به گزارش می متالز، گروهی با دید بلندمدت، معاملات خود را بر تحلیلهای بنیادی استوار میکنند و گروه دیگر بر اساس الگوهای نموداری در کوتاهمدت نوسان میگیرند. دسته سوم اما بدون تحلیل تنها در اوج خریدارند و در کف فروشنده. در این میان اوجگیری انتشار گزارشهای میاندورهای در آخرین هفته پاییز میتواند با تحریک تقاضا از سوی دسته اول، سرنوشت بازار سهام را تعیین کند.
بورس تهران پس از تعطیلی سه روزه، با افت بیش از ۳ درصدی شاخص کل مواجه شد و این نماگر تا محدوده یک میلیون و ۵۱۴ هزار واحد عقبنشینی کرد. به این ترتیب پس از ورود بازار سهام به فاز خرسی، برای سیوهفتمین روز متوالی نوسان شاخص کل بورس تهران در محدوده ۵/ ۱ تا ۷/ ۱ میلیون واحد ادامه پیدا کرد. شرایط حاکم بر بازار سهام آن هم پس از صعود بیش از ۳۰۰ درصدی این نماگر در چهار ماه آغازین سال، به تشکیل سه جبهه بورسی انجامیده است. در این راستا گروهی از سهامداران با توجه به افت قابل توجه قیمتها، سطوح فعلی را جذاب ارزیابی کرده و با توجه به چشمانداز بلندمدت در اندیشه خرید سهام هستند. گروهی دیگر اما همچنان رویای کسب سود در کوتاهترین زمان ممکن را در سر میپرورانند و از این رو به خرید و فروش میپردازند. دسته سوم اما بلاتکلیف مانده و استراتژی مشخصی برای سرمایهگذاری ندارند و از این رو بیشترین آسیبها را از روند فعلی بازار میپذیرند. در این میان هفته جاری آخرین فرصت شرکت ها برای ارائه گزارشهای میاندورهای است و میتواند در تقویت تقاضا از سوی گروه اول موثر واقع شده و سرنوشت بازار را تعیین کند.
بورس تهران پس از ثبت رشد ۳۰۰ درصدی در ماههای نخست سال ۹۹ و رسیدن به قله دو میلیون و ۷۸ هزار واحد در نیمه مرداد، رو به نزول گذاشت و تنها در ۱۰ روز کاری ۲۰ درصد از ارتفاع این نماگر کاسته شد تا بر اساس تعاریف مالی به اصلاح وارد فاز خرسی شود. پس از آن اما نوسان شاخص سهام در محدوده ۵/ ۱ تا ۷/ ۱ ادامه پیدا کرد و در حال حاضر ۳۷ روز کاری است که در برخی روزها شاهد بازگشت این نماگر به مسیر صعودی، افزایش ارزش دادوستدها و رشد تقاضا از سوی سرمایهگذاران حقیقی بازار هستیم و حتی در برخی مواقع امید بازگشت روزهای صعودی به بازار سهام تقویت میشود. اما به سرعت جریان معاملات سهام با گردش جدی مواجه میشود و تمامی متغیرها رو به کاهش میگذارند و هیچ یک از عوامل اثرگذار بر روند معاملات همچون گزارش عملکرد شرکتها و نرخ دلار نیز نمیتواند روند قیمتها را تغییر دهد. شرایطی که در سال ۹۷ نیز شاهد آن بودیم. در آن سال پس از رشد ۱۰۳ درصدی شاخص کل در هفت ماه نخست، برای ۵۵ روز کاری بازار در مسیر نزولی قرار گرفت و با افت بیش از ۲۰ درصدی به فاز خرسی وارد شد و سپس برای ۴۱ روز کاری در بازهای محبوس نوسان کرد. در نهایت اما به مسیر صعودی بازگشت و در ۲۱ روز کاری باقیمانده تا پایان سال ۹۷ رشد ۱۴ درصدی را ثبت کرد این روند صعودی در سال ۹۸ ادامه پیدا کرد. در آن سال نیز دلار از زیر ۴ هزار تومان در سال ۹۶ به ناگهان بیش از دو برابر قیمت خورد. حال آنکه بورس تمایلی برای افزایش قیمت نشان نمیداد اما در نهایت یک رالی صعودی با پیشگامی صنایع صادراتی را آغاز کرد. در حال حاضر نیز با وجود رشد حدود ۱۰۰ درصدی نرخ دلار تا کانال ۳۲ هزار تومان و رسیدن قیمت دلار نیمایی به سطح بی سابقه ۲۶ هزار تومان، اما بورس بیواکنش به این تغییرات به روزهای کمنوسان خود ادامه میدهد و حتی سهام دلاری که محرکی قوی برای رشد دارند، بعضا شاهد افزایش فشار فروش هستند. اما دلیل حبس بازهای شاخص سهام چیست؟
