به گزارش می متالز، اگر از معدن سخن میگوییم باید به یک مرحله مهم پیش از آن بپردازیم. اکتشاف مواد معدنی و معدن برای دسترسی بهتر و مطمئنتر به یک ذخیره معدنی از اهمیت زیادی برخوردار است تا سرمایههای ملی در پی کشف و شناسایی محدودههای امیدبخش از سوی بخش خصوصی و سازمانهایی که کار موازی در زمینه اکتشاف انجام میدهند تلف نشود. جلوگیری از حیف و میل سرمایهها در این بخش مستلزم بهرهگیری از توان سازمانی است که کار تخصصی و وظیفه قانونیاش، اکتشاف است و بخش خصوصی باید آن را مطالبه کند.
برای بررسی این موضوع با محمدباقر دری، معاون اکتشاف سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور در دفتر کارش به گفتوگو نشستم. او از اکتشاف و توانمندیهای معدنی ایران سخن گفت و از سازمان و شرکتهایی گله کرد که به هر طریق ممکن به سازمان زمینشناسی فشار میآورند تا محدودههای معدنی شناخته شده قطعی را از چنگ این سازمان خارج کرده و از آن خود کنند و اجازه ندهند تا به مزایده گذاشته شود. شرح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
هر علمی باید روزی فایدهای داشته باشد. مطالعه زمینشناسی به خودی خود ارزش چندانی ندارد. باید بتوانیم از علوم زمین برای بهبود زندگی و آینده بشر استفاده کنیم. اینکه یک نقشه زمینشناسی تهیه میشود زمینهای برای کارهای عمرانی، راهسازی و یکی از کاربردهای آن اکتشاف مواد معدنی و معدن است. سازمان زمینشناسی در تکمیل مطالعات علوم زمین و استفاده بهینه از فواید آن و تولید ثروت به مطالعات اکتشافی مواد معدنی میپردازد. شاید نخستین نکته در پاسخ به اینکه چرا به مطالعه علوم زمین میپردازیم، بحث معدن و اکتشاف به میان میآید.
به خاطر اهمیتی که اکتشاف مواد معدنی دارد یک معاونت جدا به وجود آمد و پیوسته از بدو تأسیس سازمان در امر اکتشاف شرکت داشته است. وقتی شاخههای علوم را تقسیمبندی میکنیم بخش معدن جایگاه ویژهای دارد. نوع مطالعه و نوع نگاهی که سازمان زمینشناسی دارد با نوع نگاهی که سازمانها، دستگاهها و شرکتهای مختلف دارند، متفاوت است. برای سازمان زمینشناسی بهعنوان یک سازمان حاکمیتی، کمتر بحث اقتصادی مطرح است. سازمان روی زمین بهدنبال تمام مواد معدنی بهطور عام است و مطالعه میکند تا ببیند پتانسیل دارد یا نه؟ شاید برای بخش خصوصی کار در یک ورقه 100 هزار یا 250 هزار چنانچه ماده معدنیای وجود نداشته باشد، توجیهی ندارد ولی سازمان زمینشناسی بهعنوان دستگاه حاکمیتی این مطالعه را متقبل میشود و کارها و اطلاعات پایه را برای استفاده دستگاههای دولتی و بخش خصوصی آماده میکند.
اکتشاف یک کلمه عام است ولی مرحله مرحله دارد. شناسایی، پیجویی، اکتشاف عمومی و اکتشاف تفصیلی به مقیاس کار برمیگردد. یک روز شما از یک کشور عبور میکنید و میگویید فلان ماده معدنی را دارد. روز دیگر در محدوده کوچکتری وارد میشوید و میگویید اینجا مستعد فلان ماده معدنی است و یک زمانی شما محدودهای را کوچکتر میکنید و با پیمایش به فواصل 500 متری میگویید در اینجا بحث این نوع ماده معدنی وجود دارد. درنهایت در محلی به مرحلهای میرسیم که با فواصل یک متر نمونه میگیرند.
