به گزارش می متالز، مهمترین اصل رقابتپذیری صنعتی نرخ تمامشده تولید است همین امر موجب شده تولیدکننده ایرانی توان رقابت چندانی با کالاهای خارجی نداشته باشد و با کاهش کیفیت به دنبال رقابت با کالای خارجی باشد. بر همین اساس، کالای تولیدی در بازارهای خارجی جایی ندارد. به طور مثال، برخی فعالان صنعتی معتقدند نرخ تمامشده تولید در مقایسه با ترکیه که مهمترین رقیب صنعتی ایران در منطقه به شمار میرود، ۲ برابر است. این در حالی است که نرخ دستمزد در ترکیه ۲ تا ۳ برابر ایران است. نرخ تمامشده شامل مواد اولیه، دستمزد و هزینه سربار میشود که بیشترین سهم گرانی تولید متوجه بخش سربار تولید است. هزینههای سربار نیز اغلب ناشی از سیاستهای دولتی است و در کنترل مدیران صنایع قرار ندارد. این هزینهها بیشتر شامل تامین مالی، حملونقل، نرخ ارز، مالیات، تامین اجتماعی، انرژی و... میشود. با وجود این، بررسی نرخ تمامشده تولید نشان میدهد که علاوهبر بخش هزینههای سربارکه جزو عوامل بیرونی است در بخش عوامل درونی و در حیطه اختیارات مدیران صنایع، مواد اولیه و ماشینآلات دو نقطه ضعف تولید است که فشار هزینهها ناشی از آنها است.
بیشترین سهم افزایش نرخ تمامشده در ایران مربوط به هزینههای سربار بهویژه نرخ بهرههای بانکی است که هزینههای تامین مالی را به شدت افزایش میدهد. به دلیل شدت تاثیرگذاری عوامل بیرونی بر تولید، مدیریت واحدهای صنعتی از موضوعهایی همچون تحقیقوتوسعه، آموزش، نوسازی و... غافل میشود و به عبارت دیگر، عوامل درونی نیز متاثر از عوامل بیرونی هزینههای تولید را افزایش میدهند. به گفته کارشناسان، تاثیر عوامل بیرونی به طور تقریبی ۱۰ برابر عوامل درونی است. مدیران تولید اکنون به جای آنکه به فکر توسعه و نوآوری صنایع باشند مدام درگیر اداره مالیات، بهداشت، استاندارد، تامین اجتماعی و... هستند. بنابراین وجود سازمانهای موازی و قوانین دستوپاگیر نیز از جمله عوامل دیگر افزایش هزینههای تولید است. عبدالوهاب سهلآبادی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران با بیان اینکه به طور کلی هزینههای سربار عمدهترین مشکل صنایع هستند، افزود: بخش عمده این هزینه سربار مربوط به هزینههای بانکی است. نرخ سود بانکی یکی از موانع بزرگ بر سر راه تولید و رقابتپذیری محصولات صنعتی است. متاسفانه محاسبات بانکها برای گرفتن بهره بانکی شفاف نیست، بهرههای مرکب که خلاف شرع و قانون است از تولیدکنندگان دریافت میشود. به طور کلی تولیدکنندگان باید تابع شرایط بانکی باشند و نمیتوانند متمرکز بر امور صنعتی فعالیت کنند. سهلآبادی با اشاره به اینکه مالیات و تامین اجتماعی از دیگر عوامل افزایش هزینهها هستند، اظهار کرد: خوشبختانه در سال گذشته اقدامات مناسبی در زمینه هزینههای مالیاتی انجام و بخشودگیهای مالیاتی برای برخی از صنایع اعمال شد اما نحوه اجرای مالیات ارزشافزوده از جمله مسائلی است که هزینههای سربار تولید را افزایش داده و بار سنگینی بر دوش تولید گذاشته است. از سوی دیگر، تامین اجتماعی نیز همکاری لازم را با تولیدکنندگان دارد. به طور کلی نهادهای مرتبط با تولید باید با توجه به شرایط کشور با تولید برخورد کنند اما متاسفانه توجهی به شرایط سخت تولید در کشور نمیشود.
