به گزارش می متالز، علی اصغر پورمند معتقد است که بررسی چشمانداز بخش معدن در کوتاهمدت امکانپذیر نیست و باید بازه زمانی حداقل 5ساله در نظر گرفته شود. وی همچنین میگوید برای در نظر گرفتن آیندهپژوهی باید نیروی انسانی جوان و جانشینپروری مورد توجه قرار گیرد. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
در مقایسه با سایر حوزههای اقتصادی کشور، بخش معدن و صنایع معدنی پیشرفت محسوسی داشت. این پیشرفت هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی دیده میشود. افتتاح و راهاندازی پروژههای این صنعت در ماههای اخیر نمونه این پیشرفت بوده است. البته بخشی از پروژهها هنوز افتتاح نشدهاند. قیمتهای جهانی نیز برخلاف ارزیابی و پیشبینیهای انجام شده در سال 1395 که حاکی از کاهش قیمت فلزات بود، افزایش پیدا کرد. امروز صنایع معدنی و فلزی در بازه 30 سالهای قرار دارد که قیمتهای آن رو به افزایش خواهد بود. بهعلاوه تا سال 2050 بهدلیل افزایش جمعیت جهان، نرخ مصرف محصولات معدنی و فلزی نیز افزایش خواهد یافت.
بهنظر میرسد اکتشافات، مهمترین چالش بخش معدن است و این چالش تنها محدود به ایران نمیشود و معضلی جهانی است. اکتشافات در دنیا تا جایی پیش رفته است که حتی در اقیانوسها و دریاها به اکتشاف محصولات معدنی دست میزنند. البته ایران فرصتهایی برای اکتشافات دارد که دیگر کشورها در اختیار ندارند. کشورهای پیشرفته اغلب زمینهای خود را اکتشاف کردهاند و ذخیرهای ندارند. اما در کشور ما اکتشافات وسیعی صورت نگرفته است. بنابراین باید یک نهضت اکتشافی برای مواد اولیه در کشور داشته باشیم که این امر نیاز به ماشینآلات و دستگاههای پیشرفته و گران دارد. در این بخش دولت باید کمک کند تا اکتشافات سریعتر پیش برود. البته در سالهای اخیر اقداماتی صورت گرفته است ولی کافی نیست و باید بسیار فراتر از اقدامات کنونی عمل کرد. در صورتی که شاخص اکتشافات را میزان حفاریهای طولی سالانه در نظر بگیریم، در کشور ما باید 3 میلیون متر حفاری انجام شود. این اقدام به شناسایی ذخایر و وضعیت آبهای زیرزمینی نیز کمک میکند. زیرا در هنگام مطالعات اکتشافی، باید مطالعات هیدروژئولوژی را نیز انجام دهد.
برای اکتشافات شرکتهای بخش خصوصی باید به میدان وارد شوند. اما از آنجا که اکتشافات در کشور ما بهصورت پهنهبندی انجام میشود، باید عنوان کرد که این شیوه به شکل کنونی کاربردی نخواهد بود. زیرا حتی پس از اکتشاف ذخیره، اخذ پروانه اکتشاف دشوار است. بهطور مثال اگر یک پهنه هزار کیلومتر مربع باشد و یک شرکت اعلام کند که قصد انجام اکتشاف تفضیلی در 200 کیلومتر مربع از آن دارد، پهنه کوچکتر شده و باید پروانه اکتشافی صادر شود. اما مشاهده میشود که در بسیاری از موارد اخذ پروانه اکتشافی با دشواریهای بسیاری همراه است. چرا که سایر ارگانها مانند منابع طبیعی، محیط زیست و... باید مجوزهای لازم را بدهند. اگر دولت با تدوین قوانین و مقررات خاص بستری را فراهم کند که این موانع برطرف شوند، پهنههای اکتشافی کوچک به دهها پروانه اکتشافی تبدیل میشوند. در این مرحله حفاریهای اکتشافی آغاز میشوند که نیازمند نقشههای دقیق صحرایی، اکیپهای مجهز، گروههای کاری فراوان، آموزش نیروها و تجهیزات فوقالعاده مدرن است، بهطوری که تکنولوژی نقش اساسی را ایفا میکند.
در حال حاضر قیمتگذاری محصولات فلزی که بهصورت بینالمللی انجام میشود مسالهای مهمتر از بازار است. بنابراین هر محصولی که نرخ بینالمللی داشته باشد با مشکلات کمتری در بازار مواجه خواهد شد. بهخصوص در حوزه فلزات مهم این است که قیمتگذاری با نرخهای بینالمللی تعیین شود و در واقع چندان مهم نیست که این محصول در کجا تولید میشود. در نتیجه، دست تولیدکننده برای فروش محصولات خود در داخل یا خارج از کشور باز خواهد بود. این یعنی محصول تولید شده دارای بازاری وسیع در سطح بینالمللی است. ضمن اینکه تاثیرگذاری کم عوامل داخلی یک کشور بر نرخ محصولات، باعث ایجاد فضای بازتری برای تولیدکنندگان میشود. بنابراین تولید فلزات به هر میزان در کشور، بازار خود را هم در داخل و هم در خارج خواهد داشت. برای مثال، فولاد بازاری یک میلیارد و 800 میلیونی تنی در دنیا دارد. مهم آن است که سهم کشور از این بازار مشخص شود. صنعت فولاد کشور در سالهای اخیر رشد مناسبی داشته است، هرچند هنوز سهم قابل توجهی را در بازار جهانی از آن خود نکرده است. حتی اگر کشور تمامی افق چشمانداز 55 میلیون تن خود را محقق کند، عدد خیلی بزرگی در مقایسه با کل تولیدات جهانی حاصل نشده است.