امروز به جرأت میگویم که سازمان زمینشناسی در مقیاس یکصد هزارم کار اکتشاف خود را کامل کرده است. اگر کسی امروز میخواهد بهدنبال اکتشاف مواد معدنی باشد و ادامه کار پایه را انجام دهد باید به سراغ مقیاسهای بزرگتر برود. مثلاً در مقیاس 50 هزار یا مقیاس 25 هزار کار کند ولی اگر بخواهد در مقیاس یک 250هزارم یا یکصد هزارم کار پیجویی را انجام دهد، کار تکراری است. ما در قالب طرحهای اکتشافی موضوعی برای مواد معدنی گوناگون، اکتشافات چکشی، اکتشافات زونهای بیستگانه و اکتشافات ژئوشیمیایی که برای عناصر غیردیداری مهم است کار شناسایی و پیجویی را انجام دادهایم و گزارشهای آن موجود و در اختیار همگان قرار دارد. اما آنچه امروز کمبود داریم مطالعات تحتالارضی است و اکتشاف در مقیاس بزرگتر یکصدهزارم که زمینه کار وجود دارد. نمیگوییم ماده معدنی وجود ندارد ولی باید کار از این مرحله جلوتر برود. یعنی اگر سازمان در ژئوشیمی در فاصلههایی با یک عدد معین نمونه گرفته است برای اینکه نتیجه بهتری بگیریم باید این نمونهگیریها فشردهتر باشد و کار را در مقیاسهای بزرگتر پیش ببریم.
اینکه سازمان زمینشناسی اطلاعات پایه را تولید کرده هیچکس نمیتواند منکر این قضیه شود. یعنی هیچکس نمیتواند بگوید سازمان زمینشناسی نقشه 250هزار تهیه نکرده، نقشه 100هزار تهیه نکرده و اطلاعات و ورقههای ژئوشیمی را در اختیار ما نگذاشته است. اینها همه اطلاعات پایه است که سازمان تهیه کرده و در اختیار ذینفعان گذاشته است ولی یک زمان است بخش خصوصی انتظار دارد که اکتشاف محدودهای در مقیاس بزرگ که منجر به کشف ماده معدنی میشود در اختیار او قرار گیرد که این اسمش رانت است و سازمان انجام نمیدهد بلکه آن را از طریق مزایده و در یک فضای سالم در اختیار متقاضیان قرار میدهد.
سازمان زمینشناسی وقتی به یک اندیس آهن یا اندیس یک ماده معدنی میرسد بنا را بر این میگذارد که در مزایدهای که قیمت و هزینه آن توسط کارشناس رسمی دادگستری تعیین شده آن را در معرض همگان قرار دهد و آن بخش خصوصیای که توانایی انجام کار دارد و در این مزایده برنده میشود، آن ماده معدنی را استخراج و بهرهبرداری کند. ولی یک زمان است میگویند سازمان زمینشناسی ژئوفیزیک هوایی کرده و 20 محدوده در دست دارد، این محدودهها را به ما بدهد ما هم میدانیم اگر این محدودهها را در اختیار بخش خصوصی قرار دهیم بعضی از آنها ابزار این کار و بعضی علم آن را ندارند.
ما میگوییم به سازمان اجازه دهید محدودههایی که به این شکل هستند را به مرحلهای برساند که سرنوشت آن مشخص شود تا به صورت مزایده در اختیار سرمایهگذاران و فعالان بخش معدن قرار گیرد. سازمان کار بهرهبرداری انجام نمیدهد و معدن در اختیار نمیگیرد اما برخی از فعالان معدنی پیشاپیش وقتی میشنوند سازمان زمینشناسی در جایی به یک اثر معدنی برخورد کرده است به روشهای مختلف به وسیله نمایندگان مجلس، وزارت صمت، استانداریها و تشکلها بر سازمان فشار میآورند و کوشش میکنند تا کار را ابتر و ناتمام از دست سازمان بیرون بیاورند.
چون هنر سازمان، پیدا کردن ماده معدنی است و در این کار هم هیچ سازمان، ارگان و بخش خصوصیای به مانند آن، تخصص و توانایی ندارد. بهدلیل همین تواناییهاست که آنها مترصد هستند تا جایی را که سازمان معرفی میکند از هر راه ممکن از سازمان بگیرند. حتی گاهی موضوع بودجه سازمان زمینشناسی را بهانه میکنند و میگویند بودجه سازمان کم و بهتر است این پروژه اکتشافی را به ما بدهد تا آن را به سرانجام برسانیم.
