
به گزارش می متالز، استقرار سیستمهای مدیریتی HSE در معدن، شرایطی را ایجاد میکند که سازمان بتواند بهخوبی مخاطرات مرتبط با HSE (در همۀ ابعاد سلامت، ایمنی و محیطزیست) را کنترل کند و یک محیط سالم و ایمن کاری و همگام با محیطزیست را بهوجود آورد که بهبودی عملکرد را در پی داشته باشد.
توجه به استانداردهای HSE از اواخر 1990 میلادی آغاز شد و سازمانهای عمومی و خصوصی زیادی در سطح دنیا با اجرای آن، نسبت به بهبود ایمنی و بهداشت محیط کارشان و همسویی با محیطزیستی پایدار اقدام کردند و درنتیجۀ آن، هزینههای مرتبط با HSE را بهشدت کاهش دادند. انتظار میرفت که در دهههای اخیر با مکانیزهشدن معادن و دستیابی به فناوریهای مدرن در زمینۀ اکتشافات و استخراج معادن، روزبهروز از مشکلات معدنکاران کاسته شود؛ اما متأسفانه در مواردی کمتوجهی به اصول HSE و گاهی اوقات نداشتن آشنایی با تجهیزات، روشها و خطرات معدنکاری، منجر به از دست رفتن سلامت و زندگی هزاران نفر در معادن سطحی و زیرزمینی، از بین رفتن حجم عظیمی از داراییها، ورود صدمات جبرانناپذیر به محیطزیست و خدشهدار شدن اعتبار چندینسالۀ معادن شده است. بر این اساس، برخی از فواید استقرار سیستم مدیریتی و توجه به مسائل HSE عبارتاند از:
افزایش آگاهی و حساسیت عمومی در زمینۀ آلودگی هوا و منابع آن مثل ریزگردها، فعالیت صنایع مختلف و تردد خودروهای آلودهکننده، نشان میدهد این مسأله امروزه به یک چالش زیستمحیطی قابللمس برای همۀ سطوح جامعه تبدیل شده است و در مطالبات مهم همۀ مردم قرار گرفته است. در حوزۀ آلودگی هوا در صنایع معدنی، میتوان گفت در بسیاری از صنایع این مسأله جزو مشکلات اصلی است، بهویژه اینکه محیطزیست یکپارچه است و هوا و آب و خاک بههم پیوستهاند و بنابراین، اثرگذاری بر هوا در ادامه باعث تأثیر بر سایر منابع خواهد شد. در این حوزه، بهترین اقدام استفاده از تکنولوژیهای سازگار با محیطزیست است که تا حدی تاثیرگذار است و مرتباً توسعه مییابد. در صنایع موجود و فعال، قدم بعدی شناخت و تعیین نوع، منبع و میزان آلایندههاست و پس از آن، اقدامات کنترلی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این اقدامات، شامل استفاده از تجهیزات کنترل و فرایندهای شناسایی جهت تعیین میزان تأثیر تجهیزات کنترل بر آلودگی است. بهروز نگهداشتن تجهیزات کنترل، استفاده از تکنولوژیهای سازگار با فرآیند تولید جهت کنترل آلودگی، وجود سیستمهای پایش زیستمحیطی و وجود برنامههای عملی در شرایط اضطراری، همگی اجزای سیستمی هستند که در صورت رعایت، مانع آلودگی و پیامدهای آن خواهند شد.
شرکت مس با درک چالشهای موجود مانند مباحث قانونی، آسیب احتمالی به اعتبار و وجهۀ شرکت، مسئولیتهای اجتماعی، تبعات بعدی مانند کاهش درآمد و بهروز نبودن در زمینۀ تکنولوژی و...، با وجود تکنولوژی مورد استفاده و محدودیتهای منابع، طی سالهای اخیر برای پیشگیری از آلودگی هوا با تغییر تکنولوژی، شناخت منابع و میزان آلایندگی در کانون تولید و محیط، پیشگیری از انتشار آلایندههای هوا با کنترل در منبع، سنجش اثرگذاریهای احتمالی قبلی و رفع آثار آن با اقدامات بسیار متنوع، قدمهای بزرگی برداشته است که بیان آنها نیاز به فرصت بیشتری دارد. از نظر ما، نحوۀ برخورد با مسألۀ آلایندگی و مدیریت آن و در اولویت قرار دادن آن، نشانگر میزان تعهد و مسئولیتپذیری شرکت مس است که خوشبختانه با توان موجود، شرکت مس توان چشمگیری را به این مسأله اختصاص داده است. معتقدیم این مسیر ادامه دارد و مکلف به بهبودیم و امیدواریم با یاری همۀ ذینفعان، روزبهروز بهتر عمل کنیم.
امروزه پایداری شرکتهای بزرگ تولیدی در گرو توجه توأمان به سه مؤلفۀ اقتصاد، اجتماع و محیطزیست است. نادیده گرفتن هریک از این سه، ناپایداری ایجاد میکند و ایجاد تعادل دوباره، انرژی و هزینۀ مضاعفی نیاز دارد. بنگاههای اقتصادی بر اجتماع و محیطزیست تأثیرگذارند و از آنها تأثیر میپذیرند؛ بنابراین، در فرآیند تأثیرات متقابل نیاز به توجه و تعامل متقابل است. منابع زیستمحیطی، اقتصادی، انسانی، تجهیزاتی و مالی، از مهمترین منابع در دست برای توسعۀ پایدارند که استفادۀ درست از آنها ضمن ایجاد بهرهوری، مانع محدودیت در آینده میشود و استفادۀ نادرست موجب تهدید و چالش خواهد بود. پس چگونگی برخورد ما با مجموعۀ بالا برای ما فرصت ثروتآفرینی یا چالش و تهدید ایجاد خواهد کرد. به عبارت سادهتر، باید عنوان کرد که مدیران موفق امروز در کنار نگاه اقتصادی به کارشان، به لنزهای زیستمحیطی و اجتماعی هم نیاز بسیار دارند. میتوان اینگونه بیان کرد که توجه به محیطزیست باید فراتر از یک الزام قانونی صرف و در حد باورهای درونی و اعتقادات ما باشد. تمامی ورودیهای ما از منابع موجود در محیطزیست است و تمامی خروجیهای ما نیز وارد محیطزیست خواهد شد و این جادۀ دوطرفه، بدون مرز است و تصور زیستمحیطیِ همهجانبه را میطلبد.