به گزارش می متالز، گواهی سپرده کالایی به عنوان یکی از ابزارهای مالی در کشورهای مختلف معرفی شده و سال هاست که این ابزار به عنوان یک ابزار کارا با مدل های مختلف در سایر کشورها کاربرد دارد؛ به طوری که نهادهای بین المللی مختلف از جمله صندوق بین المللی پول از این ورقه بهادار به عنوان یکی از ابزارهای استاندارد در بازارهای مالی بهره می برند. در ایران نیز در خرداد ۹۳ مصوبه مهمی برای انتشار این اوراق در بورس به تصویب رسید.
در بازار گواهی سپرده مالی ذی نفعان و بازیگران مختلفی حضور دارند. در یک سمت بازی یا این معادله، یک تولیدکننده کالا داریم که کالا در یک فرایند اکتشاف از معادن، مسیری به سمت تولید طلا را طی می کند. در سوی دیگر نیز یک شرکت تامین سرمایه و نیز بورس کالا را داریم که فرایند واسطه گری را در این معادله ایفا می کنند. یک سمت هم قاعدتا خریدار یا مصرف کننده این کالا را داریم که این بار شمش طلای تولیدی یک شرکت به عنوان نوعی از کامودیتی ها است.
معادن طلا در دنیا دو نوع است. معادن با روش روباز و در سطح و عمق کم که در این معادن طلا از سطح زمین استخراج می شود؛ نوع دوم هم معادن زیرزمینی است و از اعماق زمین استخراج طلا انجام می شود.
باید توجه داشت که صنعت طلا و کشف ذخایر سطحی و زیرزمینی از هر نوعی که باشد، در دنیا بسیار مهم است و کشورهای توسعه یافته برای آن اهمیت زیادی قائل هستند. ناگفته نیست که طلا نقش مهمی در کنترل تورم و نقدینگی در بازارهای مختلف دنیا و اثر حائز اهمیتی بر پشتوانه پولی یک کشور دارد و کشوری که از ذخیره طلای بالایی برخوردار باشد، به واسطه این پشتوانه از پول ارزشمندی نیز بهره مند است. گرچه امروزه در دنیا دیدگاه های اقتصادی و مالی دیدگاه سنتی نیست و مانند گذشته صرفا طلا به عنوان پشتوانه اسکناس محسوب نمی شود؛ اما همچنان این فلز خوش آب و رنگ نقش بسیار پررنگی در پشتوانه پولی کشورها دارد و به همین دلیل نمی توان از آن صرف نظر کرد. بنابراین اینکه در یک کشور صنعت طلا مورد توجه قرار گیرد و در صنایعی باشد که اولویت دارند، بسیار مهم است.
پر واضح است که معادن طلا در یک کشور می توانند بر روی اقتصاد آن کشور و رفاه آن تاثیر بگذارند و فرایند کشف و استخراج این معادن نیز اهمیت پیدا می کند. از آنجا که این صنعت، صنعت بسیار گرانی است، تامین مالی آن در سطح بالایی است و نیاز دارد تا نهادها و شرکت های بزرگ مالی به خصوص بانک ها و تامین سرمایه های وابسته به بانک ها وارد امر خطیر شوند تا فرایند استخراج با تامین منابع مالی لازم بهبود پیدا کند و با سرعت هر چه بیشتر این اتفاق رخ دهد.
بازار سرمایه غیر از اینکه جایی است برای اینکه کالا یا اوراق بهادار در آن به فروش برسند جایی است برای تامین سرمایه برای تولیدات ملی و این تامین سرمایه نقش بسیار مهمی است و در ایران در مورد صنعت طلا غفلت صورت گرفته است. در بورس کالا ما معاملات آتی سکه را داشتیم و در حال حاضر گواهی سپرده سکه های بانکی را داریم که افراد می توانند نماد این سکه ها را معامله کنند؛ اما اینکه محصول طلایی با عیار خاص تولید و تامین سرمایه انجام شود و این کالا گواهی قبض انبار بگیرد و تولیدکننده این اطمینان را داشته باشد که سرمایه لازم برای تولید وجود دارد و از واسطه گری ها و عدم شفافیت کاسته شود، امتیاز بسیار مهمی است.
«گواهی سپرده کالایی» با پشتوانه قبض انباری صادر می شود که از استانداردهای بورس کالا عبور کرده و دارنده گواهی این اطمینان را دارد که مالک این کالا است. زمانی که گواهی سپرده کالایی صادر می شود بیانگر این است که مالک گواهی سپرده کالایی بتواند تسهیلات بانکی دریافت کند.
وقتی بورس کالا به عنوان یک ساختار استاندارد و دارای نظم می تواند کمک کند تا فرایند معامله ای کردن این محصول شفافیت بیشتری داشته باشد و خود کالا استانداردهای لازم را کسب کند. بورس کالا نیز می تواند به عنوان ذی نفعی عمل کند که شریک تولیدکننده نیست و می تواند با شرکت های سنجش استاندارد محصولات قرارداد عقد کند و این کار سطح استاندارد تولیدات را افزایش داده و کمک می کند که عیار طلا به عیار واقعی نزدیک شود.
یکی از عارضه های کشور افزایش نقدینگی و رشد پایه پولی و رشد تورم است و بازارگردان و سیاست گذار باید زیرساختی را طراحی کنند تا سرمایه آزاد و سرگردان بتواند در بازارهای مختلف توزیع شود تا تعادل ایجاد شده و عملکرد ضدتورمی ایجاد شود.
وقتی نقدینگی در یک سیستم بانکی و اعتبارات روانه تولید می شود، این چرخه هیچ وقت متوقف نمی شود و تولید فرایندی که بی نهایت می تواند ادامه داشته باشد و تولید شکوفا شود، اشتغال نیز شکوفا می شود و این یک مبادله چند سر سود است؛ هم برای تولیدکننده، هم سرمایه گذار و هم واسطه که اینجا منظور بورس است.