بهتر رسانهای نشود.
سازمان میتواند با بخش خصوصی برای اکتشاف قرارداد ببندد و به ازای خدماتی که انجام میدهد، دستاوردهایش هم متعلق به خودش باشد. همانگونه که شرکتهای بزرگ معدنی با بودجه کافی با سازمان قرارداد میبندند و پهنههایی را که به اسمشان ثبت شده برایشان کار ژئوفیزیک هوایی انجام میشود. یک چرخه ژئوفیزیک هوایی برای اینکه کامل شود حتماً باید کار زمینی انجام شود و در این زمینه سازمان تفاهمنامه و قراردادهایی با شرکتهای فولاد کشور بسته است.
اگر بگویم نداریم، درست نیست. به هر حال در برخی از مواد و قطعات، وابسته به کشورهای دیگر هستیم و مشکل داریم اما بازهم میتوانیم کار کنیم.
بله کارشناسان خوبی داریم.
اولویتبندی ما باتوجه به رسالتی که سازمان دارد، تکمیل اکتشافات پایه است. این اولویت نخست است. یک تعداد ورقههای ژئوشیمی داریم که در سالیان مختلف روی آنها کار شده اما برخی از این ورقهها برای 4 عنصر معدنی آنالیز شده که باید اینها را کامل کنیم.
تا 48، 60 و ... عنصر میتواند افزایش پیدا کند. برخی از ورقههای زمینشناسی برای 10 عنصر کار شده و در برخی از جاها برای طلا آنالیز نشده که ما باید آن را کامل کنیم. بعد از آن، اولویت امروز ما کار پیجویی در مقیاس یک 50هزار است.
بله در حال کار هستیم. در مقیاس 50هزار نقشههای زمینشناسی اقتصادی تهیه خواهیم کرد.
وقتی یک نقشه زمینشناسی دارای راهنمای زمینشناسی است در کنارش یک راهنمای اقتصادی میگذاریم. در آن راهنما، پراکندگی مواد معدنی را روی نقشههای زمینشناسی از نظر زمانی و مکانی نشان میدهیم و در این روش حداقل چند گروه بزرگ ازجمله فلزیها، غیرفلزیها، کانیهای نیمهقیمتی و عناصر استراتژیک را جای میدهیم و وقتی این مجموعه دستهبندی شد در یک نقشه زمینشناسی اقتصادی تقریباً تمام پتانسیلهای معدنی مشخص است.
در این کار از آهک گرفته تا باریت، سیلیس، بوکسیت و انواع فلزات از هر کدام از واحدهای زمینشناسی که مستعد باشند و اینکه وضع آن چگونه است، نشان داده میشود. بهعنوان نمونه در نقشهای که واحدها دولومیتی است دقیقاً آنها را مشخص خواهیم کرد که دارای چه ترکیبی است و چه کاربردی دارد و چه استفادهای از آن مواد معدنی خواهد شد.
در پایگاه، دادههای سازمان زمین شناسی قرار میگیرد اما گلهای که من دارم از دیگر سازمانها و ارگانهای اکتشافی و زمینشناسی کشور است اینکه همکاری لازم را ندارند.
از نظر تهیه نقشه زمین شناسی ارگان موازی نداریم ولیدر حوزه اکتشاف سازمانهایی موازی با سازمان زمینشناسی داریم که اطلاعات آنها در اختیار پایگاه دادههای علوم زمین قرار نمیگیرد.
سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو)، شرکت تهیه و تولید مواد معدنی، شرکت ملی صنایع مس ایران و ... که بهتر است وزارت صنعت، معدن و تجارت بهگونهای این سازمانها را ملزم کند تا اطلاعات خود را در اختیار پایگاه بگذارند تا همگان بتوانند از آن استفاده کنند و کار تکراری نشود.
درست است که سازمان تازه تأسیس نیست ولی برخی از چیزها از اختیار سازمان خارج است.
