به گزارش می متالز به نقل از بورس نیوز، امروز کل کلی بین رئیس بهارستان با رئیس میرداماد شکل گرفت و دو طرف خیلی محترمانه از خجالت هم درآمدند. از بهارستان پیغام دادند که به مردم آدرس غلط ندهید، سیاست های ما در حوزه دلالی بازار ارز و خودرو و مسکن و بی تفاوتی به گرانی ها، ربطی به جرجیا و میشیگان ندارد و به باب همایون و میرداماد مرتبط است. رییس میرداماد هم برآشفت که ای بابا، چرا ما را وارد حاشیه می کنید و هر چه می شود آدرس میرداماد می دهید؟ ما ایستاده ایم و پیروزی قطعی است!
اما آنچه آخرش هیچ آدرسی برایش ندادند، آدرس مقصر گرانی ها بود. اگر جرجیا و میشیگان و میرداماد نیست، پس کجا دنبالش بگردیم؟؟؟
در بورس تهران اما، دیروز حقوقی های محترم تا خرخره فروختند و نوشتیم که بعضی ها زرنگ بازی درمی آورند و تا صف خرید می بینند، بلوکی سهام عدالت میخرند و خرد میفروشند؛ مبادا مثبتی محقق شود! امروز اما خبر رسید که اعتراضات تان جواب داده و تا اطلاع ثانوی، فروش سهام عدالت ممنوع است. سهام عدالت که قرار بود برای مردم رفاه و عدالت به همراه بیاورد، استخوانی در گلوی بازار سرمایه شده و جای تاسف است که تا ضرب و زور قانونی نباشد، بعضی ها خجالت نمی کشند و دست از سفته بازی بر نمی دارند. وقتی هم انتقاد شود، می گویند حقوقی هم باید فکر سود خودش باشد! حالا چه سودی در خراب کردن بازار هست که در رشد متعادل آن نیست و چرا این دوستان در روزهایی که بورس آسانسوری بالا می رفت، دل عرضه نداشتند و حالا اینچنین فروشنده اند، خدا می داند.
عالیجناب، امروز هم بازگشایی نشد؛ هر چند که بعداز هفته ها بزرگواری کردند و بازارگردان معرفی کردند. قرار است یکی از همین روزها بازگشایی اتفاق بیفتد، حالا امروز نشد، فردا! فردا نشد، پس فردا... غر هم نزنید که چرا این همه مدت متوقف بوده که کسی از عالیجنابان سوال نمی پرسد.
قیمت پایه محصولات پتروشیمی امروز با افزایش ۲۲۳۶ ریالی نرخ پایه نسبت به هفته قبل، اعلام شد. تا چشم کار می کند، همه جا خبر از افزایش مکرر قیمت هاست؛ لبنیات هم بی سروصدا هر روز بالاتر می رود؛ دارو و مصالح ساختمانی هم، ایضا! حالا چرا بورس بازان، سهم ها را حراج کرده اند، مشخص نیست.
و اما جوک امروز هم به دعوت از مردم برای مشارکت در طرح تاکسی هوایی توسط یکی از مسوولان اختصاص دارد! این آقایون یا از جای معتبر، خرید نکرده اند، یا... به نظر شما منظورشان از مردم چیست؟ همان ها که در صف مترو و اتوبوس می ایستند و بزرگ ترین تفریح شان این است که شاید تخفیف یکی از تاکسی های اینترنتی نصیب شان شود و گهگاهی اسنپ و تپسی جای متروسواری را برایشان بگیرد یا آنها که حسرت خرید یک چهار چرخ بی کیفیت وطنی دارند، شاید بتوانند مسافرکشی کنند و دو زار بیشتر درآمد کسب کنند؟