بهنظر میرسد نوسان قیمت سهام طی دو ماه اخیر حاصل فعالیت سه گروه از سهامداران فعال در بورس تهران است. دسته نخست را سرمایهگذارانی تشکیل میدهند که با چشمانداز بلندمدت وارد جریان معاملات شده و با تکیه بر تحلیلهای بنیادی دست به انتخاب سهام میزنند. در نتیجه عوامل اثرگذار بر فعالیت شرکتهای سهامی در تصمیمات این گروه از سهامداران نقش مهمی را ایفا میکند. در این میان از آنجا که رویکرد این گروه از فعالان بورس تهران، کسب سود در میانمدت و حتی بلندمدت است، بنابراین نوسانات روزانه قیمت تغییری در استراتژی معاملات و انتخاب آنها حاصل نمیکند. از اینرو طبیعی است که با رصد گزارشهای عملکرد ماهانه و میاندورهای و همچنین انتظار برای تحلیل و بررسی گزارشهای فصل تابستان به دنبال جذابترین موقعیت برای خرید باشند. دسته دوم اما سهامدارانی هستند که میل به کسب سود در کوتاهترین زمان ممکن را دارند. این گروه هر چند توجه چندانی بهصورتهای مالی و تحلیلهای بنیادی ندارند اما خالی از استراتژی نیستند. این دسته با بررسی نموداری قیمت یک سهم و برخورداری از ابزارهای تکنیکال، از نوسان روزانه و هفتگی کسب سود میکنند. ضمن اینکه رصد پول هوشمند و جریانشناسی حاکم بر بازار یکی از مهمترین دغدغههای گروه دوم است. این گروه از بورسبازان ریسکپذیری بالایی دارند و شاید بر اساس ترکیبی از ریسک و بازده، امکان کسب سود حتی در این فضای منفی برای این گروه از سهامداران غیرمحتمل نیز نباشد. گروههایی همچون بانک و خودرو شاید مستعدترین سهام برای فعالیت این گروه از سرمایهگذاران باشد. دسته سوم اما نه ریسکپذیری گروه دوم را دارند و نه از قدرت تحلیل بنیادی سهام برخوردارند. نبود استراتژی مشخص در این گروه سبب میشود تا سودای کسب سود از تمامی موجهای مثبت بازار، در نهایت منجر به بروز مخاطراتی برای سرمایههای این گروه از بورسبازان شود. گروهی که عموما در بالاترین قیمتها (به سبب تبلیغات اطرافیان از کسب سود آسان در کوتاهترین زمان ممکن) وارد گردونه معاملات سهام شدهاند و به اصطلاح «بورس» خریدند و با شکلگیری موجهای نزولی، به سرعت شناسایی زیان کرده و در صف فروشندگان قرار میگیرند. این اما پایان کار این گروه نیست و مجددا در صفهای خرید شاهد پشیمانی این سهامداران از فروش و خرید مجدد سهم هستیم. سهامداران این گروه در بسیاری از موارد از کسب سود در موجهای صعودی باز میمانند و در موجهای نزولی نیز مستعد تحمل زیانهای قابلتوجه هستند و از این رو بیشترین زیان را متحمل میشوند. شاید بهترین روش برای سرمایهگذاری این گروه حضور غیرمستقیم و باواسطه در بازار سهام باشد؛ سرمایهگذاری از طریق صندوقهای سرمایهگذاری یا سایر واسطههای مالی فعال در بازار سهام. در مجموع اما دادوستد این سه دسته سبب شده تا روزهای کمنوسان بورس تهران ادامه پیدا کند. در این میان با قرار گرفتن در هفته پایانی مهرماه و آخرین فرصت بنگاههای بورسی برای انتشار گزارشهای میاندورهای بتواند با تقویت فعالیت گروه اول، سرنوشت شاخص سهام را مشخصتر کند.
یکی از سنتهای همیشگی شرکتهای سهامی، تعویق انتشار گزارشهای ماهانه و میاندورهای به روزهای پایانی مهلت مقرر شده است. وضعیتی که همواره فضایی انتظاری در بازار ایجاد کرده و بر معاملات سهام سایه میگستراند. در حال حاضر با قرار گرفتن در هفته پایانی مهرماه، شاهد انتشار خیل انبوهی از گزارشهای فصلی شرکتهای سهامی خواهیم بود. در ادامه هفته نیز به احتمال قوی گزارش عملکرد مهرماه شرکتهای سهامی روی سامانه کدال مینشیند. این گزارشها از آنجا برای سرمایهگذاران و فعالان بازار از اهمیت برخوردار است که حاوی نکات مهمی از عملکرد شرکتها طی دو دوره مهم است. به عبارت دیگر، در گزارشهای ۶ ماهه شرکتهای بورسی (درخصوص برخی شرکتها با توجه به متفاوت بودن سال مالی برای دورههای دیگری تنظیم میشود)، درآمد عملیاتی ۶ ماه نخست سال، میتواند مبنای تحلیل معاملهگران درخصوص میزان ارزندگی سهام باشد. به این ترتیب طی روزهای باقیمانده که انتشار صورتهای مالی در بازار با ترافیک همراه است، شاهد جدال سهمگین خریداران و فروشندگان خواهیم بود. این فرآیند دست به دست شدن سهام و به عبارتی جابهجا شدن سهم از فروشندگانی که در حاشیه امن سودآوری قرار داشته با خریدارانی که چشمانداز مساعدی برای سهام متصورند، میتواند رشد قیمت در میانمدت را تضمین کند. در این میان، سهامی که از پشتوانه بنیادی مناسبی برخوردارند پس از انتشار گزارش عملکرد فصل اخیر احتمالا مورد استقبال سهامداران قرار گرفته و ترکیب جدیدی از معاملهگران را روبهروی خود ببینند. به این ترتیب معاملات هفته آتی میتواند از جذابیت بالایی برخوردار باشد.