به گزارش می متالز، امیرکبیر پس از آنکه با دسیسه از صدراعظمی برکنار و تبعید شد، در روز ۲۰ دی ۱۲۳۰ به قتل رسید. حال در آستانه شهادت یکی از تاثیرگذارترین افراد در پیشرفت کشور به بررسی نقش افراد پیشکسوت در توسعه ایران پرداختهایم. فولاد بهعنوان صنعتی مادر نقشی ویژه در توسعه صنعتی و اقتصادی کشور ایفا میکند. بدون تردید بررسی جایگاه نخستین افرادی که برای ورود صنعت فولاد به کشور تلاش کردهاند، اهمیت ویژهای دارد. از نخستین تلاشها برای تاسیس صنعت فولاد در کشور تا احداث نخستین واحد فولادی کشور بیش از یک قرن زمان صرف شده است. شاید نخستین سابقه فولادی را باید به دوران امیرکبیر و احداث واحد ریختهگری نسبت داد.
اقداماتی که با برکناری و قتل این صدراعظم نیمهتمام ماند. در دوران پهلوی اول نیز تلاشهایی برای احداث صنعتی واحد فولادسازی در کشور آغاز و البته جنگ جهانی دوم مانع آنها شد. درنهایت نخستین واحد فولادسازی کشور در سال ۱۳۵۰ و با همکاری روسها در اصفهان آغاز بهکار کرد. واحدی با عنوان ذوب آهن اصفهان. در طول تمام این سالها مسیر پرفراز و نشیب توسعه فولاد کشور ادامه یافت اما اکنون با تلاش بسیاری از پیشکسوتان ایران در جایگاه دهمین فولادساز بزرگ جهان قرار دارد.
محمدحسن عرفانیان از پیشکسوتان صنعت فولاد ایران و در پاسخ به سوالی مبنی بر تاریخچه پیدایش صنعت فولاد در کشور، گفت: نخستین جرقههای ایجاد صنعت فولاد در ایران در دوران صدراعظمی میرزا محمدتقیخان فراهانی ملقب به امیرکبیر زده شد. نخستین فعالیت ریختهگری ایران در قورخانهای(کارخانه اسلحهسازی) که در میدان توپخانه تهران واقع است، به دستور امیرکبیر و بهدست حاجامینالضرب بهعنوان نخستین صنعتگران کشور انجام شد. هرچند عمر امیرکبیر کوتاه بود و اینگونه اقدامات توسعهای ادامه نیافتند.
وی افزود: در دوران سلطنت رضاشاه، قراردادی با آلمانیها برای احداث یک واحد فولادی در کرج منعقد شد. اجرای این قرارداد با جنگ جهانی دوم همزمان شد. کشتی که حامل تجهیزات احداث واحد فولاد به کشور بود، غرق و تنها تجهیزات مختصری از این پروژه به کشور وارد شد. در ادامه نیز سلطنت رضا شاه سقوط کرد و این پروژه بهطور کامل بهدست فراموشی سپرده شد. عرفانیان افزود: در دوران نخست سلطنت محمدرضا، این دست فعالیتهای صنعتی بهدلیل فضای ملتهب کشور و همچنین مخالفت مراجع دینی با حضور طرفهای خارجی در توسعه صنایع محدود شد.
در ادامه با تصویب لوایح انقلاب سفید، صنعتی شدن کشور مورد توجه قرار گرفت. هرچند در آن دوره ارتباط محمدرضا با ایالات متحده و کشورهای اروپایی چندان تعریفی نداشت؛ بنابراین محمدرضا ناچارا قراردادی را با روسها برای ورود صنعت فولاد به کشور منعقد کرد. در این قرارداد مقرر شد ایران گاز به روسیه صادر کند و در مقابل شرکت ذوب آهن اصفهان تاسیس شود. این قرارداد در سال ۱۳۴۵ منعقد شد. ظرفیت فاز نخست این پروژه برابر ۵۰۰ هزار تن برآود شده بود اما قرار بود طرحهای تکمیلی اجرایی شود تا بدینترتیب ظرفیت این پروژه تا ۸ میلیون تن افزایش یابد.
