به گزارش می متالز، برخی از تحلیل گران معتقدند با نزدیک شدن به نیمه دوم سال، ورق بر خواهد گشت و شرایط دلاری بهتر خواهد شد. از سوی دیگر افزایش تقاضای داخلی فولاد چین موجب تحریک بازار جهانی شده و بازار داخل را هم تحت تأثیر قرار داده است. تا وقتی نحوه قیمتگذاری نرخ پایه محصولات داخلی به دلار گرهخورده است، نوسانات بازار ارز و تغییرات بازارهای جهانی تأثیر مستقیم بر بازار داخلی فولاد خواهد گذاشت. هرچند که مانند بسیاری از بازارها مصرفکننده داخلی از وضعیت فعلی ناراضی است اما به دلایل بسیار از جمله جلوگیری از ایجاد رانت برای کانالهای ویژه و جلوگیری از قاچاق، چارهای جز واقعی سازی نرخها وجود ندارد. البته در مورد حباب ایجاد شده در بازار داخلی نسبت به نرخهای جهانی، این حباب ناشی از انتظارات تورمی خریداران و نگاه سرمایهای به بازار فولاد است که باعث میشود حجم رقابت روی برخی محصولات فولادی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد نرخ پایه (مانند برخی محصولات ورق) شود. اینجا انتخاب بین بد و بدتر است تائید معاملات فولادی با این نرخهای رقابت فعلی هرچند باعث ایجاد حباب در بازار داخل خواهد شد اما عدم تائید معاملات شرایط را وخیمتر خواهد کرد.
هفته گذشته نیز دلار بازار را کاملاً تحت تأثیر قرار داده بود. قیمت شمش روند افزایش خود را در این مدت حفظ کرد. دلایل افزایش قیمت شمش در هفته گذشته علاوه بر تداوم روند افزایش قیمت ارز نشاءت گرفته از افزایش قیمت پایه در بورس، ابطال معاملات در دو هفته گذشته و ایجاد عطش در بازار فولاد و نهایتاً افزایش قیمت مقاطع بود. واقعیت این است که در شرایط موجود قیمت شمش به حداکثر خود رسیده است و از مرز قیمت صادراتی عبور کرده در شرایط فعلی بازار در وضعیت انتظار به سر میبرد. برخی معتقد هستند که سطح قیمت مقاطع به اوج خود رسیده و موجودیهای ارزانقیمت، بازار را کنترل میکند. از طرف دیگر میزان سرمایه موردنیاز برای فعالیت در بازار فولاد و سرعت چرخش آن بسیار بالا رفته که تناسبی با بازدهی آن ندارد. ازآنجاکه نسبت بازدهی به سرمایه پایین آمده است احتمال بالا رفتن قیمت مثل هفتههای قبل نیست، برخی دیگر اعتقاد دارند که زمینه افزایش قیمت به علت کمبود آهن اسفنجی و قراضه وجود دارد. از طرف دیگر کاهش قیمت میلگرد و تقاضای آن باعث میشود تا تولیدکنندگان شمش از این فرصت برای افزایش صادرات استفاده کنند. در هفته گذشته همه خریدارها برای خرید خود موظف شدند پنجاهدرصد مبلغ را پیش پرداخت، واریز کنند درحالیکه قبلاً با ده درصد به دور رقابت وارد میشدند. علیرغم این مطلب کل محصول عرضهشده به فروش رسید. اگر بورس فلزات بهجای این درصد پیشپرداخت عرضه سلف یکماهه و دوماهه را در پیش میگرفت، عرضه در بورس بسیار بالاتر میبود. به این ترتیب ازیکطرف حجم عظیمی از نقدینگی که در بازار فولاد جمع شده است نزد فولادسازها انباشته میشد از طرف دیگر بازار این اطمینان را پیدا میکرد که دامنه نوسان قیمت حداقل تا یک ماه آینده قابل پیشبینی است. یک مشکل که امروز فولاد با آن روبروست مسئله تأمین قطعات یدکی است. در شرایطی که صادرات مثل سال گذشته جذاب نیست عرضه سلف شمش در بورس مزایای زیادی برای بازار فولاد دارد.