پیشنهاد من این است نقشه راهی را که مجلس و وزارت صمت بهویژه آقای اسماعیلی که اکنون معاون معدنی وزارتخانه هستند و پیش از این هم رئیس کمیته معدنی مجلس بودند، لااقل خود آقای اسماعیلی که این نقشه راه را تهیه کردهاند در اجرایی شدن آن نیز مثل گذشته جدی باشند.
بهعنوان نمونه اگر در این نقشه راه گفته شده که کار شناسایی و پیجویی صرفاً وظیفه سازمان زمینشناسی است این کار را به سازمان بسپارند. اینکه میگویم کارها تکراری میشود به این دلیل است که در سالهای گذشته و اخیر پهنههای بسیار وسیعی از سوی سازمانها، ارگانها و شرکتهای مختلف شناسایی شده ولی هیچ کدام یک قدم جلوتر از مقیاس 100هزار نرفتهاند و اگر امروز برگردیم ماحصل این همه کار و هزینهای که برای آن شده است، اتلاف سرمایههای ملی است. چه از سوی دستگاههای دولتی و چه از جیب بخش خصوصی.
یعنی باید به جایی برسیم که اگر سازمان زمینشناسی را بهعنوان مسؤل شناسایی و پیجویی مواد معدنی در کشور معرفی کردند، هیچ سازمان موازی دیگری این کار را انجام ندهد یا حداقل در انجام کارها با سازمان زمینشناسی هماهنگ شوند تا کارِ تکراری انجام نشود. یا حداقل نظارت عالیه یا سیاستگذاری آن با سازمان زمینشناسی باشد.
سازمان زمینشناسی بالغبر 600 کارشناس دارد که بیش از 83 درصد آنها دارای مدرک بالاتر از فوق لیسانس هستند. هیچ سازمان دولتی و حتی دانشگاهی هم این تعداد کارشناس تحصیلکرده ندارد. سازمان دارای نیروی انسانی تحصیلکرده و مجرب است.
ساختار فعلی وزارت صمت درباره اکتشاف مواد معدنی به گونهای است که اختیار و سیاستگذاری کلی در دست معاونت معدنی وزارتخانه، بودجه و پول در دست ایمیدرو و شرکتهای دولتی و خصولتی و نیروی کارشناسی مجرب در سازمان زمینشناسی است. با این وضعیت بهرغم صحبتهای خوب و تفاهمنامههایی که امضاء میشود ولی در عمل، کار آنگونه که باید انجام نمیشود و نتیجه دلخواه به دست نمیآید. و گاهی میبینیم که کار تکراری است ولی وقتی سازمان زمینشناسی اختیاری ندارد، نمیتواند اظهارنظر کند.
با شما موافق نیستم. چرا؟ استانها مرزهای سیاسی و جغرافیایی است ولی زمینشناسی مرز جغرافیایی نمیشناسد. ما کشو را براساس نوع واحدهای سنگی، به زونهای مختلف تقسیم میکنیم و میگوییم زون البرز، زون ایران مرکزی، زون زاگرس، زون ایران شرقی، زون بینالود، زون ارومیه-دختر و ... .
هر کدام از این زونها از نظر زایشی، مستعد برخی از مواد معدنی هستند. براساس آن مرزها میتوانیم بگوییم این زونها مستعد چه نوع مواد معدنی هستند. بهعنوان نمونه تقریباً در زونهای زاگرس کمتر انتظار عناصر فلزی داریم ولی انتظار وجود قیر طبیعی، گچ و آهک داریم. یا در زون ارومیه-دختر و سنندج-سیرجان انتظار عناصر فلزی، مس، آهن و طلا داریم.
آن فردی که این خبر را اعلام کرد نه زمینشناس بود و نه خبر مبنای علمی داشت.
کمربندهای طلازایی خوبی در نقاط مختلف داریم ازجمله در کمربند سنندج-سیرجان. در منطقه تکاب، ارسباران، طارم، معلمان(تربیت حیدریه)، کرمان، کاشان، نایین، شرق ایران، سیستان و بلوچستان و در البرز هم طلا داریم.
