به گزارش می متالز، معدن همان معدن است و کارگران همان کارگران. معدن زمستانیورت آزادشهر گلستان که ۱۳اردیبهشت ۹۶ منفجر شد و ۴۳ تن از کارگران معدن در آن کشته شدند دوباره تبدیل به گلوگاهی تنگ و تاریک شده تا کارگران را به داخل بکشد و شاید هیچ وقت دیگر هم پس ندهد. کارگران معدن از اردیبهشت امسال که جسدهای کبود همپیشهایهایشان را از دهانه «یورت» بیرون کشیدند، دیگر کارگران پیشین نشدند اما غم نان چارهای برایشان نگذاشت. آنها از همان روز که چهل و سومین جنازه را از زیر خروارها زغالسنگ درآوردند، دوباره سر هر صبح انتهای آن سربالایی پر درخت، چکمهها را به پا میکنند، لباسها را به تن و با چراغهای مخصوص، خودشان را برای ورود به دهانه آماده میکنند.
محمود کمالی، کارگر معدن زمستانیورت بود و هنوز هم است. او برای نجات همکارانش وارد تونل شده بود که دچار خفگی شد و یک هفته در بیمارستان بستری شد، یک ماه دست از کار کشید و حالا دوباره به معدن بازگشته و با مشکلاتی روبهرو شده است. کمالی درباره مشکلات معدن زمستانیورت گفت: «معدن بعد از حادثه تغییری نکرد، حالا هم مثل روز اولش است. الان ما میرویم و کار میکنیم و خودمان را به خدا میسپاریم. معدن فقط ۲۰ روز تعطیل بود، بعد با همان نیروها به سرکار برگشتیم.» وی با بیان اینکه کارگران معدن، هنوز حقوق برجهای دو و سه مربوط به پیش از حادثه و مرداد و شهریور که بعد از حادثه بود را نگرفتهاند، تصریح کرد: روند پرداخت حقوق مانند پیش از حادثه است و فرقی نکرده است. او ادامه داد: بعد از حادثه انفجار، ۴۰۰، ۵۰۰ متر از معدن را بستند. کنار همان جایی که انفجار اتفاق افتاده بود، یک تونل دیگر زدند و به عقب برگشتند. آن مسیر خطرناک است و هر روز ریزش دارد. دویل تهویه مهمترین معضل معدن زمستانیورت بود؛ حفرهای برای ورود جریان هوا و بالا بردن ایمنی که اگر مسیر آن در تونل باز بود، انفجار معدن این همه قربانی نمیداد. کمالی اضافه کرد: قرار بود برای معدن دویل بخرند. اگر این اتفاق بیفتد، مشکل حل میشود. بدون دویل، گاز داخل تونل جمع میشود و منجر به خفگی خواهد شد. پیش از حادثه، معدن زمستانیورت دویل نداشت و حالا هم ندارد. وی اظهار کرد: در این مدت بخشی از طلب کارگران را پرداخت کردهاند؛ طلب من ۱۰ میلیون تومان بود که نزدیک به ۸ میلیون تومان آن پرداخت شده است؛ بیشتر کارگرانی که حالا در معدن مشغول به کار هستند، نیروهای جدیدند. کارگران قبلی بیمه بیکاری میگیرند و خیلی افراد برنگشتهاند. آنهایی که برگشتهاند حدود ۱۰ تا ۲۰ نفر هستند. کمالی درباره سختی کار در این معدن گفت: پس از حادثه، مشکلات ما سر جایش ماند. نمیدانید با چه بدبختیای توانستم چراغ بگیرم. حرف که میزنیم و اعتراض که میکنیم، میگویند دیگر سر کار نیایید. هر چه به ما میدهند پولش را میگیرند. ما چراغ را برای کارمان میخواهیم، اما ۳۰۰ هزار تومان از حقوقمان کم میکنند. این اتفاق برای لباسها و چکمهها هم میافتد.
«اسماعیل میرحسینی» یکی دیگر از کارگران معدن زمستانیورت که از نخستین دقایق حادثه اردیبهشت بالای سر کارگران بود و جنازههای زیادی را درآورده است، گفت: همان بخشی از معدن زمستانیورت که خراب شد را درست کردند و کارگران دوباره کار را دست گرفتند؛ اکنون کارگران در همان بخش مشغول کار هستند. به گفته این معدنچی در همان تونلی که دچار انفجار شد، نزدیک به ۷۰، ۸۰ کارگر مشغول به کار بودند که بیشتر از ۴۰ نفرشان کشته شدند؛ از آنهایی که زنده ماندند ۱۰، ۱۵ نفر خودشان را بازنشسته کردند و بقیه هم بیمه بیکاری میگیرند. میرحسینی ادامه داد: شاید از گروه پیشین تنها ۱۰ نفر دوباره در همان تونل مشغول به کار شدند، البته در آن بخشی که دچار انفجار شد، کسی کار نمیکند، آن مسیر را رها کرده و مسیر دیگری را حفر کردهاند.
