به گزارش می متالز، دکتر سید تقی نعیمی، کارشناس رسمی صنایع فلزی و عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر در گزارش خود به تجزیه و تحلیل اثر تصمیم امریکا به اعمال عوارض ۲۵ درصدی واردات محصولات فولادی و تاثیر ترک آن بر جهان میپردازد، با اشاره به اینکه ارزش تقریبی محصولات فولادی که حدود ۹۰ کشور در سال گذشته میلادی به امریکا صادر کردند، حدود ۳۳ میلیارد دلار بوده است.
سید تقی نعیمی در ابتدا به شرایط ایران پرداخت و گفت: هرچند ایران به طور مستقیم و غیرمستقیم محصولات فولادی از امریکا وارد یا به آن صادر نکرده است اما اهمیت این رویداد برای ایران زمانی مهم جلوه میکند که صادرات مستقیم فولاد ایران در سال گذشته میلادی که بیشتر شامل شمش خام بوده است، به حدود ۸ میلیون تن میرسید که حجم چشمگیری به شمار میآید. وی در ادامه به پیشینه طرح یادشده پرداخت و اظهار کرد: رئیسجمهوری کنونی امریکا در آوریل ۲۰۱۷ (فروردین ۱۳۹۶) از وزیر تجارت خارجی خود خواست گزارشی درباره تولید و مصرف فولاد امریکا تهیه کند. این گزارش منتشر نشده در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۸ (۲۱ دی ۱۳۹۶) به کاخ سفید تحویل داده شد. در این گزارش وزیر اقتصاد امریکا به رئیسجمهوری پیشنهاد کرد به علت اجرای مفاد قرارداد تجاری نفتا برای کشورهای کانادا و مکزیک، عوارضی برای واردات فولاد و آلومینیوم وضع نکند و در نتیجه کشورهای دوست باید از پرداخت عوارض فولاد و آلومینیوم معاف شوند. در نهایت رئیس جمهوری امریکا با وضع ۲۵ درصدی عوارض گمرکی برای واردات مستقیم محصولات فولادی و ۱۰ درصدی عوارض گمرکی برای واردات آلومینیوم در ۸ مارس ۲۰۱۸ (۷ اسفند ۱۳۹۶) فرمان اعمال این تعرفهها را امضا کرد. البته این دستور حکومتی هنوز شامل کانادا و مکزیک نمیشود. در همین حال جورج بوش پسر در سال ۲۰۰۲ میلادی (۱۳۸۱ خورشیدی) مشابه چنین شیوهنامهای را درباره واردات فولاد صادر کرده بود و با توجه به مشکلات بسیاری که اجرای این شیوهنامه برای صنایع مصرفکننده فولاد در امریکا به وجود میآورد، پس از مدت کوتاهی از اجرای این شیوهنامه خودداری شد.
نعیمی سپس از تاریخچه اهمیت فولاد در جهان گفت و افزود: پس از جنگ جهانی اول، کشورهای مختلف دنیا در رقابت با یکدیگر کوشش کردند امکانات لازم را برای گسترش تولید فولاد خود فراهم آورند. پس از جنگ جهانی دوم با توجه به شناخت نقش حیاتی هواپیماهای نظامی، زیردریاییها و کشتیهای جنگی برای دفاع و جلوگیری از تجاوز کشوری به کشور دیگر، فاتحان یا مغلوبان جنگ، هر یک به گونهای کوشش کردند ضمن تامین امکانات رفاهی و توسعه و پیشرفت برای ملتهای خود، توان صنعتی و اقتصادی کشور خویش را با افزایش تولید فولاد بهبود بخشند. ژاپن و آلمان که برای گسترش صنایع نظامی با محدودیتهای وضع شده از طرف کشورهای فاتح جنگ جهانی دوم روبهرو بودند، با توجه به پژوهشهایی که درباره تکامل نسبی تولید فولاد در خلال جنگ جهانی دوم به انجام رسانده بودند، ضمن بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ، کوشش کردند برای تکمیل پژوهشهای سالهای جنگ و پیش از آن حرکت کنند. متخصصان متالورژی اتریش در جنگ جهانی دوم با ابداع روش تولید اکسیژن مایع از هوا در مقیاس صنعتی و دمش اکسیژن مایع به جای دمش هوا به داخل آهن خام مذاب، توانستند فولادی با کیفیت