مواد اولیه به طور عمده بخش اصلی هر فرآیند تولید را به خود اختصاص میدهد که با توجه به نوع کالا سهم متفاوتی دارند اما بیشک این سهم، سهم عمده هزینههای تولید کالا را شامل میشود. ضایعات، دوری از محل تامین مواداولیه، ناقص بودن زنجیره تامین و تولید مواداولیه در واحد صنعتی از جمله مسائلی است که به افزایش هزینههای مواداولیه موثر منجر میشود. هزینه حملونقل نیز اغلب در همین بخش و به دلیل دوری مواد اولیه از محل تولید افزایش مییابد البته این هزینه در پایان زنجیره تولید و در بخش توزیع نیز وجود دارد اما نبود زیرساخت مناسب باعث شده تا این هزینهها بیش از اندازه افزایش پیدا کند. آرمان خالقی، عضو خانه صنعت، معدن و تجارت با اشاره به هزینههای حملونقل گفت: درحالحاضر شیوههای حملونقل در کشور به هیچوجه ارزانقیمت نیست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته در بخش حملونقل ریلی سرمایهگذاری جدی کردهاند تا حجم بالایی از کالا را با هزینه کمتر، امنیت بیشتر و... جابهجا کنند. درحالحاضر ضعف در حملونقل ریلی، هوایی، دریایی و حتی جادهای کشور و هزینههای بالای بیمه حملونقل تاثیر شدیدی بر قدرت رقابتپذیری گذاشته است. از این رو، این بخش مقولهای است که به برنامهریزی کلان در سطح ملی نیازمند است.
با وجود این، مهمترین عامل گرانی تولید در ایران در بخش نرخ ارز و واردات مواد اولیه است. بیشتر صنایع کشور حداقل بخشی از مواد اولیه خود را از طریق واردات تامین میکند. نوسانات نرخ ارز و دونرخی بودن آن یکی از عوامل پررنگ افزایش نرخ تمامشده و خروج کالا از رقابتپذیری است. وحید شقاقی، اقتصادان در این زمینه گفت: صنایعی که ارزبری بالا و وابستگی زیادی به مواد اولیه و کالاهای واسطهای خارجی دارند بیشترین آسیب را از افزایش نرخ ارز میبینند و افزایش نرخ ارز تاثیر خود را مستقیم بر هزینههای تولید آنها خواهد گذاشت. بنابراین در شرایطی که مدام نرخ ارز بالا میرود تولیدکننده هیچ برنامهریزی بر کنترل هزینهها نخواهد داشت و فشار هزینه ناگهانی بر تولیدکننده وارد میشود. از سوی دیگر، امکان افزایش ناگهانی نرخ در بازار نیز وجود ندارد به همین دلیل تاثیر مستقیم بر سود تولید میگذارد. وی افزود: خودرو یکی از صنایعی است که در سالهای گذشته بیشترین تاثیرپذیری را از نوسان نرخ ارز داشته است. همچنین به دلیل وجود انحصار در بازار و تعرفههای بالای واردات خودرو، تولیدکنندگان امکان افزایش نرخ را تا حدودی دارند و فضای بازار رقابتی نیست به همین علت در این بخش افزایش نرخ ارز فشار خود را بر مردم وارد میکند و نرخ کالا فزونی مییابد. شقاقی با تاکید بر اینکه وابستگی صنایع به خارج مهمترین عامل گرانی تولید است، افزود: متاسفانه درحالحاضر بیشتر صنایع کشور به مواد اولیه خارجی وابستگی دارند به همین دلیل در برآورد کلی، افزایش نرخ ارز به سود صنایع کشور نخواهد بود و به دلیل افزایش نرخ تمامشده تاثیر چندانی بر رشد صادرات ملی نخواهد داشت و به ضرر مصرفکننده داخلی تمام خواهد شد.
