به گزارش می متالز، انتقال آب از سد صفارود و صدمه به کشاورزی منطقه جیرفت، موضوعی است که حواشی فراوانی ایجاد کرده است. برای بررسی این موضوع با ذبیح الله اعظمی نماینده مردم جیرفت و عنبرآباد در مجلس یازدهم به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید.
زمان صحبت از کشاورزی جنوب استان کرمان در حقیقت از 234 هزار هکتار سطح زیر کشت اراضی منطقه و باغات صحبت میکنیم که اینها برای تامین آب اراضی کشاورزی از سد جیرفت تغذیه میکنند، به این شکل که سد جیرفت با کانالکشیهای خود علاوهبر آب کشاورزی آب سفرههای زیرزمینی را نیز تامین و ذخیره میکند.
جیرفت، کهنوج و رودبار از چاههای عمیق و نیمهعمیق تغذیه میکنند و اگر سد جیرفت آب یا ذخیره آبی نداشته باشد، قطعا هم در تامین آب چاهها و هم آبی که بهعنوان حقابه مردم میآید مشکل خواهیم داشت. از دهه 70 مطالعات احداث سد صفارود برنامهریزی شد. از سال 76 کار آغاز و تقریبا 90 درصد آن با ذخیره 77 میلیون مترمکعب بهاتمام رسیده است. سد بافت نیز که در سال 88 افتتاح شد، حدود 40 میلیون مترمکعب ذخیره آب دارد. جمع این دو 117 میلیون مترمکعب میشود. سد جیرفت 136 میلیون مترمکعب حجم مفید دارد و مجموعا حدود 400میلیون مترمکعب ظرفیت دارد.
با توجه به این امر در حال حاضر حدود 120 میلیون مترمکعب آب پشت سد جیرفت وجود دارد. با این وضعیت ذخیره آب پشت سد بافت و صفارود که جمعا 117 میلیون مترمکعب میشود، آبی به جیرفت نخواهد رسید.
تبعا کشاورزی در منطقه آسیبدیده و زندگی شاید یک میلیون نفر انسانی که معیشت آنها از راه کشاورزی است از بین رفته و شاهد از بین رفتن تالاب جازموریان و هامون نیز خواهیم بود. آسیب دیدن دامپروری و دامداری از دیگر تبعات آن است که البته هماکنون شاهد این امر هستیم. بهعلاوه ریزگردها به کل استان و کل جنوب شرق آسیب میزند.
بنابراین این پروژه انتقال آبی که قرار است از سرشاخه هلیلرود و سد صفارود به کرمان منتقل شود عنوان میشود 40میلیون مترمکعب است، اما در برنامه و بودجه 1400 آن عددی که من مشاهده کردم 59میلیون مترمکعب انتقال آب از سد صفارود به شهر کرمان است.
اگر شما به معیارهای یونسکو در مورد انتقال آب از حوزهای به حوزه دیگر دقت کنید چند معیار ذکرشده که یکی، دو مورد را بیان میکنم. یک معیار اینکه قبل از انتقال آب به حوزه دیگر، ابتدا باید تمام راهکارهای موجود در حوزه مقصد بررسی شود که امکان دیگری برای تامین آب وجود دارد یا خیر.
مصرف مردم کرمان سههزار لیتر آب در ثانیه است. یکی از راهکارهای تامین آب، ترویج فرهنگ صرفهجویی در بین مردم است. از آبهای خاکستری و بازآوری شده برای صنعت و حتی استحمام و آب سالم فقط برای شرب هم میتوان بهعنوان راهکاری دیگر استفاده کرد. راهکار بعدی استفاده از آب خلیجفارس است که به سیرجان و رفسنجان رسیده.