بهتر و کارایی تولید بیشتر از فناوریهای صنعتی متداول آن زمان برای تولید فولاد یعنی روشهای توماس، بسمر و زیمنس مارتین تولید کنند. در حقیقت ابداع روش LD ( لینس دوناویتس) و همچنین ابداع روش ریختهگری مداوم و سایر نوآوریهایی که در کشورهایی همچون آلمان، اتریش و ژاپن در اثر بررسی پرهزینه و مستمر پس از جنگ جهانی دوم انجام دادهاند، این کشورها را قادر کرده به طور مستمر بر کیفیت و تنوع محصولات فولادی خود بیفزایند. صنعت فولاد با تولید محصولات مرغوب که بیشتر از سوی متخصصان تولید فولاد و نیز متخصصان صنایع عمده مصرفکننده در این کشورها تکامل نسبی یافته، تبدیل به موتور محرکه پیشرفت سایر صنایع در سطح جهان شده است. کشورهای فاتح جنگ جهانی دوم مانند امریکا، روسیه و انگلیس در رقابت با یکدیگر و برای استعمار کشورهای عقب نگه داشته شده، بیشتر بررسیهای خود را به تولید و گسترش انرژی هستهای و در کنار آن سلاحهای هستهای تجهیزات و سلاحهای مرگبار و مخرب نظامی و انواع سلاحهای شیمیایی، میکروبی و کشتارجمعی معطوف کردند. امریکا که هنوز تا ۳ سال دیگر از نظر اقتصادی نخستین قدرت جهان خواهد بود، در تولید فولاد از نظر کیفی و تنوع محصولات فولادی به اندازه ژاپن، اتریش، آلمان و... پیشرفت چندانی نداشته است، به طوری که واردات مستقیم و غیرمستقیم فولاد به صورت تجهیزات صنعتی امریکا در چند سال گذشته بسیار زیاد بوده است. پیش از فروپاشی شوروی سابق، تولید کمی فولاد کشورهای بلوک شرق زیاد بوده است. با این حال کیفیت و تنوع محصولات فولادی تولید شده در کشورهای عضو پیمان ورشو، قابل مقایسه با فولاد تولیدی کشورهای عضو پیمان ناتو نبوده و نیست. فدراسیون روسیه با وجود تحریمهای تحمیلی کشورهای غربی، در چند سال گذشته با سرمایهگذاری زیاد و استفاده از تجهیزات صنعتی غربی و همچنین انجام پژوهشهای کاربردی با تولید ریلهای فولادی به طول ۱۰۰ متر نشان داد موفقیت نسبی زیادی بهدست آورده است اما یکی از پیشنیازهای افزایش سرعت قطارها، طول ریلهای فولادی خطوط راه آهن است. پژوهشهای جهانی برای گسترش ظرفیت نیروگاهها و شبکههای فشار قوی، سبب گسترش تولید فولاد در کورههای قوس الکتریکی کشورهای مختلف شده است.
این کارشناس در ادامه به جایگاه فولاد ایران در گذشته و حال پرداخت و توضیح داد: هم اکنون حدود ۶۷ درصد فولاد امریکا در کورههای قوس الکتریکی تولید میشود. قسمت عمده مواد آهندار کورههای قوس الکتریکی امریکا را فولاد برگشتی (قراضه) تشکیل میدهد. پالایش و جداسازی بعضی از ناخالصیهای همراه قراضههای فولادی از نظر متالورژیکی مشکل است و هزینه زیادی دارد. از طرفی برای تولید بدنه و سایر قسمتهای خودروهایی مانند تویوتا و فولکس در امریکا از انواع فولادهای کیفی و نسلهای مختلف فولادهای پر استحکام پیشرفته مانند فولادهای دوفازی، TRIP وTWIP که دارای استحکام مکانیکی بسیار زیاد هستند، استفاده میشود. با مصرف این نوع فولادهای خاص، وزن، مصرف انرژی و آلایندگی اتومبیلها کاهش خواهد یافت، علاوه بر این به علت ویژگیهای مکانیکی ممتاز این نوع فولادها با توجه به انعطافپذیری مطلوب آنها، ایمنی سرنشینان در حوادث رانندگی، افزایش یافته است. در این نوع اتومبیلها در نتیجه تصادفات جزئی، بدنه خراشی برنمیدارد و با توجه به ویژگی فنری بدنه، بدون آسیبدیدگی رنگ، به حالت گذشته برمیگردد.
