به گزارش می متالز، اما اوضاع کلی تقاضا مخصوصا در بازارهای فلزی تاثیر مستقیمی از نوسانات ارزی میپذیرد که یک داده مبهم برای دورنمای تقاضا به شمار رفته که اثر آن در نهایت بر حجم تولید خودنمایی خواهد کرد. رهگیری این موارد به معنی ترسیم وضعیت بازار در هفتههای ابتدایی سال آینده خواهد بود.
وقتی قیمتهای جهانی در سطوحی مثالزدنی قرار داشته و هنوز میل به افزایش نرخ را میتوان رصد کرد ذهنیت افزایش تقاضا منطقی به نظر میرسد. در برابر آن نوسان بهای ارز به پیچیدگیهای بیشتری منجر شده، آن هم در وضعیتی که تقریبا هر سه احتمال افت نرخ، رشد قیمتها و نوسان محدود و ثبات شکننده بهای ارز از طرفدارانی برخوردار است که در نهایت بر عملکرد تجاری آنها اثرگذار خواهد بود. بنابراین اگر قیمتهای جهانی را افزایشی ببینیم و ذهنیت کاهش بهای ارز را کمرنگ در نظر بگیریم، در وضعیت کلی دورنمای استمرار خودنمایی تقاضا وجود دارد.
نکته مهم آنکه در بازارهای جهانی فاز رونق قیمتی مدتی است آغاز شده و استمرار این روند میتواند سیگنالی افزایشی را به اقتصاد ایران و کشورهای همسایه تزریق کند که در نهایت وضعیت تولید داخلی و درآمدزایی تقویت میشود. این روند عمومی سیگنال مثبت بسیار مهمی است که شاید بعد از سالها، یک تکانه محرک اقتصادی برای کشور به شمار رفته که بیش از همه بخش تولیدات صنعتی را تحریک خواهد کرد. افزایش ارزآوری از مسیر رشد ارزش صادرات نیز سیگنال موثر دیگری است که ریسکهای احتمالی افت بهای ارز را برای صادرکننده پوشش میدهد گویی در سالهای اخیر، این اولین بار است که میتوان به روزهای بهتری برای اقتصاد ایران با تبعیت از سیگنالهای جهانی امیدوار بود. بهعنوان یک نمونه مشخص بالاترین میزان تولید ناخالص داخلی در تاریخ ایران در سال ۲۰۱۲ ثبت شده که به وضوح شاهد رشد قیمتها در بازارهای کالایی در جهان بودیم و این داده با توجه به افزایش نرخهای جهانی مستعد بازتکرارشدن است.
بهمنماه در حالی به پایان رسید که بازار محصولات صنعتی و معدنی یا محصولات پتروشیمیایی در بورس کالا و بازار آزاد با رشد تقاضا روبهرو شد. این سیگنال در حالی رخ میدهد که آمارهای صنعتی استخراج شده از وضعیت تولید در دیماه حکایت از روند نهچندان مطلوب تولید دارد که با دادههای تقاضا نهتنها همخوانی نداشته بلکه از یک ریسک مخفی حکایت دارد. اینکه در دیماه حجم تولید به نسبت ماه قبل از آن کاهش داشته و در کل وضعیت جذابی را در مقایسه با سال جاری ترسیم نمیکند به این معنی است که حجم عرضه در اواخر دیماه و اوایل تا اواسط بهمن قاعدتا با کاهش همراه خواهد شد ولی در همین زمان تکانههای مهمی در فاز تقاضا به ثبت رسید که مهمترین رشد آن را میتوان در همین هفته سپری شده مشاهده کرد. این داده ناخودآگاه ریسک برتری تقاضا بر عرضه را در بر دارد که به وضوح در عملکرد معاملهگران و معاملات مشهود بود. حال دو سرنوشت پیشروی بازارهاست، یکی آنکه به کمک رشد تقاضا در بهمنماه، حجم تولید در صنایع بزرگ بالادستی افزایش یافته که به حمایت از کل صنایع منتهی شده و دیگری آنکه بهرغم افزایش تقاضا، حجم تولید کمتر از انتظار افزایش داشته است که پتانسیل خطرناکی برای رشد فراتر از حد انتظار قیمتها را به همراه خواهد داشت. البته این آمارها به موشکافیهای دقیقتری نیاز دارد.