معیار دوم این است که قبل از انجام پروژه نقلوانتقال، باید مسائل زیستمحیطی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد. متاسفانه سد صفارود تا همین الان که درحال اتمام است. مجوز زیستمحیطی را دریافت نکرده، معیار سوم هم این است که انتقال آب از مبدا به مقصد نباید باعث ایجاد تنشهای محیطی و اجتماعی شود. مردم استان کرمان شبانه روز دغدغه و نگرانی انتقال آب سرشاخه هلیل به مناطق دیگر را دارند.
استاندار و دولتمردان نگران تامین آب شرب شهر کرمان که حدود 750 هزار نفر جمعیت دارد، هستند. میزان آب مورد نیاز 750 هزار نفر به این میزان نیست، حتی این جمعیت در سالهای آینده به یک میلیون نفر هم برسد، باز هم این میزان انتقال آب توجیهپذیر نیست.
یکی از اهداف پشتپرده دقیقا تامین آب معدن درآلو است و ما با جدیت جلوی این امر میایستیم. در جنوب استان کرمان در حوزه انتخابیه خود تعداد زیادی معدن داریم و بهخاطر کمبود آب و لزوم استفاده از آب برای کشاورزی، مانع آغاز بهکار و استخراج معادن شدیم. چطور اینها میخواهند این آب را که آب کشاورزی برای منطقه مهم جنوب استان کرمان است و خداوند هم شیب این رودخانهها و کوهها و مسیر حرکت این رودها را بطرف جنوب قرار داده، برای معدن منتقل کنند.
ماهم مخالف انتقال آب به معدن درآلو و هم مخالف انتقال آب از سرشاخه هلیل به کرمان هستیم و با جدیت جلوی این امر را خواهیم گرفت.
از مراجع قانونی، سوال از وزیر و... راههایی است که خواهیم رفت. بنده به سران قوا نامه نوشته و اعتراض خود را عنوان کردم. در حقیقت شکایت کردم ولی به دلیل وجود برخی مطالب امنیتی در نامهها، آن را منتشر نکردم.
کمیته آب کمیسیون کشاورزی چند روز پیش از سد صفارود، سد بافت و سرشاخهها بازدید و همه تاکید و تایید کردند که این انتقال آب از سرشاخههای هلیل صدمه جبران ناپذیری به کشاورزی جنوب استان کرمان و جازموریان و حاشیه هلیل وارد میکند.
وقتی مردم تشنه هستند، وقتی جازموریان تشنه است و دامهای مردم و کشاورزی مردم در حال نابودی است، چه ضرورتی دارد بخشی از آب را صرفا برای معادن انتقال دهیم؟ معادن وقتی خوب است که هیچصدمات زیستمحیطی و اجتماعی و تنشهای اجتماعی بهدنبال نداشته باشد.
به هرحال باید به این موارد توجه داشت. از وزیر نیرو درباره طرح سوال کردم و ایشان باید پاسخگو باشد که این پروژه چرا ادامه یافته و درحالحاضر با نگرانیهای مردم و قطب کشاورزی کشور که بیش از پنج میلیون تن محصول تولید میکند، چه تصمیمی گرفته میشود. سهم هر ایرانی از تولیدات استان 59 کیلوگرم است، چرا باید این اتفاقات ناگوار برای این استان رخ دهد.
بنده و نماینده پنج شهرستان جنوبی با هم این موضوع را پیگیری میکنیم و سایر نمایندگان هیچ عکسالعملی نشان ندادند. برای طرح سوال از وزیر نیز 30 امضا داشتم. با همان 30 امضا سوال را بعد از 48 ساعت ارسال کردم که سریعتر مورد بررسی قرار گیرد.
به هرحال، سایر همکاران، استاندار، دولتمردان منطقه و فرمانداران باید از 15-10 سال قبل از انجام این پروژه جلوگیری میکردند. همه کارها در شرایطی رخ داده که سختتر از گذشته است. خوشبختانه حفر تونل انتقال آب و سایر مسیر دوسال است که تعطیل است و ادامه نیافته که باجدیت تلاش میکنیم جلوی این امر را نیز بگیریم.