به گزارش می متالز، تأمین مواد اولیه برای فولادسازان در حالی به دغدغهای بزرگ تبدیلشده است که بر اساس آمارهای جهانی، ایران ۷ درصد از ذخایر معدنی دنیا را به خود اختصاص داده است و وجود ۸ معدن بزرگ در سطح کلاس جهانی، خود دلیلی بر این مدعاست. از سوی دیگر ازآنجاییکه کمربند کوهزایی پسین از کشور ما عبور کرده است، میتوان گفت ایران کشوری با پتانسیل بسیار بالا در حوزه ذخایر معدنی است. زیرا هر کشوری که بر روی این کمربند قرار دارد، دارای پتانسیلهای معدنی فلزی و حتی غیرفلزی بالایی است. وجود معادن فلزی غنی همچون گل گهر، انگوران، سنگان، مهدیآباد، چادرملو، سرچشمه و سنگان، نشاندهنده غنی بودن ایران در حوزه کانیهای فلزی است. اما با دارا بودن همه ذخایر معدنی پرارزش در این کشور، از چند سال گذشته هشدارهای زیادی از سوی اکثر مسوولین و مدیران شرکتهای مرتبط با حوزه زنجیره فولاد نسبت به کمبود مواد اولیه فولاد بهخصوص سنگآهن شنیده میشد و اکنون این هشدارها در حال تبدیل به واقعیت است. بهطوریکه در حال حاضر تعدادی از کارخانهها بزرگ کشور به دلیل کمبود مواد اولیه، در حال تولید با ظرفیت پایینتر از حد نامی خود هستند که رفع این موضوع بایستی هر چه زودتر در دستور کار تصمیمگیرندگان قرار گیرد. چهبسا نیازمند اندیشیدن تدابیری سیاستمدارانه است و تحقق آنها نیز برنامهریزیهای مدبرانهای را میطلبد.
کاملاً واضح است مواد اولیه، اولین و مهمترین عامل برای چرخش یک واحد صنعتی محسوب میشود موضوعی که میتواند حیات یک صنعت، کارخانه و واحدهای تولیدی را تهدید کند. از طرفی هم ضرورت گردش صنایع کشور بهویژه فولادی برای جبران خلا درآمدهای نفتی بسیار محسوس شده است.
صنعتی که پیشبینیشده تا سال 1404 به تولید 55 میلیون تن فولاد دست پیدا کند و حدود 20 – 30 میلیون تن از این تولید راهی بازارهای صادراتی شود.
اما مشکلی که دراینبین وجود دارد تأمین مواد اولیه است که امروز اصلیترین دغدغه صنعت فولاد محسوب میشود، چالشی که تولیدکننده بزرگی همچون فولاد مبارکه هم از آن مستثنی نیست.بهطوریکه عزیزاله عصاری مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات عنوان می کند: درست است که فولاد مبارکه با کمبود مواد اولیه مواجه است اما از دست معادن بزرگ تأمینکننده سنگآهن کاری برنمیآید و انجام این مهم در چارچوب سیاستگذاریهای حاکمیتی قرار دارد. این مسوول اظهار میکند: فولاد مبارکه اصفهان بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور است و بیش از 50 درصد تولید فولاد کشور را بر عهده دارد و طبیعتاً مصرف مواد اولیه آنهم بالاست. براین اساس شرکتهای زیرمجموعه هلدینگ «و معادن» برای تأمین مواد اولیه فولادسازان در چارچوب سیاستگذاری وزارت صنعت، معدن و تجارت عمل میکند، وزارت صمت تلاش می کند سهمیهبندی را طوری مدیریت کند که تمام واحدهای فولادی کشور ازنظر خوراک تأمین شود تا مشکلی برای تولید فولاد واحدها پیش نیاید و شاهد تعطیلی و بیکاری نباشیم.
هرچند به گفته مدیران آن امسال کمی وضعیت بهتر شده است اما همچنان این نگرانی وجود دارد که کمبود مواد اولیه میتواند خط تولید این مجموعه صنعتی را با مشکل همراه سازد.
شرکتی که سال جهش تولید را با جهش تولید آغاز کرد و باوجود محدودیتهای موجود در تأمین مواد اولیه از ظرفیتهای تولید خود به بهترین نحو ممکن در سال 1399 استفاده کرده است.
حمیدرضا عظیمیان مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه در رابطه با کمبود مواد اولیه می گوید: مشکل تأمین مواد اولیه از زمانی شروع شد که پای معدنیها به حوزه فولاد باز شد. متأسفانه با وارد شدن بخش معدن به فولادسازی، مشکلاتی در زنجیره تکمیل مواد معدنی فولادسازها به وجود آمد و این دلیل فولاد مبارکه به سمت تأمین مواد اولیه در بخش معدن حرکت کرد.
وی میافزاید : این اتفاق بهتدریج کمبود مواد اولیه را برای صنایع فولادی به وجود آورد.تا جایی که تأمین مواد اولیه برای فولاد مبارکه به یکی از چالشهای مهم برای این شرکت تبدیلشده است و البته برای رفع این معضل اقداماتی را انجام دادهایم.
این مسوول بیان میکند: از پیگیری در وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته تا سرمایهگذاری در منطقه سنگان و همچنین شروع فعالیتهای اکتشافی و همکاری با معادن کوچک از برنامههای مبارکه برای تأمین ماده اولیه است.
