به گزارش می متالز، در حال حاضر هم قیمتهای جهانی فلزات و هم قیمت ارز شرایط بدون ثباتی دارد و به همین دلیل فعالان بازار با نااطمینانی از وضعیت بازار و قیمتها مواجه هستند. در فضای جهانی، سرنوشت مهار بیماری کرونا و انتخابات آمریکا متغیر مهمی است که میتواند قیمت فلزات از جمله فولاد را تحت تاثیر قرار دهد. در داخل نیز قیمت ارز اگرچه اخیرا روند کاهشی نسبی داشت ولی افق روشنی ندارد و فعالان بازار نمیدانند براساس چه نرخ دلاری باید فعالیت کنند.
مساله مهم در این میان این است که ممکن است موافقان این تبصره و قیمتگذاری فولاد در بورس کالا استدلال کنند که در این تبصره قیمتگذاری مطرح نیست بلکه فقط سقف و کف قیمتی تعیین میشود. با این حال چون بسیاری از صنایع داخلی، صنایع بزرگ دولتی و شبهدولتی مصرفکننده فولاد هستند، بعید نیست این تعیین سقف و کف با فشار این صنایع و تلاش دولت برای رونق این صنایع و کاهش هزینهها در بخش مسکن به تعیین سقف و کف قیمتی کمتر از نرخ واقعی مبدل شود. در چنین شرایطی همه مشکلات فعلی صنعت فولاد ادامه خواهد یافت. واسطهگران در صف خریداران فولاد نفوذ میکنند و در نتیجه دلالی صورت گرفته، صنایع به ویژه صنایع کوچکتر با محروم ماندن از عرضه محصولات فولادی، عملا مجبور میشوند با قیمت بالا محصول مورد نیاز را از واسطهگران بخرند و در نتیجه فولاد گرانتر از قیمت واقعی به دست عمده فعالان اقتصادی میرسد.
به نظر میرسد هرگونه اصلاحی در زنجیره عرضه محصولات فولادی باید با حداقل دخالت در قیمتگذاری و در عوض نظارت جدی بر سامانه بهینیاب به عنوان ورودی فروشندگان و خریداران فولاد و محصولات فولادی در بورس کالا و همچنین تدوین برنامهای جدی با مشورت از بخش خصوصی و فعالان بازار برای تعیین میزان تولید هدف و رصد ماهانه تولیدات در زنجیره تولید و عرضه آن در بورس کالا صورت گیرد تا عرضه و تقاضا در این بازار متعادل شود و قیمت از محدوده منطقی و متناسب با متغیرهای اصلی فراتر نرود.