در ادوار مختلف به شکلهای مختلف داریم ولی بهترین سنگ آهن را در ایران مرکزی(بافق)، کرمان(گل گهر) و سنگانِ خراسان داریم و بهطور پراکنده در نقاط مختلف کشور در منطقه آذربایجان، کردستان، زنجان، سمنان و اطراف کاشان معادن سنگ آهن داریم. یک تعداد هم آهن هماتیتی در گنبدهای نمکی جنوب ایران داریم.
البته باتوجه به نوع سنگها بازهم زونهای مشخصی داریم. برخی از سنگها را در برخی از زونها داریم ولی بهطور کلی غالب مناطق ایران مستعد سنگ تزئینی و ساختمانی هستند. مثل تراورتن، گرانیت، مرمریت و ... .
درباره عناصر نادر خاکی زیاد صحبت میشود و پروژههای مختلفی درباره آن اجرا کردند اما من بهعنوان کسی که بیش از 30 سال در حوزه زمینشناسی کار و مطالعه میکنم، بهطور قطع میگویم که ایران از نظر دارا بودن عناصر نادر خاکی، کشور غنیای نیست. بهرغم اینکه با طرحها و پروژههای مختلف مقدار کمی عناصر نادر خاکی را پیدا میکنند و در بوق و کرنا میکنند اما فقط در حد شناسایی و مطالعه است ولی اینکه انتظار داشته باشیم یک روز صاحب معدن عناصر نادر خاکی شده و تولیدکننده و صادرکننده باشیم، چنین چیزی نیست. بهترین عناصر نادر خاکی کشور در ایران مرکزی و منطقه بافق است و بهترین نتیجهای که از آن گرفتیم اینکه در داخل برخی آپاتیتها ازجمله آپاتیت گزستان حدود 2 تا 2.5 مونازیت است. از نظر اقتصادی هم به صرفه نیست که بخواهیم در این زمینه هزینه کنیم. توصیه من این است که علم، زمان و سرمایه خود را صرف عناصر دیگر کنیم.
متأسفانه ناشناخته است و مشکل اصلی در آنالیز لیتیوم است.
وقتی یک نمونه لیتیوم را در 3 مرحله برای آزمایشگاهی بفرستیم، سه پاسخ متفاوت به ما میدهد بنابراین هنوز به اطمینان خاطر از آنالیزهای داخلی انجام شده روی لیتیوم نرسیدهام. ولی اینکه آیا زمینه آن در کشور وجود دارد یا نه، رد نمیکنم. ممکن است وجود داشته باشد برای اینکه لیتیوم دارای منشاء مختلفی است. در برخی از موارد همراه سنگهای آذرین و پگماتیتها و در برخی موارد با شورابهها و پلایایهای تبخیری است یا همراه با بعضی از سازندهای تبخیری و گچها که به وفور اینها را در ایران داریم. همراه با شورابههای چاه نفتی نیز است. چون زمینههای این عنصر و سنگهایی که در برگیرنده لیتیوم است در کشور وجود دارد من مطالعه درباره آنها را توصیه میکنم.
یکی از عناصر هایتک بوده و بهعنوان نمونه موضوع کاهش آلودگی محیط زیست و تغییر تکنولوژی تولید باتریها در ارتباط مستقیم با این نوع عنصر است.
چند سال پیش فعالیتهایی انجام شده ولی در مراحل ابتدایی است.
نه ترجیح هم بوده اما عوامل مختلفی در آن نقش دارد؛ اینکه آزمایشگاه مجهزی باشد و بهطور تخصصی فقط روی لیتیوم کار کند، تیمی که بهطور اختصاصی روی این عنصر متمرکز شود و بودجه خاص در اختیار این عنصر قرار گیرد که تاکنون هیچ یک از اینها فراهم نشده است. در مجموع باید طرح اکتشاف اختصاصی برای انواع لیتیوم باشد تا این کار پیش برود.
از سوی دستگاهها، سازمانها و شرکتهای مختلف ارائه شده اما چون طرح جامعی نیست به نتیجه نمیرسد.
اگر منظور شما آبهای سرزمینی کشورمان مثل خلیج فارس و دریای عمان است، سازمان بخشی با عنوان زمینشناسی دریایی دارد که روی این حوزه کار میکنند. اما اگر منظورتان آبهای آزاد بینالمللی باشد، دارای تجهیزات برای حضور در این بخش نیستیم.