وی گفت: در سال ۱۳۵۰ نخستین فاز پروژه ذوب آهن اصفهان با ظرفیت ۵۰۰ هزار تن و با فناوری کورهبلند آغاز به کار کرد. اما رابطه محمدرضا با روسها چندان دوامی نداشت. در سال ۱۳۵۳ شاهد برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بودیم. در این مراسم، مهمانانی از کشورهای اروپایی و ایالات متحده نیز حضور داشتند که به تقویت رابطه ایران با آن کشورها منجر شد.
در چنین شرایطی، رابطه ایران و روسیه بهشدت محدود و بهدنبال آن سایر فازهای توسعهای ذوب آهن، اجرایی نشدند. این پیشکسوت صنعت فولاد افزود: در ادامه با مدیریت اوپک ازسوی محمدرضا شاهد رشد نرخ نفت از بشکهای ۳ دلار به ۱۲ دلار بودیم. با رشد درآمدهای نفتی کشور، صنعتی کردن کشور در دستور کار قرار گرفت. ۵ محور برای ورود به دورازههای بزرگ تمدن تعریف شدند. این ۵ محور عبارت بودند از فولاد، نفت، پتروشیمی و گاز، صنایع دفاع و برق. مدیران این صنایع از سوی شخص محمدرضا انتخاب و توسعه زیر نظر شخص وی اجرایی میشد.
عرفانیان گفت: در ادامه برای توسعه صنعت فولاد، احداث ۵ واحد فولادی در کشور هدفگذاری شد. محل احداث این واحدها در خراسان، بندرعباس، اصفهان، آذربایجان و خوزستان تعیین شد. ۳ مورد از ۵ طرح یادشده قبل از سقوط سلطنت به فاز قرارداد رسیدند. قراردادی برای احداث واحد فولادی در بندرعباس با طرف ایتالیایی منعقد و قرارداد ساخت واحد فولاد در اصفهان نیز با انگلیس بسته شد. قرارداد ساخت فولاد در اهواز نیز با شرکتهای چند ملیتی که عمدتا امریکایی بودند، منعقد شد.
عرفانیان افزود: احداث واحد فولاد در اصفهان تنها تا مرحله مطالعاتی پیش رفت. فناوری تولید در این واحد، احیای مستقیم و بر پایه استفاده از گاز تعیین شد؛ بنابراین ۲ شرکت مستقل با عنوان سهامی ذوب آهن و شرکت صنایع فولاد فعالیت در صنعت فولاد کشور را دنبال کردند. محمدرضا امین که سابقا ریاست دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف کنونی) را بر عهده داشت، مدیریت شرکت صنایع فولاد را بر عهده گرفت. امیرعلی شیبانی نیز مدیریت ذوب آهن اصفهان را در اختیار داشت. با شروع انقلاب ۵۷ ایران، اجرای پروژههای یادشده متوقف شد. مدیران این شرکتها در روزهای انقلاب، کشور را ترک کردند؛ بنابراین این پروژهها نیمهتمام ماندند.
وی خاطرنشان کرد: در دوران سلطنت پهلوی ابتدا قرار بود این پروژهها با هزینه دولت ایران اجرایی شوند اما کسری بودجه کشور در سال ۱۳۵۵ مانع شد. درنتیجه دولت برای تداوم اجرای این پروژهها به دریافت تسهیلات بانکی روی آورد. هرچند انقلاب تغییرات عظیمی در روند اجرای این پروژهها ایجاد کرد. با به ثمر رسیدن انقلاب و با تشکیل شورای انقلاب، قرارداد پروژه فولاد اصفهان با طرف انگلیسی لغو شد. قرارداد پروژه فولاد بندرعباس که با طرف ایتالیایی بود، تثبیت و محل احداث آن به اصفهان منتقل شد. هرچند در همان زمان بحثهای متعددی بر سر درستی یا نادرستی این انتقال انجام شد که تاکنون نیز ادامه دارد. این پیشکسوت صنعت فولاد افزود: طرحهای توسعه ذوب آهن اصفهان نیز پس از انقلاب ادامه نیافت.
