به گزارش می متالز، باتوجه به این توانمندیها و کاهش درآمدهای نفتی میتوان گفت بخش معدن نسبت به سایر بخشها وضعیت بهتری دارد. در این روند کمک به تولید ثروت جدید ملی از طریق دسترسی آزاد به اطلاعات تولیدشده در کل کشور در حوزه زمینشناسی و معدن، تولید اطلاعاتپایه موردنیاز و کاربردی، کشف ذخایر جدید و توسعه معادن و تشویق سرمایهگذاری در امر اکتشاف میتواند ازجمله موارد مورد توجه باشد.
درباره نقش معدن در رشد اقتصادی، اهمیت اکتشاف و اینکه برای رشد اکتشافات عمقی و جدید چه اقداماتی را باید در کشور انجام داد با جلیل قلمقاش، دانشیار پژوهشکده علوم زمین در سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور گفتوگو کرده ایم که میخوانید.
ایران با دارا بودن ۳۷ میلیارد تن ذخایر قطعی، یکی از غنیترین کشورهای معدنی دنیا است. طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ حدود ۵۰۰۰ معدن در کشور فعال است که ارزش کل تولیدات آنها بالغ بر ۱۶۶ هزار میلیارد ریال تخمین زده میشود. در مجموع ۹۴۰۰۰ نفر در معادن مشغول کار هستند. همچنین ارزشافزوده حاصل از فعالیت معادن در حال بهرهبرداری کشور در سال ۱۳۹۵ بالغبر ۱۲۲ هزار میلیارد ریال بوده است. در همین سال، حدود ۱۰۴ میلیون تن مواد معدنی به ارزش ۷۳۴.۱۶۵ میلیارد ریال تولید شده که حدود ۱۱ میلیون تن آن به ارزش ۵/۱ میلیارد دلار بهطور مستقیم صادر شده است. گزارشهای مشابهی برای فعالیتهای معدنی سالهای بعدی وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها میزان درآمد بخش معدن حداکثر حدود ۱ تا ۲ درصد درآمد ناخالص ملی برآورد میشود.
متاسفانه تحریمهای ظالمانه در سالهای اخیر نشان داد که درآمدهای نفتی کشور پایدار نیستند و وابستگی به آنها میتواند اقتصاد کشور را با مشکلات جدی روبهرو کند. علاوه بر آن، بررسی پژوهشگران اقتصادی نشان میدهد کشورهای معدنی در بلندمدت عملکرد بهتری نسبت به کشورهای تولیدکننده نفت و کشورهای غیرمعدنی دارند؛ بهطور مثال در سال ۱۹۹۲ (۱۳۷۱)، معاون نخستوزیر چین ذخایر خاکهای نادر این کشور را با نفت خاورمیانه مقایسه کرد و خواستار مطالعات گسترده روی این عناصر ارزشمند شد. امروزه این کشور بهدلیل سرمایهگذاری علمی گسترده، بزرگترین تولیدکننده عناصر نادر خاکی جهان است. باتوجه به اینکه فعالیتهای معدنی بهدلیل تنوع و پراکندگی در سرتاسر ایران، موجب توزیع مناسب ثروت و زیرساختهای صنعتی و شهری در سراسر کشور خواهند شد، توسعه صنایع معدنی موجب رونق اقتصادی و صنعتی کشور میشود.
بهظاهر کمبود سرمایه، پایین بودن دانش فنی، نبود فناوریهای لازم، قوانین و مقررات دستوپاگیر از عوامل موفق نبودن در این حوزه هستند اما مسئله مهمی که باید به آن توجه کرد، کمبود اطلاعات پایه با مقیاس مناسب و مطالعات سرسری است.
در سالهای اخیر اکتشاف پهنههای مختلف برمبنای اطلاعات قدیمی و اطلاعات با مقیاسهای ناحیهای انجام شده است. روش معمول مطالعاتی در پهنههای اکتشافی محدود به تلفیق اطلاعات نقشههای زمینشناسی، ژئوشیمیایی و ژئوفیزیک هوایی با مقیاس ۱: ۲۵۰ هزارم و ۱: ۱۰۰هزارم و بازدیدهای صحرایی بوده است. هرچند تمام اطلاعات یادشده نیز ارزشمند هستند و دقت مناسب در زمان و مقیاس خود را دارند اما برای اکتشاف عمیقتر نیازمند اطلاعات پایه در مقیاس دقیقتری هستیم؛ بهعبارت دیگر در سالهای اخیر تنها بیشینه کاربری نقشههای فوقالذکر و ارزش اطلاعاتی آنها در زمینه اکتشاف مواد معدنی استفاده شده و میتوان گفت با اطلاعات یادشده گام چندان مهمی نمیتوان برداشت و جهشی در اکتشاف را نمیتوان انتظار داشت.