تعداد محدودههای امیدبخش مشخص است اما عدد آنها در ذهنم نیست. سازمان در چند سال اخیر تقریباً تمام پهنههای اکتشافی خود را واگذار کرده است ولی تعدادی محدوده در مناطقی ازجمله عباسآبادِ سمنان، چهارمحال بختیاری، قم، گیلان، خارتورانِ سمنان، سیاهکل قزوین، صفیآباد، جیرفت، کوهرنگِ اصفهان، کرمان، کردستان، فساِ فارس، فریدن، هرمزگان، شاهرخت بیرجند و ... قرار داشته که برای عناصری ازجمله مس، آهن و طلا مستعد است.
در این چند سال نزدیک به 131 هزار کیلومترمربع پهنه آزاد شده و حدود 400 کیلومتر مربع از آن نیز که مستعد مواد معدنی غنی است در اختیار سازمان زمینشناسی قرار دارد که به زودی از طریق مزایده واگذار میشود.
سازمان زمینشناسی از بدو تأسیس تاکنون همه اطلاعات پایهای هر محدودهای را که تعیین میکرد، انجام میداد و به دنبال ثبت محدوده نبود بهطوری که در زونهای بیستگانه اول و دوم که حدود 900 هزار کیلومتر مربع را مطالعه کرد هیچ محدودهای را به نام خود ثبت نکرد. ولی در برههای احساس شد حق عدهای تضییع میشود. بنابراین سازمان تصمیم گرفت محدودههای معدنیای را که دقیقتر تشخیص داده شده به نام خود ثبت و سپس طی مزایده به بخش خصوصی یا دولتی واگذار کند. بر این اساس سازمان برای اینکه در محدودهای اقدام به مطالعه کند ابتدا آن را بلوکه کرده و بعد کار را آغاز میکند. پس از اینکه کار اکتشاف کامل شد، محدودههایی را که مستعد مواد معدنی در مقیاس سازمان باشد به بخش خصوصی معرفی میکند و بقیه محدوده آزاد است و دیگران میتوانند به کار مطالعه و اکتشاف در آن بپردازند.
در دهه 80 شمسی سیاست سازمان بر این شد که برخی مناطق جغرافیایی کشور را براساس خصوصیات زمینشناسی و یا مناطقی که کمتر کار اکتشافی روی آن انجام شده، جدا کند. تعداد آنها در مرحله نخست، 20 منطقه و در مرحله دوم نیز 20 منطقه بود که به هرکدام از آنها یک زون اکتشافی میگویند. در مجموع 900 هزار کیلومتر مربع خاک این کشور را با استفاده از اطلاعات زمینشناسی، ژئوشیمی، زمینشناسی اقتصادی، ژئوفیزیک هوایی و دورسنجی در یک محیط GIS تلفیق و روی آنها زمینشناسی اقتصادی را آزمایش کرد و برای هر کدام گزارش اختصاصی تهیه شد.
یک ماده معدنی تابع عوامل مختلفی است؛ اینکه آیا به بازار مصرف نزدیک است یا دور؟ صنعت از آن چگونه استفاده میکند؟ رفتار سیاست با آن چگونه است؟ به نوعی سیاست هم در آن تأثیرگذار است. شاید بتوانیم در کار معدن پیشرفت کنیم اما تحریم میآید و جلوی صادرات را میگیرد.
ایران از نظر معدنی دارای استعداد خوبی است. دارای ذخایر خوب مس هستیم و هنوز ذخایر طلا را خوب نشناختهایم بدتر آنکه از شناخته شدههایمان دقیق نمیتوانیم بهرهبرداری کنیم و خامفروشی میکنیم. ما میتوانیم در بخش معدن پیشرفت کنیم ولی این بخش هم میتواند به همان گرفتاری صنعت نفت دچار شود.