البته نیروهای روسی تا سال ۶۳ برای اداره این واحد همچنان در کارخانه حضور داشتند. از سال ۵۸ برای سازماندهی شرایط، ۲ شرکت ذوب آهن و صنایع ملی فولاد را ادغام کردند و شرکت ملی فولاد را تشکیل دادند. شرکت ملی فولاد زیر نظر وزارت صنایع اقدام به مدیریت این واحدها کرد. هرچند وزارتخانه از پس اداره این صنعت بر نیامد. بنابراین اجرای پروژههای یادشده در اهواز و اصفهان تا سال ۱۳۶۰ با انواع مشکلات روبهرو بود و در سال ۱۳۶۰ و برای رفع این دست مشکلات وزارت صنایع به ۳ وزارتخانه جدید تبدیل شد. در چنین شرایطی شاهد ایجاد وزارت صنایع، وزارت صنایع سنگین با مدیریت بهزاد نبوی و وزارت معادن و فلزات با وزارت محمود احمدزاده و سپس سیدحسین موسویانی بودیم؛ بنابراین وزارت معادن و فلزات مدیریت صنعت فولاد را بر عهده گرفت.
عرفانیان در ادامه گفت: اینجانب از بخش خصوصی به همراه حسین محلوجی، علی شکرریز و باقر لنکرانی بهعنوان نماینده بخش خصوصی برای کمک به وزارت معادن و فلزات دعوت شدیم. در همین حال مقرر شد شرکت فولاد مبارکه راهاندازی شود. پروژهای که به من تحویل دادند قرارداد منحلشده ساخت صنایع نورد باکو و بندرعباس با همکاری طرف ایتالیایی و مجتمع فولاد بندرعباس تا فولادسازی بود. از ۱۶ آذر سال ۱۳۶۰ بهعنوان مجری طرح فولاد مبارکه فعالیت خود را آغاز کردم. در چنین شرایطی، ۳ طرح فولادی شامل ذوب آهن، فولاد مبارکه و فولاد اهواز با ۳ روش متفاوت در دست اجرا و تولید بودند.
امانی مدیریت ذوب آهن را بر عهده داشت. ۴۰ هزار نفر در این واحد مشغول فعالیت بودند. ۲۰ هزار نفر به تولید مشغول و ۲۰ هزار نفر برای توسعه این واحد در نظر گرفته شده بودند. هرچند عملا توسعهای انجام نمیشد. فولاد اهواز هم پس از خروج کشورهای چند ملیتی از پروژه نیز قرار بود در قالب شرکت تعاونی اجرایی شود. من هم ساخت شرکت فولاد مبارکه را به روش پیمانکاری آغاز کردم. سیاست این بود که سازندگان داخلی را توانمند کنیم.
قبل از انقلاب اجرای هیچ پروژهای به شرکتهای پیمانکار داخلی واگذار نمیشد. اما در اجرای پروژه فولاد مبارکه حدود ۲۰۰ شرکت پیمانکار داخلی متعلق به بخش خصوصی حضور داشتند؛ یعنی بستری برای ساختارمندی این شرکتها و انتقال تجربه آنها در پروژههای بعدی شکل گرفت.
در چنین شرایطی فولاد مبارکه به بستری برای ایدهپردازی در صنعت فولاد تبدیل شد. این شرکت در ساختاری داخلی و منطبق با شرایط کشور پیش رفت. هرچند اجرای پروژه فولاد اهواز در قالب شرکتهای تعاونی نیز بهخوبی ادامه نیافت و در ادامه این واحد نیز از تجربه مبارکه برای ساماندهی فعالیت خود استفاده کرد.
وی در ادامه تاکید کرد: شرکت فولاد مبارکه بر مبنای توانمندی کسب کرده خود از سال ۱۳۶۳ این ادعا را مطرح کرد که میتواند پروژه بعدی فولادسازی کشور را خودش احداث کند.