همچنین تولید یک محصول با درنظر داشتن کل زنجیره و آیندهپژوهی مناسب در مورد آن از دیگر نکات مهمی است که باید به آن توجه کرد. بهعنوان مثال تولید مقاطع ساختمانی از محصول نیمهنهایی مانند شمش، حاشیه سود پایینی دارد، اما باید دانست در صورتی سرمایهگذاری در مورد فلزات مناسب است که تمامی زنجیره از سنگ آهن تا محصولات نهایی را در برگیرد. چرا که حاشیه سود را افزایش میدهد.
بخش معدن و صنایع معدنی جزو صنایع بسیار سنگین است و معمولا نمیتوان پیشبینی کوتاهمدت و یک ساله از آن داشت. بهطور مثال در برنامهریزیها 5 سال و بیشتر در نظر گرفته میشود. برای تعریف دقیق از آیندهپژوهی باید نگاهی کاربردی به آن انداخت. بهعنوان مثال 10 سال قبل تلفنهای هوشمند وجود نداشتند، اما تحقیقات برای تولید این دستگاهها در حال انجام بود. در این بین بنگاههای تولید کننده ابزارآلات الکترونیکی که به این امر توجه داشتند، توانستند با بهروز نگهداشتن خود بازار مناسبی را برای خود حفظ کنند؛ اما سایرین از دایره رقابت خارج شدند. از دست دادن بازار بهمعنای عدم توجه به آیندهپژوهی است.
پیدا کردن جایگزینی برای یک محصول به معنی آیندهپژوهی در بخش معدن است. تحقیقات نشان میدهد که هنوز محصول جایگزینی برای فولاد و مس و نیز آلومینیوم وجود ندارد و این محصولات بازار خود را خواهد داشت. بنابراین مقصود آیندهپژوهی در مورد فلزات اساسی مفهومی تکنولوژیکی بهخود میگیرد. این موضوع بدان معنی است که تولید فلزات بهمیزان زیادی میتواند تحت تاثیر تکنولوژیهای روز قرار گیرد. ، کاهش قیمت تمام شده محصولات نهایی فلزات، مهمترین مساله در این مورد است. بهطورکلی میتوان گفت که اثر دانش و تکنولوژی در فرایندهای تولید، محصولات نهایی و نظایر آنها در حال بیشتر شدن است و خود را در کاهش قیمت تمام شده نشان میدهد. بنابراین 3 نتیجه مهم استفاده از دانش و تکنولوژی روز که از آیندهپژوهی مناسب حاصل میشود عبارت است از: کمتر شدن تجهیزات مورد استفاده برای تولید و بهینهسازی آن، کاهش مسائل و مشکلات زیستمحیطی و نیز کاهش قیمت نهایی محصولات.
در نظر نگاهداشتن محدودیتهای موجود در کشور در چشماندازهای پیشبینی شده بسیار خوب است، اما متوقف شدن در آنها باعث عقبماندگی بیشتر میشود. برای اتخاذ یک استراتژی مناسب، در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف با یکدیگر و نیز فرصتها و تهدیدات ضروری است، اما نقاط قوت و فرصتها بسیار مهمتر از نقاط ضعف و تهدیدات هستند. تمرکز بر روی نقاط قوت و فرصتها، باعث میشود که تهدیدات و چالشها کوچکتر شوند. مطالعات صحیح بر روی تنگناها و معضلات پیش رو قبل از اقدام باعث میشود تا فرد با قدرت بیشتری وارد موضوع شود. اما وسواس بیش از حد و ترس از موانع احتمالی باعث عقب افتادن یا از دست دادن فرصت خواهد شد بنابراین مهمترین موضوع باور به کار و علاقه برای پیشبرد اهداف است.
در این بین برخی شرکتها، آینده را خود رقم میزنند. این بنگاهها با ایدهپردازیهای دقیق و در نظر گرفتن آرمانهای حساب شده، تحقیقات موثری را برای تبدیل رؤیاها به آرمان و در نتیجه به واقعیت رساندن آن انجام میدهند. مقدمه آیندهپژوهی نوآوری است. بازار رقابت بسیار تنگ و البته پیچیده است. اگر بهعنوان مثال آیندهپژوهی درستی در صنعت فولاد صورت نگیرد، ممکن است چند سال بعد روشی برای تولید توسط برخی شرکتها پیدا شود که سایرین در مقابل آنها تاب رقابت را نیاورند و از معرکه خارج شوند. این موضوع فقط به معدن و محصولات معدنی منحصر نمیشود بلکه تمامی کالاهای تولید شده در جهان درگیر با این موضوع هستند و خواهند بود. ترس از نوآوری و منتظر ماندن برای دیگران باعث از دست رفتن بازار خواهد شد.