کشور در این زمینه پتانسیل خوبی دارد به شرط آنکه همزمان با اکتشاف و استخراج، روی فرآوری و کاربردهای این مواد هم کار شود. بهعنوان نمونه در ایران بیشتر به عناصر فلزی توجه میکنند در حالیکه در کشورهای پیشرفته، کانسارهای غیرفلزی بر فلزی ارجح است. اگر روزی به جایی برسیم که غیرفلزیها از فلزیها پیشی گیرند آن روز میتوانیم به جایگزینی درآمدهای معدنی به جای نفت بیندیشیم.
درباره سنگهای ساختمانی نیز همین طور است. شاید نتوانیم برشها و قوارههای درست تهیه کنیم، شاید نتوانیم فرآوری لازم را روی آن انجام دهیم و شاید نتوانیم آن پشتوانه لازم برای صادرات به علت تغییر سریع قوانین را داشته باشیم ولی از نظر توان معدنی، قابلیتهای فراوان داریم.
اکتشافات در ایران، اکتشافات سطحی است و هنوز اکتشافات عمقی را انجام ندادهایم. باید به آن سمت برویم.
ما در صنعت معدن زیرزمینی ضعیف هستیم، چون مواد معدنی در سطح داشتیم به عمق نرفتهایم. اگرچه کار در آن حوزه ریسک بالاتر، سرمایه بیشتر و تکنولوژی پیشرفتهتر نیاز دارد.
برخی از موارد ذکر شده درست است ولی باید رقابت سالم ایجاد کرد. بهعنوان نمونه صنعت فولاد کشور به سنگ آهن نیاز دارد و از آن طرف هم آهن صادر میکند. همه مسؤلان حقیقت را میدانند ولی از پسِ چاره کار برنمیآیند. نخستین کاری هم که میکنند جلوی صادرات را میگیرند.
در اینجا دوگانگی وجود دارد؛ صنعت فولاد وقتی میخواهد فولاد خود را بفروشد به قیمت جهانی و با دلار میفروشد اما سنگ آهن را از معدندار کشور با ریال و به قیمت داخلی و ارزان میخرد. اگر قرار است فولاد ایران با فولاد دنیا مقایسه شود سنگ آهن هم باید با قیمت جهانی سنگ آهن سنجیده شود. بنابراین معدندار حاضر نیست سنگ آهن خود را به فولاد بفروشد. اگر این سیاست پیوسته پایدار شود، جایگاه درست خود را پیدا میکند. درباره سنگ ساختمانی نیز به همین ترتیب است. اگر قرار است یک رویه یا قانون باشد باید آن قانون تداوم داشته باشد. هر روز که قانون عوض شد و معدنکار نتوانست سنگ خام خود را به بازار صادراتی بفرستد، بازار خود را از دست میدهد. خریدار دنبال یک ماده معدنی دارای پشتوانه است. سنگی که دارای ویژگی خاص، مشخصات خاص و برای یک بازار و یک پروژه خاص تداوم داشته باشد. اینکه سنگی بازاری را پیدا کند و با تغییر قانون نتواند به آن بازار برسد، بازارش را از دست میدهد.
بهترین سنگ نیمهقیمتی کشور فیروزه است. ایران در قیاس با افغانستان سنگ نیمهقیمتی قابل توجهی ندارد اما فلورین و برخی مواد معدنی نیمهقیمتی که صنعتکاران کشور بتوانند آن را فرآوری کنند، دارد. اگر صنعت تراش و صادرات و واردات آن را تسهیل کنیم میتوانیم توسعه خوبی به این بخش بدهیم.
پرسش شما را جور دیگری پاسخ میدهم؛ تا شما به ماده معدنی چه بگویید. یک زمان میگویند شن و ماسه و آهک ماده معدنی نیست اما در برخی از مناطق کشور، شن و ماسه یا شورابهها و املاح تبخیری با ارزش آن در کویرها، حاشیه دریاها، خاک رس، خاکهای هرمز یا حتی ماسههای بادی برخی از مناطق جغرافیایی ایران، ماده معدنی است. در واقع با این نگاه همه جای ایران مستعد ماده معدنی است. همانگونه که گفتم هر بخش از ایران باتوجه به خصوصیات زمینشناسی مستعد ماده معدنی خاصی از منابع قرضه، مواد غیرفلزی، مواد فلزی و... است.
هیچ جایی را در ایران نمیتوان بدون ماده معدنی یافت حتی در کفهها و پلایا که مستعد املاح تبخیری ازجمله نیتراتها، نمک، سولفات و ... است.
ارتباط خیلی قوی نداریم با این حال پروژههای مشترکی انجام میدهیم. هماکنون پروژههایی را با شرکتهایی که دنبال سنگ آهن هستند در دست اجرا داریم. سازمان زمینشناسی و دیگر سازمانهای دولتی باید کار اکتشاف را بهگونهای انجام دهند که بخش خصوصی بیشتری وارد میدان شود. طوری نشود که محدودهها و پهنهها در اختیار شرکتهای دولتی قرارگیرد و بخش خصوصی نتواند آن فعالیت لازم را انجام دهد. ما هر قدر به بخش خصوصی میدان بدهیم بار کمتری بر دوش دولت میگذاریم. شرکتهای دولتی باید زمینه را برای ورود شرکتهای خصوصی فراهم کنند.
بله این طور نیست و گاه شرکتهای دولتی تلاش میکنند محدودهها را از سازمان زمینشناسی بگیرند و برای این کار با ابزارهایی که در اختیار دارند تلاش میکنند تا اجازه ندهند محدودهها به مزایده عمومی برود. نباید اجازه بدهیم محدودههای معدنی در دست بخش دولتی دست به دست شود. وقتی میخواهیم یک کار پایه تولید شود باید بودجه لازم را داشته باشد. سازمان زمینشناسی معدندار نیست بنابراین باید بودجه و امکانات لازم برای آن فراهم باشد.
آنچه امروز برای اکتشاف کشور مشکل به وجود آورده، سازمان محیط زیست و منابع طبیعی است. ما میدانیم که محیط زیست و منابع طبیعی باید برای آیندگان حفظ شود ولی این دو سازمان به بهانههای مختلف، بسیاری از کارها و پروژهها را تعطیل کرده و سرمایهها را راکد کردهاند.
اگر نگاه کنیم وسعت معادن در کشور از صدم درصد کمتر است ولی کوچکترین معدن در یک نقطه را در بوق و کرنا میکنند و حقوق دولتیاش را میگیرند در حالیکه اگر حقوق دولتیاش را صرف رونق آن کنند و درختکاری کنند مشکلی پیش نمیآمد. اما اجازه نمیدهند و سرمایهها حیف و میل میشود.
گاه میبینیم طبق قانون که صراحت دارد، سرمایهگذار، محدودهای را برای یک ماده معدنی درخواست میکند. در این میان سازمان محیط زیست میآید و به اختیار خودش بخشی از آن محدوده را در اختیار میگیرد و محدوده کوچکی را به معدندار میدهد و میگوید شما فقط میتوانید در این محدوده کار کنید.
تصمیمگیریها و اجرای سلیقهای آن، کار را به اینجا کشانده است. متأسفانه قانون حاکم نیست. اگر ماده 24 قانون معادن را سرلوحه کار خود قرار دهند مشکلی پیش نمیآید.
توان بخش خصوصی در اکتشاف تفصیلی خوب است. امکانات و کارشناسان خوبی دارد ولی در فراهم کردن اطلاعات پایه و شناسایی و پیجویی یا هزینه صرف نمیکند یا توانایی بالایی ندارد. و در این مرحله سازمان میتواند به آنها کمک کند اما نیاز به بودجه بیشتری دارد و در حال حاضر بودجه سالانه سازمان کفاف این کار را نمیدهد.
در گذشته سازمان یک درآمد اختصاصی داشت بدین صورت که شرکتهای خصوصی با سازمان قرارداد میبستند و هزینهای را بابت اکتشاف پرداخت میکردند و کار اکتشاف در کشور پیش میرفت. این مشارکت برای سازمان و کشور خیلی مؤثر بود اما متأسفانه در سال 1398 این درآمد اختصاصی از سوی مجلس از قانون بودجه سال 1399 حذف شد. اگر دوباره این درآمد برقرار شود در پیشرفت اکتشاف کشور نقش بسزایی دارد و بخش خصوصی میتواند با سرمایهگذاری در صنعت اکتشاف از توان سازمان زمینشناسی استفاده کند.