در ادامه ساختاری خصوصی در کنار این مجموعه با کمک کارکنان سازنده فولاد مبارکه و نیروهای پیشکسوت این مجموعه با عنوان توکا شکل گرفت. در دوره ریاستجمهوری اکبر هاشمیرفسنجانی و در دورهای که حسین محلوجی وزارت معادن و فلزات را بر عهده گرفت، تصمیم گرفته شد واحدهای توسعهای ذوب آهن و اهواز براساس تجربه شرکت فولاد مبارکه بسازد.
درنتیجه مدیران فولاد مبارکه به اهواز و ذوب آهن منتقل شدند و مدیریت ساختار آنها را بر عهده گرفتند. کما اینکه این شرکتها نیز توانستند مجموعههایی اقماری را در کنار فعالیت خود تشکیل بدهند و تجربههای خود را منتقل کنند. ذوب آهن اصفهان شرکت تکادو را تشکیل داد.
در ادامه فولاد مبارکه توسعه را در شهرهای دیگری مانند بندرعباس، چهارمحالوبختیاری و سنگان... ادامه داد. بر همین اساس این شرکت را میتوان بنیانگذار صنعت فولاد در ایران دانست که مسیر توسعه این صنعت را تسهیل کرد.
امیرحسین کاوه از فعالان صنعت فولاد و درباره تاریخچه تاسیس صنعت فولاد در ایران و پیشکسوتانی که این وظیفه خطیر را بر عهده داشتند، گفت: ذوب آهن اصفهان نخستین واحد فولادی کشور است. ایده اولیه تاسیس نخستین واحد فولادی کشور در سال ۱۳۱۷ همزمان با درخشش نخستین جرقههای صنعتی شدن در ایران به ذهن متولیان صنعت وقت کشور خطور کرد. حتی مذاکرات اولیه برای احداث این واحد با کارخانه کروپ آلمان نیز در همان زمان و فعالیتهایی نیز در اینباره انجام شد اما نبود تجهیزات و نیروی متخصص از یکسو و سایه جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن بر روابط بینالملل از سوی دیگر باعث شد تا ایجاد این واحد صنعتی بیش از ۳۰ سال به تعویق بیفتد. در نهایت با درج مناقصه آن در جراید بینالمللی با پیشنهاد روسها موافقت و در سال ۱۳۴۴ قرارداد ایجاد آن منعقد شد. حدود ۵ سال بعد نیز نخستین واحد فولادی کشور در اصفهان به بهرهبرداری رسید.
این فعال صنعت فولاد افزود: راهاندازی واحدهای فولادی مشقات بسیار و از جانمایی واحد صنعتی گرفته تا خرید تجهیزات و نصب و بهرهبرداری هر یک دشواریهای خاص خود را دارد. در این بین، افراد بسیاری برای صنعت فولاد زحمت کشیدند اما در رده نخستین افرادی که در این صنعت در قامت بنیانگذار یا مدیرعامل فعالیت کردند میتوان از امیرعلی شیبانی نخستین مدیرعامل ذوب آهن اصفهان و همچنین از اصلانی، صالحیفروز، باقر دزفولی و محمدحسن عرفانیان در جایگاه موسس فولاد مبارکه اصفهان نام برد.
