با توجه به قرار داشتن در روزهای پایانی سال و زمان سنتی خودنمایی تقاضای فصلی، عقب نشینی خریداران نگرانیهایی را در بر دارد که نیاز به بررسی این بازار را بیش از پیش برجسته میسازد. هماکنون زمان آن فرارسیده است که برای جذب تقاضای بیشتر در بورس کالا از رویکردهای حمایتی جدیدی استفاده کنیم که قطعا برای کل بازار مفید است و البته فضا را برای رقابتی سالم در بورس کالا فراهم میسازد.
قیمت جهانی آلومینیوم در یک سال اخیر در مسیری صعودی قرار داشته و از کف قیمتی نزدیک به ۱۴۷۰ دلار در اوایل سال ۲۰۱۶ وارد یک فاز افزایشی قدرتمند شده تا جایی که سال جاری میلادی حتی نرخهایی نزدیک به ۱۹۵۰ دلار در هر تن نیز تجربه شد. این در حالی است که در روزهای اخیر با یک روند کاهشی محدود در بازارهای جهانی روبهرو هستیم که موجب شد بهای این کالا باز هم به نزدیکی ۱۹۰۰ دلار در هر تن کاهش یابد که البته قیمتهای بسیار بالایی محسوب میشود. این روند تاکنون موجب شده تا آلومینیوم (پس از فلز روی) یکی از بهترین کارنامههای قیمتی را در بین غالب بازارهای کالایی به ثبت برساند که از رشدی مطلوب و ممتد خبر میدهد. عقبنشینی فعلی در بازارهای جهانی به برخی نگرانیها از کاهش بیشتر قیمتها منتهی شده ولی چندان عمیق نیست. از سوی دیگر حفظ سطوح قیمتی حتی با یک گام عقبنشینی نرخ، باز هم شرایط ایدهآلی برای بازار این کالا فراهم آورده و اصطلاحا چیزی از ارزشهای این بازار کم نمیکند. هرچند که کمترین موجودی انبارهای فلز آلومینیوم در بورس فلزات لندن رقمی نزدیک به ۲ میلیون و ۷۰ هزار تن در اواسط دسامبر بوده و از آن زمان شاهد یک فاز رشد موجودی انبارها بودیم تا جایی که رقمی نزدیک به ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تن نیز به ثبت رسید، ولی از آن زمان باز هم روند جدیدی از کاهش موجودی انبارها به ثبت رسیده است. در آخرین آمارهای بورس فلزات لندن موجودی این ذخایر به ۲ میلیون و ۱۸۰ هزار تن رسیده که نشاندهنده برتری مجدد تقاضا بر عرضه است.
این ویژگی در صورت ادامه یافتن قدرتمند میتواند شرایط جدیدی را در بازارهای جهانی پدید آورد که خود سیگنالی بسیار مهم از ادامه رشد قیمتها به شمار میآید. از سوی دیگر، بازارهای کالایی بهصورت کلی وارد یک فاز از نگرانیهای قیمتی شدهاند که میتواند بخشی از رشد آینده نرخها را محدود سازد ولی این همه ماجرا نیست. آخرین آمارها از بورس فلزات لندن نشان میدهد که هر تن آلومینیوم نقدی در این بازار ۱۹۰۷ دلار در هر تن مورد معامله قرار گرفته ولی در همین زمان معاملات ۳ ماهه این کالا با ۱۹۱۲.۵ دلار در هر تن مورد داد و ستد قرار میگیرد. این ویژگی که در بازارهای جهانی به کونتانگو Contango مشهور است، نشاندهنده خوشبینی محسوس بازار به رشد قیمتهاست که میتواند از پتانسیل قدرتمند افزایش نرخ در این بازار خبر دهد. این در حالی است که بازار آلومینیوم قیمتهایی نزدیک به ۱۹۵۰ دلار در هر تن را تجربه کرده، بنابراین خوش بینیها میتواند امتداد یابد. با توجه به کاهش مجدد بهای دلار در بازارهای جهانی در روز جمعه، امیدواریهای جدیدی به نوسان قیمتها در بازارهای کالایی ایجاد شده که در کنار افزایش قیمت نفت در روز جمعه، میتواند پتانسیلهای جدید و جذابی برای ادامه رشد قیمتها را فراهم سازد. تمامی شرایط فوق در وضعیتی برجستهتر خواهد شد که ادامه کاهش موجودی انبارها محقق شود که در نهایت پازل رشد قیمت آلومینیوم تکمیل خواهد شد.
در کنار این موارد باید به ویژگیهای فنی و وضعیت تولید آلومینیوم نیز اشاره کرد که در ماههای اخیر سیگنالهای مخابره شده از این بخش غالبا به کمک رشد قیمتها آمده است.با توجه به تمامی این موارد احتمال رشد مجدد قیمتها حتی در کوتاه مدت دور از ذهن نیست ولی نمیتوان به صراحت از شدت و ضعف آن سخن گفت، زیرا دادههای اقتصادی و صنعتی در دنیای امروز سریع تر از انتظار تغییر کرده؛ هرچند که تصمیمات غیرمنتظره ترامپ به تنهایی میتواند بر واقعیتهای اقتصادی در جهان تاثیرگذار باشد.
معاملات آلومینیوم در بورس کالای ایران در سال جاری شرایط متفاوتی را تجربه کرده است و میتوان وضعیت معاملاتی را به دو دوره متفاوت تقسیم کرد. در ۶ ماهه ابتدایی سال جاری فرمول قیمتی با احتساب پرمیوم ۲۵۰ دلاری مورد محاسبه قرار گرفت که موجب شد ۶/ ۲۱ درصد از عرضهها مورد معامله قرار گیرد. این در حالی است که پس از تغییرات فرمول قیمتی که به عدم عرضه ۶ هفته در بورس کالا منجر شد شاهد تغییر فرمول محاسبه بودیم که نهایتا با احتساب پرمیوم ۱۵۰ دلار به همراه ۵ درصد هزینههای جانبی شاهد عرضههای جدیدی بودیم. از اواسط آبان تا پایان هفته گذشته شاهد عرضه ۱۱۶ هزار و ۷۰ تن از انواع آلومینیوم در بورس کالا بودیم که ۵۵ هزار و ۵۴۰ تن آن مورد معامله قرار گرفت که نشان دهنده داد و ستد ۴۸ درصدی عرضه آلومینیوم در این بازار است. همین موارد در نهایت نشان دهنده تاثیرگذاری محرز تغییر قیمتهای پایه در حجم معاملات بود که به صراحت نشاندهنده وجود خریدار در بازار است اگرچه به قیمتهای پیشنهادی بسیار حساس هستند.
تجربه نشان داده است که صنعت آلومینیوم حساسیت بسیار بالایی به قیمتهای پیشنهادی دارد و شاید بتوان حجم معاملات را مترادف با قیمتهای پیشنهادی دانست. این در حالی است که نمیتوان از عدم تاثیرگذاری سفارش خرید بر پایه تعهد تولید نیز غافل شد. آمارها نشان میدهد که در دو هفته اخیر ۳۳/۳ و ۲۴/۶ درصد از عرضههای آلومینیوم در بورس کالا مورد معامله قرار گرفته که به نسبت ماههای اخیر یعنی معامله ۴۸ درصد از عرضهها، از عقبنشینی خریداران حکایت دارد. عقبنشینی حجم خرید در روزهای پایانی سال خود سیگنالی بسیار مهم محسوب میشود که از برخی واقعیتهای زیرپوستی بازار حکایت دارد. در صورت عدم تغذیه بازار از مواد اولیه از بستر بورس کالا این احتمال را باید جدی گرفت که بخشی از مواد اولیه مورد نیاز یا از طریق واردات یا از طریق خرید یا واردات قراضه تامین میشود هرچند که این رخدادها واقعیتهای دیگری را نیز به ذهن متبادر میسازد که در رهگیری قیمتها در بازار آزاد در مقایسه با قیمت تمام شده در بورس کالا برجسته تر خواهد شد.
به نظر میرسد بازار باز هم حساسیت خود به قیمتهای پیشنهادی را به رخ کشیده و شاید به قیمتهای کمتری نیاز دارد. با توجه به بالابودن قیمتها در بازارهای جهانی میتوان نگران وضعیت تولید در صنایع مصرفکننده آلومینیوم بود که بار اصلی اشتغال در این صنعت را به دوش کشیده و ارزش افزوده بالای آن نیز میتواند به زنجیره ارزش در این بازار کمک زیادی کند. واقعیت آن است که قیمتهای پایه در بورس کالا کف الزام آور قیمتها نیست که حتما باید با این نرخ در تالار عرضه شود و تنها از رشد بیشتر آن جلوگیری میکند. به عبارت ساده تر عرضهکننده میتواند قیمتهای پیشنهادی خود را برای جذب خریدار بیشتر کاهش داده و وضعیت بهتری را برای خرید مهیا سازد.
هماکنون شاید زمان آن فرارسیده باشد تا رقابت واقعی بر پایه مزیتهای واقعی تولید به انجام رسیده و در چارچوب نهادهای مالی رسمی کشور با احتساب شفافیتهای مالیاتی رقابتی واقعی بین واحدهای تولیدی آغاز شود. این در حالی است که این قبیل رقابتها نه تنها درخصوص واحدهای بالادستی، بلکه در بخشهای مختلف این صنعت صورت پذیرد. شفافیتهای معاملاتی در کنار شفافیت مالیاتی قطعا هزینههای جانبی مالی را کاهش داده و در نهایت تنظیم صورتهای مالی نیز سهولت بیشتری خواهد داشت. رقابت بر پایه واقعیتهای تولیدی رخدادی است که سالها در اقتصادهای مختلف شکل گرفته و یکی از رموز موفقیتهای اقتصادی و صنعتی را باید همین نکته برشمرد، بنابراین این شیوه رقابتی با تکیه بر قیمت تمام شده پایین تر و همچنین مکانیزمهای مختلف تامین مواد اولیه یا عرضه به بازار قطعا موردپسند خواهد بود.