وی با بیان اینکه معدن زمستانیورت ۴ تونل دارد و در هر تونل ۷۰، ۸۰ نفر کار میکنند، تصریح کرد: معدن زمستانیورت یکی از بهترین معدنهای استخراج زغالسنگ است و هر بار ۶۰۰ واگن زغال از آن خارج میشود. او ادامه داد: تونل یک معدن زمستانیورت ۱۷۰۰متر بود و در طول این مسیر بعضی جاها دویل بود که بسته شده بود. این دویلها برای خارج شدن گازها زده میشوند چراکه داخل معدن، تجمع گاز خیلی زیاد است. بر اساس استانداردها باید در هر ۱۰۰ متر یک دویل وجود داشته باشد. هزینه ساخت هر دویل با توجه به مساحتی که دارد ۵۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان است. این معدنچی اظهار کرد: حالا در معدن زمستانیورت دویلهای بستهشده باز شدهاند. پس از باز کردن دویلی که بسته شده بود توانستیم جنازههای انفجار را برگردانیم. فقط هم از همان راه میشد به جنازهها رسید، آن منطقه آنقدر کار داشت که تازه شب یلدا توانستیم به آن بخش انفجار برسیم. میرحسینی ادامه داد: اکنون برج ۱۱ است و مسئولان معدن تازه میخواهند حقوق برج ۶ یا ۷ را واریز کنند. این کارگران ماهانه ۸۰۰ هزار تومان حقوق میگیرند. ما وارد بعضی از مسیرها میشویم که عرضش ۳۰ سانت است و خودمان هم جا نمیشویم، واقعا آدم وحشت میکند، اما با این شرایط به ما ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان میدهند و گاهی هم ۴۰۰ هزار تومان برای ما حقوق واریز میکنند. او ادامه داد: اما حقوقها تنها گلایه کارگران نیست، نبود امکانات و بیتوجهی به ایمنی کارگران هم جزو مشکلات است چراکه هر چه کارگر برای کار نیاز دارد، از حقوقش کم میشود. الان نرخ یک چراغ خوب ۴۵۰ هزار تومان است. این چراغ نباید جرقه بزند چون میتواند منجر به انفجار شود، اما پولش را خود معدنچی باید بدهد. قبلا به ما صبحانه شیر میدادند، ناهار میدادند، اما حالا از این چیزها خبری نیست. پول ماسک، چکمه و لباس کار را خود کارگر باید از جیب بدهد. وی تصریح کرد: تا سال ۹۲ تمام هزینههای ما را شرکت میداد، حتی به ما تسهیلات هم میدادند اما حالا وضع اشتغال در استان گلستان خوب نیست و این باعث شده کارگران معدن چارهای جز بازگشت به کار در همان معدن خطرناک نداشته باشند. کارگران معدن اوضاع مالی خوبی ندارند، بعضی از کارگرها نان نداشتند به بچههایشان بدهند و از فقر گریه میکردند.
حسین رجبلو، یکی دیگر از کارگران معدن یورت و معادن دیگر شرکت شمال شرق است که پیشینه چندین ساله کار در قسمت استخراج و سینه کار دارد که این روزها به سختی گذران زندگی میکند و درخانه گلی قدیمی که امنیت مطلوبی ندارد و از ابتداییترین امکانات زندگی متاهلی برخوردار است، زندگی میکند. این معدنچی عمر چندین ساله خود را در این معادن خطرناک در تونل گذرانده که به دلیل یک حادثه در تونل هنگام کار دست و پایش شکست. وی بدون حمایت از طرف پیمانکار و کارفرما با پای پیاده به بیمارستان میرود و با هزاران درد و گرفتاری، پول عمل جراحی خود را از همسایگان قرض میگیرد. بیمه، حقوق و مزایای این معدنچی واریز نشده است و هزینه درمان بیمارستان هم داده نشده و به دلیل حمایت نشدن از سوی مسئولان معدن ۳ سال است که خانهنشین شده و ۱۰ میلیون تومان طلباش سالهاست باقی مانده است. وی با هزاران گرفتاری در منزل افتاده است و به سختی زندگی خانواده خود رامیگذراند. بارها و بارها برای اشتغال دوباره به مسئولان معدن مراجعه کرده اما به دلایل واهی و غیرمنطقی از اشتغال به کار دوباره جلوگیری میشود. کارگری که چندین سال عمر خود را در سختترین شغل معدن در داخل تونل سپری کرده و دست و پایش در همین معادن صدمه دیده است؛ چرا باید به سردی و به دلایل غیرمنطقی جذب کار نشود و ۳ سال حقوق، مزایا و بیمهاش بلاتکلیف بماند؟ براستی چه کسی و کسانی باید پاسخگوی دل شکسته این کارگر و هزاران نفر مثل او باشند؟ مسئولان امر باید به درد دل این کارگران و خواستههای به حقشان گوش کنند و با پیگیریها و بازرسیهای مرتب، حمایت قاطع را از این قشر ضعیف و زحمتکش جامعه یعنی کارگرانی که نقش بسیار مهمی در آبادانی میهن عزیزمان و رونق اقتصادی دارند و بیشتر آنها از امنیت شغلی برخوردار نیستند، اعلام کنند.