به گزارش می متالز، صنعت سیمان در یک سال گذشته مورد توجه اهالی بازار سرمایه قرار گرفته که میتوان برای این اقبال دلایل متعددی را برشمرد. رونق کلی بازار سرمایه، ارزش جایگزینی بالا نسبت به ارزش بازار شرکتها، تفاوت فاحش قیمت داخلی و منطقهای سیمان، افزایش احداث ساختمانهای بتنی با توجه به گرانی فولاد نسبت به سیمان، همچنین افزایش صادرات سیمان و کلینکر به هفده میلیون تن در سال 98 از جمله دلایل این اقبال به شمار میروند.
رونق بازار اوراق بهادار از ابتدای سال 98 باعث افزایش قیمت سهام شرکتهای مختلف از جمله شرکتهای سیمانی در بورس شده است که البته عمده این رشد در تمامی شرکتها و صنایع ناشی از بی ارزش شدن پول ملی است و نه رشد تولید و ایجاد ارزش افزوده در صنعت و معدن کشور.
با توجه به موضوع بحث ما که در مورد صنعت سیمان است، کاهش ارزش پول ملی و به تبع آن رشد قیمت ارزهای خارجی باعث افزایش توجه سرمایهگذاران به ارزش جایگزینی شرکتهای فعال در بازار سرمایه شده است.
بر اساس مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس در مورد صنعت سیمان، ایجاد یک میلیون تن ظرفیت سیمان در دنیا به طور متوسط به 150 میلیون دلار و سه سال زمان نیاز دارد در صورتی که سهام کارخانههای سیمان کشور در بورس به کمتر از یک دهم این عدد معامله میشدند. بنابراین تقاضا برای خرید سهام این شرکتها افزایش یافت و تبع آن قیمتها رشد کرد.
عامل مهم دیگر در اقبال به این صنعت، قیمتگذاری دستوری سیمان است. در حالی که قیمت سیمان در منطقه خلیج فارس پنجاه تا هفتاد دلار در هر تن است و حتی هر تن سیمان در دو کشور عراق و افغانستان (مقاصد صادراتی عمده ایران) بالای 65 دلار قیمت دارد، ارزش یک کیسه پنجاه کیلویی سیمان در بازار داخلی حدود دوازده تا سیزده هزار تومان است. در حالی که قیمت یک کیسه پنجاه کیلویی سیمان به اندازه قیمت یک سطل ماست یا یک بسته آدامس است، با توجه به اصول علم اقتصاد، افزایش قیمت سیمان در آینده در حد قیمتهای منطقهای امری اجتنابناپذیر است و این واقعیت از چشم سرمایهگذاران مغفول نمانده است. در دنیا نسبت قیمت فولاد به سیمان عددی در حدود یک به هفت است که در حال حاضر در کشور ما این نسبت به بیش از یک به سی افزایش پیدا کرده است.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس حداقل قیمت سیمان باید 640 هزار تومان باشد که بر خلاف سایر محصولات معدنی و مصالح ساختمانی، سیمان تنها محصولی است که دارای قیمتگذاری دستوری است.
نتیجه قیمتگذاری دستوری و افزایش نسبت قیمت فولاد به سیمان به بیش از یک به سی باعث افزایش ساخت ساختمانهای بتنی در کشور شده و این امر موجب افزایش تقاضا برای سیمان در سال 98 گردیده است.
تصمیم کشور چین در تعطیلی تعدادی از کارخانههای سیمان این کشور تغییرات گستردهای را در بازار جهانی این کالا به وجود آورد به گونهای که چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده سیمان جهان، خود به واردکننده کلینکر تبدیل شد. این سیاست که با توجه به میزان انتشار گازهای گلخانهای در چین میتوان ادامهدار بودن آن را محتمل دانست، همچون سیاست چند سال قبل این کشور در مورد فولاد است که باعث رشد چند برابری قیمت جهانی فولاد شد. تغییرات بازار جهانی سیمان باعث افزایش صادرات سیمان و کلینکر کشور به هفده میلیون تن در سال 98 شد که از سال 93 به بعد یک رکورد محسوب میشود.
نکته مهم در زمینه صادرات سیمان این است که صادرات این محصول به صورت ریالی انجام میشود. این موضوع ناشی از عدم هماهنگی و رقابت منفی کارخانجات داخلی است و موجب سوءاستفاده تجار کشورهای همسایه از این وضعیت شده است. به عنوان مثال در حال حاضر صادرات دو تا دو و نیم میلیون تنی سیمان به افغانستان توسط تجار افغانستانی انجام میشود و تولیدکنندگان ایرانی عملا بهرهای از قیمت بالای سیمان (تقریبا هفتاد دلار به ازاء هر تن) در بازار این کشور ندارند.
با توجه به سیاست رو به شرق کشور، قرارداد همکاری بیست و پنج ساله ایران و چین، اعلام راهاندازی بخشی از راهآهن خواف- هرات در آبانماه، خط ریلی چین-بندر حیرتان در شمال افغانستان از طریق قزاقستان و ازبکستان که مدتهاست به بهرهبرداری رسیده است، اعلام آمادگی وزیر راه و شهرسازی نسبت به ایجاد لجستیک پارک در خواف، پیشنهاد ازبکستان برای کریدور خواف –هرات –مزار شریف برای دسترسی کشورهای آسیای میانه به بندر چابهار و بندرعباس، میتوان آینده درخشانی را برای صادرات در شرق کشور متصور بود.
با توجه به برخورداری عراق از انرژی کافی تولید سیمان در آن کشور و همچنین تمرکز شرکتهای سیمانی در مرکز و غرب کشور، بازار عراق را باید از دست رفته دانست و با توجه به سیاست نگاه به شرق و همچنین مشکل انرژی در کشورهای افغانستان، کشورهای cis و در بلندمدت صادرات مستقیم به چین از طریق خط ریلی، کارخانجات سیمان شرق کشور بالقوه از پتانسیل رشد بیشتری برخوردار هستند.
بنابراین شرکتهایی که از نظر موقعیت مکانی نسبت به رقبا دارای مزیت صادراتی هستند و بازار هدف خود را شناسایی کرده و به آن دسترسی دارند، از آینده درخشانی برخوردار خواهند بود که از آن میان، به شرکتهای زیر میتوان اشاره کرد: