به گزارش می متالز، اکنون با کشف واکسن کووید-۱۹ امیدها برای بازگشت اقتصاد جهان به وضعیت دوران پیشا کرونا زنده شده است. نتایج تحقیقات جدید نشان میدهد سرعت بازگشت به وضعیت نرمال بیش از پیشبینیها است. عمدهترین دلیل این امر ناشی از سرعت بازگشت چین بر مدار رشد اقتصادی است. تلاش دولتها و شرکتهای بزرگ برای تعدیل برنامههای مالی و نظارتی، بر میزان بازگشت به وضعیت نرمال، تاثیر مناسبی داشته است؛ اما وضعیت در همه جا یکسان نیست. رکود اقتصادی کماکان دامنگیر بسیاری از شرکتها و دولتها است و احتمال تداوم این وضعیت در سال ۲۰۲۱ در برخی از کشورها، دور از ذهن نیست.
راه گریز از این شرایط خاص اقتصادی برای کشورهای صنعتی، استفاده از استراتژیهای جانبی و برنامهریزی جدید کوتاهمدت، ادامه سیاستهای حمایتی از کسب و کارها و جامعه است. مساله برای کشورهای کمتر توسعه یافته، بغرنجتر خواهد بود؛ چراکه قادر به ارائه مشوقهای اقتصادی و بستههای حمایتی از طریق نقدینگی وابسته به تولید ناخلص ملی نخواهند بود. برای این کشورها دورنمای بهبود شرایط اقتصادی در سالجاری تحت تاثیر بازپرداخت بدهیهای کلان مالی است. به نظر میرسد در سال جاری وضعیت این بازپرداختها کمی بهبود یابد.تاثیر گسترش کرونا بر بخشهای مختلف اقتصادی مشهود است. اگر به مقایسه جدیتری از بخشهای مختلف اقتصادی و صنعتی بپردازیم متوجه خواهیم شد، فولاد و صنایع وابسته نسبت به سایر صنایع موجود نظیر توریسم تاثیرپذیری کمتری از شیوع بیماری کرونا داشته است، با کنار هم قرار دادن تمامی صنایع، نمیتوان دورنمای کلی اقتصاد در همه حوزههای آن را در سال ۲۰۲۱ با قطعیت پیشبینی کرد.
تولید فلزات و صنایع معدنی در سال ۲۰۲۰ با نوسانات زیادی مواجه بود. ترس حاکم بر بازار فولاد و صنایع وابسته آن شرایط قیمتگذاری را با چالش نوسانات و عدم اعتماد مواجه کرد. براساس پیشبینی موسسه تحقیقاتی فیچ سلوشنز، چشمانداز قیمتها در بازار فلزات در سال ۲۰۲۱ مطلوب خواهد بود و انتظار میرود این روند سیر صعودی داشته باشد. موسسه فیچ، از آینده رو به بهبود اقتصاد در سال جاری خبر میدهد. از آنجا که این نظرات بر پایه شواهد میدانی و تحلیلهای تکنیکال و دانش محور بازار سرمایه و اقتصاد است، میتوان تا حد مطلوبی نسبت به بهبود نسبی شرایط در سال جاری امیدوار بود.
تغییرات بازار چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان، همواره بر وضعیت این صنعت مهم در دنیا تاثیر بسزایی دارد. افزایش تولید فولاد در چین به میزان یک میلیارد و ۵۰ میلیون تن، دورنمای روشنی نسبت به بهبود وضعیت فولاد و صنایع معدنی سنگ آهن و مشتقات آن ترسیم میکند.
با بازسازی اقتصادی چین در طول سال ۲۰۲۰ تقاضای سنگ آهن نیز افزایش یافت و به بالاترین نرخ در ۹ سال گذشته رسید، اما رشد روزافزون تولید فولاد در چین میتواند به مشکل دیگری دامن بزند که اثرات انتظاری آن در سالهای آینده نمایان خواهد شد. چین به دلیل سرمایهگذاری عظیم در پروژههای نیازمند مصرف فولاد، به کمک سیاستهای محرک، کماکان جذابترین بازار مصرف فولاد است. اما مشکل جدی چین، کاهش موجودی سنگ آهن است.
سنگآهن از بسیاری جهات نماد بازار کالا است؛ کیفیت سنگ آهن، مثل هر منبع قابل استخراج، یک شاخص برای قیمت این محصول است. قیمت این ماده مهم در کوتاه مدت، اغلب دچار نوسان است که این موضوع یک خصوصیت منحصر به فرد نسبت به سایر سنگهای معدنی اصلی محسوب میشود. برخی استراتژیها نظیر احتمال ذخیرهسازی سنگآهن میتواند بازار عرضه و تقاضا و متعاقب آن قیمت سنگآهن و قیمت فولاد را دچار تغییرات کند. بر این اساس با کاهش موجودی سنگ آهن چین و نیاز به واردات این ماده حیاتی و با توجه به اقتصاد ساحل پایه این کشور، تولید فولاد چین در آینده تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. این سیر، فشار اضافی بیشتری را به قیمت سنگآهن جهانی وارد میکند. در نتیجه هزینه تمام شده بیشتری برای فولاد در سایر کشورها مثل ایالات متحده پیشبینی میشود. برخی کشورها نظیر برزیل نیز با نوسان در فرآیند استخراج سنگ آهن، با اخلال در نظام عرضه و تقاضا مواجه خواهند شد.
قیمت ورقهای فولادی برحسب شاخصهای موجود در سال گذشته با نوعی بیثباتی همراه بود، ولی بر پایه تحلیلهای اخیر روند قیمتها در ماههای اولیه سال جاری ضمن بهبود، از ثبات امیدوارکنندهای برخوردار خواهد بود. با این حال پیشبینی بلندمدت در این حوزه کماکان مبهم است. بدیهی است این پیشبینیها بر پایه تحلیلهای منظم و منطقی در آینده بیشتر میتواند به شفافیت و میل به قطعیت در این حوزه بینجامد. طبق آخرین گزارش اتحادیه جهانی فولاد، انتظار میرود تقاضا برای فولاد در سال ۲۰۲۱ با رشد سالانه حدود ۴/ ۴ درصد به بیش از ۱۸۰۰ میلیون تن افزایش یابد. در این راستا افزایش تقاضا در آمریکای شمالی به بیش از ۶ درصد چندان دور از ذهن نیست. این احتمال به صورت جدی وجود دارد که با توجه به اثرات ناشی از رکود صنعتی و اقتصادی و تغییرات سیاسی در سطح کلان سیاسی در آمریکا، دورنمای رشد ۶ درصدی دستخوش تغییر شود. تمرکز دولت جدید آمریکا بر ارائه خدمات بهداشتی، پرداخت یارانه دولتی به شهروندان و انواع کسب و کارهای کوچک و پرداختهای اضطراری احتمالی و نیز جنگ تجاری با چین، از مهمترین عوامل موثر در این تغییر است.
ساختار کنونی بازار بر مبنای شرایط و قیود حاکم بر بازار مشتقات آمریکا و بریتانیا در قرن نوزده و بیست استوار است و تغییر بازار بر پایه مدل مشتقات چینی اگرچه دور از انتظار نیست، ولی با سختی همراه خواهد بود. این مهم تا حدی تحت تاثیر جنگ تجاری میان چین و آمریکا قرار دارد که به رویارویی بورس کالا بین دو کشور انجامیده است. پایین بودن ارزش یوآن در برابر دلار، بورس کالا و متعاقب آن صنایع معدنی پایه چین را بیشتر برای کاربران چینی جذاب میکند، ولی با توجه به اعمال تغییرات در مقررات نظارتی، به نظر میرسد چین وارد فاز جدید حمایت از واردات و تولید توأمان مواد اولیه شود. عقد قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا و جایگزینی این کشور به عنوان بزرگترین شریک تجاری این اتحادیه به جای آمریکا، به رقابت اقتصادی و جنگ تجاری بین دو کشور دامن خواهد زد، اما پیشبینی میشود در دولت جدید آمریکا، راه برای گفتوگوهای دوجانبه باز باشد و امیدها را برای بازگشت نسبی ثبات به بازارهای صنعتی از جمله فولاد بیشتر کرده است.
صنعت فولاد و صنایع وابسته به آن از سنگ آهن تا فرآوردههای فولادی در کشور ما نیز متاثر از تغییرات جهانی است. مشکلات قیمتگذاری محصولات فولادپایه کماکان پابرجاست. ضعف زیرساختهای حمل ریلی و اتکای بیشتر به حمل و نقل جادهای که منجر به استهلاک بیشتر سرمایه و هدررفت زمان نیز میشود، در کنار نگرانیهای ناشی از کاهش ذخایر معدنی سنگآهن در آینده نه چندان دور میتواند بازار تقاضا و تولید را دچار نوسان کند. هرچند نباید از نظر دور داشت که در شرایط سخت تحریمی، تولید فولاد کشور در سال گذشته با رشد ۴/ ۱۳ درصدی جایگاه مطلوبی داشته است، اما برای ادامه چنین روندی نیازمند تدوین استراتژیهای بلندمدت بر اساس تحلیل دانشمحور بازار جهانی و نگاه به توسعه زیرساختها، عملیات اکتشافی و قراردادهای همکاری برای تامین سنگآهن هستیم. از دیگر معضلات جدی که باید با اهتمام بیشتری به آن پرداخت موضوع چالشهای آبی در مناطق صنعتی کشور است. ادامه روند سالهای کم بارشی به مشکل تامین آب در واحدهای صنعتی دامن زده است. انتقال آب از دریا به مناطق صنعتی، اگرچه متضمن هزینه بسیار زیاد است ولی با برنامهریزیهای انجام شده، به شرط اجرای دقیق و علمی طرح، میتوان بر این مشکل در سالهای آتی غلبه کرد. مجموعه این اقدامات موجبات هماهنگی و نزدیکی فرآیند استخراج و تولید تا قیمتگذاری محصولات را متناسب با شاخصها و نرخ جهانی فراهم میآورد. با از میان رفتن شکاف قیمتگذاری میان مواد اولیه و محصولات فولادی، میتوان به رونق بخش صنعت فولاد در آینده بیش از پیش امیدوار بود.