد باید تعطیلات در خردادماه بازار فولاد هم مد نظر قرار گیرد و رکود سنتی که به دنبال آن اتفاق میافتد در معادلات این روزهای اهالی بازار گنجانده شود. بنابراین انتظار رکود شدیدتر در بازار فلزات در کنار افزایش قیمتها در هفتههای آتی وجود خواهد داشت گویی بازار فولاد هم به سندروم رکود تورمی دچار خواهد شد.
یک مقام آگاه در بازار فولاد اظهار میکند، بخشی از التهاب پیش آمده در بازار از سوی کاهش عرضه یکسری محصول خاص از مقاطع فولادی است. اطلاع مصرفکنندگان این حوزه از آمار تولیدات کارخانههای فولادی، سبب شده که نقدینگی به سمت خرید این محصولات هدایت و جو بازار برای این محصولات دچار ناآرامی شود. این روزها محصولات فولادی به جای اینکه در گروه کالاهای مصرفی دستهبندی شوند، حکم کالای سرمایهای پیدا کرده و برای نجات ارزش پولهای بازیگران این بازار مورد داد و ستد قرار میگیرند. این در حالی است که جهش نرخ ارز نیز با این بیسروسامانی کشف قیمتها در بازار فولاد همگام شده و انگیزه لازم را برای سوگیریهای منفعتطلبانه سفته بازان فراهم کرده است.
برآیند اتفاقهای اخیر این روزهای بازار فولاد، چهره نیمه تاریکی برای آن ترسیم کرده که در صورت ادامهدار شدن تردید مسوولان در هدایت صحیح این بازار، سرنوشتی نگرانکننده در انتظار این صنعت خواهد بود. تاکنون عزمی جدی در بین مسوولان برای کنترل و ساماندهی اوضاع فعلی دیده نمیشود. زیرا برخی از مسوولان معتقدند که نرخهای بالاتر از قیمتهای جهانی نباید مورد تایید قرار گیرد و به دنبال آن معاملات تایید نمیشوند و برخی دیگر بر موضوع کشف نرخ رقابتی در بورس کالا پافشاری میکنند. این اختلاف نظرهای پیش آمده که به درازا هم کشیده است سبب شده مسائل این چنینی در بازار آزاد و بورس کالا ایجاد شود که پتانسیل بروز مشکلات جدیدتری در این صنعت را نیز دارا هستند.
اگر به معاملات دو هفته اخیر شمش در بورس کالا توجه کنیم، به فراز و فرود قیمت شمش و هجوم تقاضای هیجانی در کنار سقف باز رقابتها و ثبت تقاضای هیجانی خرید آن هم بدون وجود دلیل منطقی خواهیم رسید. روز گذشته مجموعا ۲۱ هزار تن شمش فولادی با قیمت پایه ۳ هزار و ۹۵۴ تومان عرضه شد. قیمتهای پایه روز گذشته، البته کمتر از نرخهای پایه روزهای قبل بود که با توجه به اما و اگرهای معاملات در کنار رشد قیمتها در بازار آزاد داستانهای خاص خود را به همراه خواهد داشت.
البته تایید معاملات هم یک فرآیند زمانبر است، که پس از انتظار فعالان بازار میبینیم که نتایج معاملات مورد تایید قرار نگرفته است. تا کنون به دفعات این اتفاق افتاده و در روز گذشته نیز مجددا شاهد این عدم تاییدها بودیم که به جز دو معامله ورق گالوانیزه و قلع اندود، سایر معاملات برروی تابلوی نهایی تایید معاملات قرار نگرفت. موارد این چنینی به سردرگمیهای اهالی بازار بیش از پیش دامن میزند و مسبب اصلی نارضایتیهای اخیر تولیدکنندگان فولادی شده است.
بیشترین نگرانیهای ایجاد شده در بازار محصولات فولادی بورس کالا، که آینده بازار را آیندهای مبهم و ترسناک ترسیم میکند، متوجه انتقال این بلاتکلیفیها در زنجیره تولید محصولات فولادی است. به بیان سادهتر این آشفتگیهای مربوط به کشف نرخ شمش فولادی، با همین مکانیزم به قیمت سایر مقاطع طویل فولادی سرایت میکند. روند کنونی انجام معاملات بدون نرخگذاریهای سقف و محدودیت در کنترل رقابتهای انجام شده در بورس کالا، نه تنها قیمت در بورس کالا را بالاتر برده، بلکه این افزایشهای پیدرپی قیمتی، به بازار خارج از بورس فولاد نیز کشانده شده و در صورت حاکم بودن شرایط فعلی تا ناکجا آباد پیش خواهد رفت. زیرا انتظار میرود که به هر میزانی که در بورس کالا رقابت بر سر محصولات فولادی بیشتر شود، واسطهگران با حفظ منافع فعلی خود این تغییر قیمتی را بر محصولات لحاظ کرده و پس از آن اقدام به فروش میکنند. در این صورت مصرفکننده نهایی متضرر این بازی خواهد بود که به دنبال مشکل اصلی یعنی عدم نرخگذاری صحیح و ثبت تقاضا با قیمتهای بالاتر از قیمت پایه ایجاد میشود.
در مورد بازار ورق نیز اوضاع به شدت بدتری تجربه میشود بهطوری که اشتهای سیریناپذیر سفتهبازان با عرضههای کنونی هم اقناع نمیشود و لزوم عرضه پیدرپی را در این بازار میطلبد. به یقین این استراتژی همچون مسکنی موقتی عمل خواهد کرد و دیر یا زود جو بازار متشنجتر از قبل خواهد شد. بازار میلگرد و تیرآهن نیز ملتهبتر از قبل به فعالیت خود ادامه میدهند. وجود تقاضای غیر واقعی برای محصولات طویل فولادی در نوسان قیمتی ناشی از قیمت شمش فولادی ریشه دارد که ثمره آن ایجاد حباب قیمتی این روزهای بازارها است. در معاملات دیروز بورس کالا و بازار آزاد به خوبی میتوان آن را رصد کرد. بهطوری که افزایش نرخ بین ۲۰تا ۴۰هزار تومان در اکثر شاخههای تیرآهن دیده میشود. این وضعیت بازار فولاد تا زمانی که مسوولان متولی نتوانند به اجماعنظری برای نظارت و کنترل درست و منطقی بازار دست پیدا کنند، ادامهدار خواهد شد. این روند افزایشی به وضوح تجربه روزهای قبل از کرونا را در ذهن تداعی میکند که همین نکته به جو روانی رشد قیمتها منتهی خواهد شد.