برای یک اقتصاد حجم تولید و برای بازارها؛ حجم معاملات مواد اولیه و محصولات نهایی در اولویت قرار دارد و قیمت سیگنالی متاثر از تقابل عرضه و تقاضا قلمداد میشود بنابراین میتوان از یکسو مدیریت قیمت را از مسیر عرضه و تقاضا رهگیری کرد و از سوی دیگر قیمت را یک فاکتور جانبی برای این فرآیندها به شمار آورد.
دیماه و اوایل بهمنماه زمانی استثنایی برای کاهش تقاضا در بازارهای مختلف بورس کالا بود که در سه بازار مس، فولاد و محصولات پتروشیمی مورد بررسی قرار گرفت ولی در سه هفته اخیر شاهد بازگشت تقاضا هستیم که از چند دلیل اصلی تبعیت میکرد. تکانههای مهم رشد بهای ارز آزاد و نیمایی، افزایش محسوس قیمتهای جهانی، دورنمای رشد بیشتر قیمتها در بازار داخلی و بازگشت مجدد انتظارات تورمی در کشور و بازارهای مختلف از جمله عواملی بود که به رشد تقاضا در بورس کالا و بازار آزاد منتهی شد. البته شاهد هستیم بهای نیمایی ارز تغییر چندانی نداشت ولی سایر مولفهها در نهایت رشد نرخ را رقم زد.
آمارهای وزارت صمت حکایت از آن دارد که حجم تولید کل محصولات پتروشیمی در دیماه رقمی نزدیک به ۸/ ۴ میلیون تن بود که اگرچه نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد ۹/ ۷ درصدی داشته ولی از آذرماه و رقم تولیدی ۲۱/ ۵ میلیون تن کمتر است. در فولاد خام نیز شرایط مشابهی حکمفرماست و تولید فولاد خام در دیماه ۱۳/ ۲ میلیون تن بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۳/ ۷ درصد رشد کرده ولی در مقایسه با آذرماه و تولید ۴۹/ ۲ میلیون تنی، از یک عقبگرد برخوردار است. نکته مهم آنکه حجم تولید دیماه هر دو گروه کالایی فولاد خام و پتروشیمی از متوسط ۱۰ ماه نخست سال جاری کمتر است.
نکته قابل توجه آنکه برای محصولات فولادی هم شرایط مشابهی را شاهد هستیم و حجم تولید دیماه ۷۵/ ۱ میلیون تن بوده که در مقایسه با مدت مشایه سال قبل افزایش ۳/ ۷ درصدی داشته ولی از حجم تولید آذرماه و متوسط حجم تولید ۱۰ ماه ابتدایی سال جاری کمتر است.
اگر سیگنال حجم تولید را در نظر بگیریم میتوان به احتمال کاهش دریافت سوخت و خوراک مخصوصا گاز طبیعی و برق اشاره کرد. اما یک نکته مهم دیگر را باید در نظر گرفت و آن حجم تقاضاست که در دیماه پایین بود و گویی اثر مستقیمی بر حجم تولید بر جای گذاشته است. این رخداد یک بار در سال ۹۴ نیز مشاهده شده بود و کاهش تقاضا در نهایت به کاهش حجم تولید منتهی شد. این موارد به خوبی نشان میدهد کاهش حجم معاملات داخلی و خرید صنایع تکمیلی به معنی ایجاد یک ریسک مهم برای صنایع بزرگ بالادستی است که در گام اول به رشد موجودی انبارها و در فاز دوم به کاهش حجم تولید منتهی خواهد شد. البته این احتمال را میتوان در نظر گرفت که با بازگشت قطعی تقاضا در روزها و هفتههای اخیر در کنار ورود تقاضای فصلی، تقاضا چهرهای جدید به خود خواهد گرفت، اگرچه حفظ همین سطوح احتمالی هم از یک موفقیت کمنظیر چیزی کم ندارد.
امسال نسبت به سالهای قبل (تاکنون) حجم تقاضا در بازارهای مختلف بورس کالا افزایشی بوده و تا پایان سال البته احتمال استمرار این روند وجود دارد. اما دلایل ذکر شده درخصوص رشد تقاضا همچون افزایش احتمالی قیمتهای جهانی سیگنالی است که احتمال رونق تولید داخلی را در بر دارد و اگر این موارد صحیح باشد این خروجی را در بر خواهد داشت که حتی به رغم افت قیمت آزاد ارز، باز هم رونق را در اقتصاد کشور حس میکنیم.