تعداد اندیسهای معدنی گزارششده در نقشههای زمینشناسی ۱: ۲۵۰ هزارم برابر با ۲۴۰۰ عدد بوده، در صورتیکه با برداشت و تهیه نقشههای زمینشناسی ۱: ۱۰۰ هزارم تعداد اندیسهای معدنی کشور که روی این نقشهها گزارش شده به ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ عدد افزایش یافته است؛ بهعبارت دیگر دقت بیشتر یا چگالی بالاتر امکان کشف اندیسهای معدنی بیشتر در مقیاس ۱: ۱۰۰هزارم را فراهم کرد. به همین ترتیب برای جهش در اکتشاف و افزایش تولید مواد معدنی، نیازمند جهش در تولید اطلاعات پایه ازنظر کمی و کیفی هستیم. بهعبارتدیگر برای جهش در درآمدهای معدنی، کشور و پژوهشگران معدنی نیازمند نقشههای زمینشناسی و ژئوشیمیایی با مقیاس ۱: ۲۵۰ هزارم هستند. درباره نقشههای ژئوفیزیک پایه کشور یا نقشههای ژئوفیزیک هوایی سراسری با دقت ۱: ۱۰۰ هزارم با فواصل پروازی ۲ تا ۱ کیلومتر نیز باید گفت که سریعترین و بهترین گزینه هستند و هرچه سریعتر باید آن را تهیه کرد و در اختیار پژوهشگران معدنی قرار داد.
با بزرگ شدن مقیاس نقشههای پایه، دقت برداشت افزایش پیدا میکند. برای برداشت و تهیه نقشه زمینشناسی و اکتشافی با مقیاس بزرگتر، فواصل پیمایشهای صحرایی و نقاط مورد بازدید افزایش مییابد و کارشناس زمینشناسی یا مهندس معدن نقاط بیشتری را در صحرا بازدید و مطالعه میکند. افزایش نقاط برداشت یا افزایش چگالی برداشت از ۱: ۱۰۰هزارم به ۱: ۲۵هزارم امکان بازدید و کشف ذخایر جدید سطحی را افزایش میدهد. از طرف دیگر ذخایر معدنی در عمق شواهد و آثاری در سطح زمین دارند که با بررسی و بازدید بیشتر و جمعآوری اطلاعات صحرایی و آزمایشگاهی دقیقتر، احتمال کشف آنها افزایش پیدا میکند.
نکته مهم دیگر این است که در گذشته با برداشت نقشههای زمینشناسی و اکتشافی ۱: ۲۵۰ هزارم و ۱: ۱۰۰هزارم، بررسی آثار کانیسازی عناصر نادر خاکی بههیچوجه مطرح نبود اما درحالحاضر با گسترش علوم و فناوری میتوان به آثار سطحی اینگونه مواد معدنی دقت و آنها را ثبت کرد.
بهطورقطع بله؛ وقتی از افزایش دقت نقشههای پایه صحبت میکنیم، منظورمان تهیه نقشههای پایه با دقت و کیفیت استاندارد است و تنها تغییر ظاهر نقشههای پایه، بدون افزایش چگالی برداشت و حجم اطلاعات علمی آن، کاری از پیش نمیبرد. بهطور حتم تولید اطلاعات پایه زمینشناسی و ژئوشیمیایی در مقیاس ۱: ۲۵هزارم به بودجههای مناسب و کافی نیاز دارد. البته در بیشتر مواقع اعتبار لازم را داشتهایم اما متاسفانه این اعتبار هزینه کارهای جاری و متفرقه شده است. در ادامه باید گفت لازمه توسعه عمقی اکتشاف، شناخت دقیق سطح زمین است که خود نیازمند استفاده از فناوری نوین و بهویژه بکارگیری منابع انسانی کارآمد و متخصص است.
امروزه تمام کشورهای پیشرفته برای تولید اطلاعات پایه دقیق در جهت توسعه پایدار سرمایهگذاری کردهاند. اگر چین امروز بزرگترین تولیدکننده عناصر نادر خاکی جهان است و از اواسط دهه ۱۹۹۰ در تمام جنبههای زنجیره تامین عناصر نادر خاکی یعنی تولید، فرآوری، مصرف و تحقیق و توسعه نقش انحصاری بازی میکند، بهدلیل سرمایهگذاری علمی گسترده در این زمینه در دهه ۱۹۶۰ بوده است.
در ادامه باید گفت باتوجه به توان کارشناسی بالا در کشورمان، ارزانترین و در دسترسترین روش برای کشف ذخایر معدنی پنهان و جدید، مساحی دقیق کشور در مقیاس ۱: ۲۵هزارم است که در صورت اجرای درست، اطلاعات میدانی دقیق را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد.
برداشت و تهیه نقشههای زمینشناسی و ژئوشیمیایی در مقیاس دقیق و کاربردی ۱: ۲۵هزارم و برداشت و تهیه نقشههای ژئوفیزیکی هوایی در مقیاس ۱: ۱۰۰هزارم ازجمله راهکارهای کلیدی برای جهش در اکتشاف مواد معدنی است.