و توضیح میدهد: فولاد مبارکه در زمان کمبود الکترود گرافیتی، که یکی از کالاهای استراتژیک صنایع فولادی است با تمهیداتی که از سوی ارگانهایی مانند وزارت صمت انجام گرفت توانست کمبود الکترود گرافیکی را بهگونهای مدیریت کند که امروز با مشکل مواجه نشویم، اما آنچه درشرایط فعلی همچنان بر سر جای خود است مشکل کمبود مواد اولیه است. این مسوول تصریح می کند : این در حالی است که در این چند سال اخیر فولاد مبارکه برای توسعه سبد محصولات خود و امکان به دست آوردن بازارهای صادراتی بیشتر سرمایهگذاری بسیاری انجام داده است.و اگر دپوی مواد اولیه این مجموعه کمتر از میزان موردنیاز باشد، خط تولید با مشکل همراه می شود و اهداف تولیدی شرکت به تحقق نخواهد رسید که پیامد آن هدر رفت هزینه های بسیاری خواهد بود.جدای از اینکه بر فعالیت نیروهای انسانی تأثیرگذار است.
عظیمیان خاطرنشان می کند: اگرچه در سال گذشته با وجود تدابیری و برنامهریزیهایی توانستیم از موج منفی کاهش تولید عبور کنیم اما آنچه قابلتأمل است آنکه اگر مواد اولیه بهموقع و به میزان کافی تأمین نشود، احتمال اینکه آثار آن بهصورت مستقیم در بازار و کمبود عرضه و قیمت مشاهده شود وجود دارد.
اما بحث مهمی که در این زمینه وجود دارد آنکه باوجود تحریم ها و دیگر مشکلات گفته شده از سوی مسوولان، چه راهکارهایی برای تأمین مواد اولیه صنایع فولادی وجود دارد؟
گفتنی است که در دهه آینده باوجود افزایش تقاضا برای محصولات فولادی و ریختهگری، توسعه راهبردی صنایع تولیدکننده مواد اولیه برپایه مدیریت استراتژیک و مدیریت بازار ضروری است وقطعا کوتاهی در این زمینه خسارات جبران ناپذیری بر صنعت فولاد و ریخته گری تحمیل خواهد نمود. از سویی هم تقاضا برای مواد اولیه در بازارهای آسیایی به خصوص کشورهای حوزه خلیج فارس بهشدت رو به افزایش است. به همین منظور و جهت پاسخگویی به تقاضاهای بیش از ظرفیت تولید داخلی لازم است تا چارهای اندیشیده شود. به عقیده اکثر تحلیل گران منطقهای در سال های آینده صادرات مواد اولیه فروآلیاژی و ریخته گری از کشورهای چین و هند به مقصد کشورهای خاورمیانه کاهش چشمگیری خواهد داشت و حتی موجب خواهد شد برخی از ظرفیت ها و تناژهای مورد قرارداد از قبل به این مناطق ارسال نشود. انتقال این بحران به بازار داخلی ایران ممکن است موجب بی ثباتی بیشتر در برنامه های توسعه شرکت های بزرگ فولادسازی و ریخته گری شود و رقابت پذیری محصولات نهایی این شرکت ها را در بازار داخلی و بین المللی به حداقل ممکن کاهش خواهد داد.
سعید رازی کارشناس صنایع در رابطه با راهکارهای خروج از این دغدغه می گوید: نخستین گام برای رفع معضل کمبود مواد اولیه بها دادن به بخش خصوصی کشور است این بخش با بومی سازی تکنولوژی تولید و دارا بودن ظرفیت مناسب و پتانسیل بالا، می تواند سهم بزرگی در حل مشکلات پیش رو در جهت تأمین مواد اولیه موردنیاز کشور داشته باشد و حتی با انجام حمایتهای لازم از خصوصیها، میتوانند تا سال ۱۴۰۴ بخش زیادی از مواد اولیه موردنیاز صنعت فولاد و ریختهگری را تولید و در بازار داخلی عرضه کنند.
وی می افزاید: مورد قابل توجه دیگر استفده از راهکارهای صحیح برای واردات مواد اولیه است بههرحال درزمانی ذخایر معدنی ما هم تمام میشود و مجبور به واردات مواد اولیه خواهیم بود بنابراین لازم است موانع را برطرف کنیم. که به نظر میرسد فقدان زیرساختهای حمل محصولات زنجیره فولاد از مهمترین این موانع است. در شرایطی که بخش بزرگی از حمل و نقل سنگ آهن در دیگر کشورها توسط کشتی ها و واگن های قطار انجام می گیرد اما بنادر کشور ما در حال حاضر قابلیت پهلوگیری کشتی ها با ظرفیت ۵۰۰ هزارتن را ندارند و از سوی دیگر ناوگان حمل ریلی ما نیز دارای ظرفیت پایین است که بایستی هر چه سریع تر در راستای بهبود چنین زیر ساخت هایی، اقدام کرد.
این کارشناس تصریح میکند: اکتشاف مورد دیگری است که باوجود قابلیتهای کشورمان درزمینهٔ معادن باید به آن توجه کرد.
به گفته رازی بنا بر آمار موجود فقط عددی حدود 10 درصد از مساحت کشور اکتشاف شده است که بخش بزرگی از این اکتشافات نیز مربوط به دهه های 40 تا 50 شمسی است در صورتی که در کشورهای پیشرفته بودجه زیادی اختصاص به اکتشافات داده می شود اما ایران با وجود معادن نهفته فراوانی که دارد بودجه ای ای برای اکتشاف آنها در نظر گرفته نمی شود. وی یاد آور می شود: با توجه به عدم حمایت های لازم در این زمینه میبایست از سوی بخش خصوص سرمایهگذارانی برای چنین اکتشافاتی پای پیش گذارند. ضمن آنکه جذب سرمایهگذار خارجی نیز در پیشروی این مسیر بسیار کارآمد است و البته این مهم در صورتی تحقق مییابد که سرمایهگذار خارجی احساس امنیت برای سرمایه خود داشته باشد.