به گزارش می متالز، روز سه شنبه ذوب آهن 5 هزار تن سبد تیرآهن را در قیمت پایه 26430 ریال فروخت که قیمت تمام شده آن 28890 ریال می شود بنابراین با اوج قیمت بازار 28767 ریال فاصله زیادی ندارد. یکی از دلایل افزایش قیمت تیرآهن همین بالا رفتن قیمت پایه در بورس بوده آخرین عرضه تیرآهن ذوب آهن در بورس در تاریخ 24/04/96 در قیمت پایه 26430 ریال بوده است در واقع بدون تغییر با آخرین فروش، ولی نوسان قیمت میلگرد متاثر از افزایش قیمت شمش بود در واقع همه اینها ریشه در بالا رفتن قیمت دلار داشت.
هرچند که دولت در مقابل افزایش جهشی نرخ ارز مقاومت می کند ولی خودش سعی دارد آن را با برنامه ریزی بالا ببرد تا روزی که موفق به تک نرخی کردن آن بشود. علت مخالفت دولت با افزایش نرخ ارز آن است که: اولاً دولت خودش بزرگترین مصرف کننده ارز است با بالا رفتن قیمت ارز هزینه های دولت بالا میرود. میشود کسری بودجه پایان سال را با این ترفند تا حدی جبران کرد ولی روند افزایشی باید تحت کنترل دولت باشد. دوم با بالا رفتن قیمت ارز، سرمایه ها از بورس خارج و به بازار ارز می رود، بورس سهام تقریباً در اختیار دولتی ها و خصولتی هاست دولت می تواند کسری خودش را آنجا پنهان کند اگر بورس بهم بریزد بانک ها بهم خواهند ریخت چون صحنه گردان بورس شرکت های سرمایه گذاری بانک ها در بورس هستند بنابراین دولت با تنش در بازار ارز بطور جدی برخورد خواهد کرد ولی این تنش در هفته آخر سال زیاد هم به زیان دولت نبود.
صادرات فولاد تنها مختص به شمش نیست صادرات 9 ماهه سال 95 برای میلگرد 200 هزار تن بوده امسال به 397 هزار تن رسید یعنی دو برابر، صادرات آهن اسفنجی برای 9 ماهه سال قبل 105 هزار تن بوده امسال به 517 هزار تن رسیده یعنی نزدیک به 5 برابر. در این میان مساله نرخ ارز فاکتور بسیار مهمی است اگر نرخ ارز همان 3500 تومان سال قبل بود محققاً این صادرات صورت نمی گرفت، این افزایش نرخ ارز به گسترش صادرات ما کمک کرده است.
ما در صحنه تولید و تجارت فولاد در بازار داخلی سال آینده به نقطه نهائی خواهیم رسید. بودجه های عمرانی برای سال آینده به حداقل خود رسیده است کارخانه هائی که توان صادرات دارند، مشغول به این کار شده اند، آنچه باقی می ماند کارخانه های کوچک هستند که باید با این بودجه عمرانی سر کنند، ورشکستگی کارخانه ها و تجار، دود شدن دارائی بانک ها که به اینها وام داده اند پیامد گریز ناپذیر این امر است. دولت هم به روزمرگی افتاده فضای کشور به جای پرداختن به مسایل اقتصادی انباشته از سیاست شده است در این فضا سرمایه گذار خارجی وارد نخواهد شد، بنابراین امید به سازندگی نیست .
اکثر دست اندرکاران اعتقاد دارند با توجه به روند صعودی صادرات شمش و مقاطع، بازار با روند صعودی قیمت روبرو خواهد بود علی الخصوص آنکه عرضه آهن اسفنجی و قراضه به شدت محدود است و همین امر باعث کاهش عرضه شمش میگردد، دولت هم دلیلی نمی بیند دخالتی در این روند بکند .
در هفته ابتدای اسفند ماه بازار مقاطع نوساناتی داشت که در نهایت میانگین قیمت تیرآهن بر خلاف میلگرد صعودی بود. این در شرایطی است که بازار تیراهن یک لیدر قوی دارد و همه الگو بودن آن را قبول دارند . ذوب آهن میداند در صورتیکه فاصله قیمتی اش با رقبا زیاد شود سهم بازارش را از دست میدهد ولی ذوب آهن این نقطه قدرت را دارد که متکی به مواد اولیه تولید خودش است. با افزایش قیمت شمش تولیدکنندگان کوچک تیرآهن از بازار عقب خواهند نشست و فضا برای بالا رفتن قیمت تیرآهن محصول ذوب آهن باز خواهد شد در هفته های آینده مسلماً شاهد خواهیم بود که در مقابل عرضه های ذوب آهن تقاضا چندین برابر زیادتر خواهد شد ولی ذوب آهن عرضه را بالا نخواهد برد تا قیمت به مرز 3 هزار تومان برسد.
در مورد میلگرد علت کاهش قیمت آن است که انبارها از محصول زیر 2500 تومانی انباشته شده است. بنکدارها از جابجائی محصول می ترسند با افزایش قیمت میلگرد رضایت به فروش محصول های انباری میدهند و روند بالا رفتن را باور ندارند این امر باعث رکود بازار میلگرد شده است این " باور بازاری " ریشه در این تفکر دارد که سال آینده بودجه عمرانی صفر است. ما سال بدتر از سالهای 94 و 95 نداشته ایم در آن سال ها جمع مصرف میله گرد سال 94 معادل 6.2 میلیون تن و سال 95 معادل6.5 میلیون تن بوده است بنابراین در بدترین شرایط ما یک حداقل مصرف را که سالانه 5 تا 6 میلیون تن میله گرد برآورد میشود داریم در بحران سال 2004 تا 2006 چین هم این تجربه شده در بحران 2008 امریکا هم دیده شد بنابراین مصرف صفر نمی شود ولی حجم دادو ستد در بازار داخل کاهش خواهد یافت. با این تفاوت که کارخانه هائی که صادرات دارند قدرت خواهند گرفت، کارخانه هائی که جنس جور دارند در بازار باقی می مانند چون متقاضی اول به آنها رجوع خواهد کرد. نشانه هائی از این استدلال را هفته قبل دیدیم. بسیاری از کارخانه ها بعضی سایزها را نداشتند، بخشی از آنها مشکل مواد اولیه داشتند که در خطر هستند قسمتی از آنها صادرات دارند که آن را بر فروش به بازار داخل ترجیح میدهند.
مشکل بازار مقاطع بر میگردد به" باور ذهنی بنکدارها" . تردیدی نیست با بالا رفتن قیمت شمش ، قیمت میلگرد تا مرز 3000 تومان جا دارد، آنها که این را باور می کنند برنده اند آنها که منتظر می مانند از بازار جا خواهند ماند افزایش قیمت ها این بار جدی و پایه ای است چون ریشه در افزایش قیمت مواد اولیه دارد. بحث مصرف، حجم پول، نرخ ارز یا بهره فرع قضیه است.