نعیمی سپس از تاثیر تعرفه واردات فولاد بر صنایع داخلی امریکا گفت و اظهار کرد: با توجه به کیفیت اتومبیلهایی که شرح آن رفت، کارخانههای تولید فولاد امریکا از نظر تجهیزاتی و دانش فنی، توان تولید انبوه آنها را ندارند، این در حالی است که شرکتهای تویوتا و فولکس در امریکا سالانه چند صد هزار اتومبیل تولید میکنند و با این سرمایهگذاریها برای کارگران امریکایی، کار مستمر به وجود آوردهاند. همچنین با توجه به رقابت زیاد تولیدکنندگان انواع خودرو در جهان و امریکا، سود کارخانههای تولید تویوتا و فولکس در امریکا در ۲ سال گذشته خیلی کاهش داشته است، به عبارت دیگر این کارخانهها پس از اجرای دستور جدید به علت پرداخت ۵ درصد عوارض واردات فولادهای مصرفی در ساخت خودرو قادر به افزایش نرخ فروش اتومبیلها نخواهند بود. علاوه بر این به یقین مدیریت شرکتهای ژاپنی و آلمانی که درصدی از محصولات واحدهای خودروسازی خود در امریکا را به کشورهای دیگر صادر میکنند، نسبت به کاهش ظرفیت تولید خودرو در امریکا واکنش نشان خواهند داد. در نتیجه، نیاز به واردات محصولات فولادی آنها به علت کاهش تولید، کم خواهد شد. مدیریت این شرکتها از نظر اقتصادی مجبور به تعدیل نیروی انسانی کارخانههای تولید خودروی خود در امریکا خواهند شد. به عبارت دیگر نرخ تمام شده تولیدات صنایع مصرفکننده عمده فولاد در امریکا از قبیل صنایع هوافضا، تولید انواع هواپیما، نفت و گاز و صنایع بستهبندی مواد غذایی در اثر افزایش ۲۵درصدی عوارض واردات فولاد مصرفی افزایش خواهد یافت. در نتیجه به اجبار به کاهش تولید و تعدیل نیروی انسانی اقدام خواهند کرد. به عبارت دیگر این تصمیم نابجای رئیسجمهوری امریکا، از نظر فنی و اقتصادی منافعی برای مردم امریکا نخواهد داشت و هدف اصلی آن جلب آرای بیشتر در انتخابات میاندورهای است. با سرمایهگذاریهای لازم و خرید دانش فنی برای تولید انواع کیفی فولادهای وارداتی، دست کم ۲ سال وقت لازم است تا صنایع فولادی امریکا بتوانند انواع فولادهای مورد نیاز صنایع مصرفکننده فولاد امریکا را در کارخانههای فولادی امریکا تولید کنند. بخش خصوصی داخلی و خارجی به یقین با توجه به نبود ثبات تصمیمگیری در امریکا چنین سرمایهگذاریهایی را که سود چشمگیری ندارند، تقبل نخواهند کرد. با فرض اینکه این سرمایهگذاریها انجام شود، حداکثر ۵۰ تا ۶۰ هزار نیروی کار برای گسترش تولید انواع فولادهای وارداتی در امریکا به حدود ۱۴۰ هزار نفری که هم اکنون در صنایع فولاد امریکا مشغول هستند، اضافه خواهند شد. در نتیجه با توجه به مطالب یاد شده، کمترین اثری که افزایش عوارض وارداتی از محصولات فولادی خواهد داشت، کاهش درصدی نیروی کار شاغل در صنایع عمده مصرفکننده انواع فولادهای وارداتی خواهد بود. با عنایت به اشتغال مستقیم حدود ۶/۵ میلیون نفر در صنایع مصرفکننده فولاد وارداتی امریکا، دست کم چند برابر ۵۰ تا ۶۰ هزار اشتغال جدید به وجود آمده در صنایع فولاد، در سایر صنایع مصرفکننده فولاد فرصت شغلی از دست خواهد رفت. ادامه اجرای این شیوهنامه رئیسجمهوری فعلی امریکا در عمل سبب بیکاری بیشتر کارگران امریکایی خواهد شد.
کارشناس رسمی صنایع فلزی در ادامه، به تاثیر جهانی این رویداد پرداخت و توضیح داد: اقدام به افزایش عوارض گمرکی از محصولات فولادی وارداتی به امریکا، مشکلاتی نیز برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان این نوع محصولات در سطح جهان بهوجود خواهد آورد، چنانچه با نگاه به آمار و ارقام واردات و صادرات انواع محصولات فولادی پس از شوک و بحران اقتصادی دهه گذشته در عمل میبینیم کشورهای اصلی واردکننده انواع فولاد ساختمانی، از واردات محصولات به صورت نیمه تمام یا تمام شده فولادی، خودداری کردهاند زیرا بعضی از کارخانههایی که در کشورهای صنعتی، فولادهای کیفی تولید کرده و با ارزش افزوده بالا صادر میکردند، برای جلوگیری از بیکاری کارگران شاغل در صنایع فولاد کشور خود در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ خورشیدی) به تولید فولادهای ساختمانی با ارزش افزوده کم مورد نیاز کشور خود، مبادرت ورزیدهاند. کشورهای جهان سوم که بیشتر صادرات فولادی آنها به صورت محصولات نیمه تمام یا حداکثر انواع فولاد ساختمانی بوده است در اثر این بحران اقتصاد جهانی، زیان زیادی را تحمل کردهاند. با توجه به مقدمات عنوان شده پیشبینی میشود تا انتخابات میاندورهای امریکا مشکلات زیادی برای ادامه تولید حدود ۹۰ کشور صادرکننده فولاد به امریکا به وجود خواهد آمد، نرخ محصولات فولادی کاهش خواهد یافت و رقابت سختتر خواهد شد و کشورهایی که در سال گذشته میلادی حدود ۸ میلیون تن از ایران فولاد خریدهاند، به یقین خرید خود را کاهش خواهند داد. درصد عمده اضافه ظرفیت جهانی تولید فولاد را چین به خود اختصاص میدهد. این کشور در سال گذشته میلادی ۵۰ میلیون تن از ظرفیتهای تولید فولاد خود را کاهش داد و در امسال میلادی نیز بر اساس برنامه قرار است چین حدود ۱۰۰ میلیون تن از اضافه ظرفیت خود را کاهش دهد. سران ۲۰ کشور صنعتی با افزایش بیحد و حصر ظرفیتهای تولید فولاد کشورهایی مانند ایران موافقت نخواهند کرد.