ماشینآلات و فناوریهای روز ارتباط مستقیمی با میزان ضایعات، ظرفیت تولید و مصرف انرژی دارد. در همین راستا، مشکلات موجود در سالهای اخیر در زمینه نوسازی ماشینآلات و استفاده از فناوری روز باعث افزایش هزینههای تولید شده است. براساس قانون ماشینآلات باید در ۱۰ سال مستهلک شوند اما این به طور معمول در واحدهای صنعتی رعایت نمیشود. در عمده واحدهای تولیدی فناوری و دانش فنی از اهمیت بالایی برخوردار است، تغییر ماشینآلات و بروزرسانی آنها، کیفیت محصول و ظرفیت تولید را افزایش خواهد داد اما موانعی همچون تحریمها در سالهای گذشته و کمبود منابع مالی در شرایط کنونی باعث فرسودگی ماشینآلات و افزایش ضایعات شده است.
از سوی دیگر، فرسودگی ماشینآلات تاثیر چشمگیری بر افزایش مصرف انرژی دارد. با آزادسازی نرخ حاملهای انرژی در طرح هدفمندی یارانهها این موضوع تاثیر دوچندان پیدا کرده و با وجود ارزان بودن نرخ انرژی نسبت به سایر کشورها، مصرف بالای انرژی صنایع کشور باعث شده این مزیت در تولید کشور از بین برود. آرمان خالقی، عضو خانه صنعت، معدن و تجارت نیز با تاکید بر اینکه هزینه حاملهای انرژی یکی از تاثیرگذارترین عوامل هزینههای تولید است، گفت: از آنجا که هزینههای انرژی بهویژه در گذشته برای صنایع بسیار ارزانقیمت بوده یک نوع بیبرنامگی و مصرف بیرویه وجود دارد به همین دلیل تاکنون به بهرهوری انرژی در خطوط تولید بیتوجه بودهایم در صورتی که برای رقابتپذیری در بازار جهانی یک ریال کاهش هزینه نیز بسیار دارای اهمیت است. بنابراین بخش هزینههای انرژی بخشی است که بسیار مستعد کاهش هزینههاست اما به آن بیتوجهی شده است. وی افزود: برخی مدیران صنعتی گمان میکنند با صرف هزینه کمتر در بخش ماشینآلات هزینهها را کاهش دادهاند در صورتی که سرمایهگذاری بیشتر در این بخش و خرید ماشینآلات با مصرف کمتر در مدت یک تا ۲ سال علاوهبر بازگشت سرمایه، هزینههای انرژی را به نحو چشمگیری کاهش خواهد داد. بنابراین برای کاهش هزینههای تولید باید با دوراندیشی سرمایهگذاری کرد.
عوامل بیانشده تاثیر بالایی بر افزایش هزینههای تولید دارد اما نبود مدیریت بهای تمامشده در واحدهای صنعتی باعث شده تا این عوامل به خوبی رصد نشود و مدیریت واحد صنعتی در جهت کاهش هزینهها گام برندارد. به عبارت دیگر، یکی از عواملی که باعث فشار بر تولید میشود، محاسبه نکردن دقیق نرخ تمامشده کالای تولیدی است. در نرخ تمامشده عواملی همچون مواد اولیه و دستمزد به طور مستقیم و هزینههای انرژی، هزینه حملونقل و سایر هزینهها در قالب سربار بر نرخ تمامشده تاثیرگذار است اما عمده واحدهای صنعتی به دلیل استفاده نکردن از حسابداری صنعتی در برنامهریزیهای مالی اطلاعی از میزان دقیق تاثیرگذاری این بخشها بر هر محصول ندارند به همین دلیل نمیتوانند برنامهریزی درست برای کاهش هزینههای این عوامل داشته باشند.
بنا بر این گزارش، ضعف مدیریتی در حسابداری صنعتی واحدهای صنعتی باعث شده تا توان رقابتپذیری محصول کاهش یافته و ریسک فعالیت واحد تولیدی در بلندمدت افزایش یابد. از این رو، نخستین گام برای کاهش هزینههای تولید، استفاده از یک شبکه حسابداری صنعتی پیشرفته در فرآیند تولید است تا بتوان با بهرهگیری از محاسبه دقیق هرکدام از پارامترهای تولید به مدیریت و کنترل آن پرداخت.