بهطور کلی میتوان گفت پس از راهاندازی ذوب آهن این واحد صنعتی بهعنوان دانشگاه پرورش نیروهای نخبه صنعت فولاد عمل کرده است. در این بین، ذکر این نکته نیز خالی از لطف بهنظر نمیرسد که شرکت گروه صنعتی سدید در سال ۱۳۴۲ با عنوان کارخانه «ماشینسازی فتحی و پسران» تأسیس شد و بهعنوان یکی از نخستین شرکتهای فعال در صنعت ماشینسازی و پس از آن در صنایع پاییندستی فولاد، تولیدات محصولات گوناگونی را در انتهای زنجیره فولاد بر عهده داشت و نقش موثری در این صنعت ایفا کرد. هماکنون نیز با گذشت بیش از ۵۰ سال فعالیت، بخشی از کسبوکارهای این شرکت در حوزه صنایع پاییندستی فولاد است و با تولید لولههای قطور فولادی خطوط انتقال نفت، گاز و آب و اجرای پروژههای بزرگ ملی و عمرانی و همچنین ساخت کارخانههای تولید فولاد کشور، نقش موثری در صنعت کشور ایفا میکند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا از توان پیشکسوتان صنعت فولاد بهدرستی بهره گرفته شده، گفت: ظرفیت قابلتوجهی برای تولید فولاد در کشور وجود دارد که ازجمله آنها میتوان به ذخایر غنی سنگ آهن تا نیروی انسانی و انرژی ارزان اشاره کرد. هرچند این صنعت بهدلیل جنگ تحمیلی و همچنین تحریمها نتوانسته آنطور که باید همگام با جهان پیش برود. گرچه هماکنون نیز بهعنوان دهمین تولیدکننده فولاد دنیا بهشمار میرویم و برنامه رسیدن به تولید ۵۰ میلیون تن فولاد در افق چشمانداز ۱۴۰۴ پیشبینی شده است.
وی افزود: بهدلیل فضای غالب تولید در کشور، آنطور که باید نتوانستیم از قابلیتها و ظرفیتهای افراد با تجربه و متخصص در این حوزه استفاده کنیم. هر چند در طرحهای توسعهای، شرکتهای مطرح این صنعت از نظرات و مشاورههای این عزیزان کموبیش استفاده شده است اما این امکان همواره وجود دارد تا تجربیات پیشکسوتان در قالب ایدههای خلاقانه جدید در بخشهای گوناگون فرآیندهای تولیدی بهکار گرفته شود.
کاوه گفت: نیروی انسانی والاترین سرمایه در هر سازمان و بنگاه اقتصادی است که از زمان آغاز فعالیت تا زمان بازنشستگی ضمن کسب تجارب مختلف میتواند سرمنشأ بسیاری از تحولات در حوزههای صنعتی مرتبط باشند. در این میان، بهطور قطع پیشینه فعالیتی که این افراد در صنعت سپری کردهاند میتواند بهعنوان سنگ زیر بنایی برای بسیاری از صنایع زیرمجموعه فولاد استفاده شود. همانطور که میدانید صنعت فولاد بهعنوان مادر صنایع شناخته میشود و تجربهای که متخصصان در این صنعت کسب میکنند میتواند در این حوزهها بهکار گرفته شود. البته خوشبختانه بخش خصوصی کشور با درک عمیق از این موضوع از تجارب و ظرفیتهای افراد با تجربه در صنعت فولاد بهره میگیرد.
این فعال صنعتی در پایان گفت: ضمن احترام و نیز بهرهمندی از تجارب افراد پیشکسوت در قامت مشاور، بایستی به نیروی جوان نیز فرصت کسب دانش و خدمت را داد. کما اینکه طبق مقررات موجود منع بکارگیری بازنشستگان بهعنوان نیروی رسمی در کشور تقریبا اجرایی شده است اما میتوان با استفاده از تجارب پیشکسوتها بهعنوان مشاور در عرصههای مختلف، فرصتی برای حضور نیروی جوان و خلاق نیز فراهم آورده و اشتغالزایی مناسبی نیز از طریق جایگزینی به سبک شایستهسالاری انجام شود. در واقع رشد و تعالی بنگاههای اقتصادی در گرو بهرهگیری مناسبی از ترکیب نیرویهای خلاق و جوان و بهرهمندی از تجارب پیشکسوتان است.
مسیر احداث واحد تولید فولاد و تلاش برای صنعتی شدن، پر فراز و نشیب بوده است. جنگ جهانی، انقلاب، جنگ ۸ ساله ایران و عراق و تحریمهای طولانیمدت جهانی، مسیر توسعه این صنعت را بارها تحتتاثیر قرار داده است. با این وجود، شاهد درخشش این صنعت در کشور و حتی در عرصه بینالمللی هستیم. بدون تردید بخش قابلتوجهی از این درخشش در سایه توانمندی و تلاش پیشکسوتان حاصل شده است.