بر اساس یک تحقیق انجام شده تقاضای مس تا سال 2050 نسبت به سال 2010 تقریبا 275 درصد افزایش خواهد یافت و به حدود 53 میلیون تن خواهد رسید. سناریوی بازار محور، به گونهای در نظر گرفته شده که سیر جمعیتی، اقتصادی، زیستمحیطی و تکنولوژیکی در جهان، بدون جهش و تغییرات شدید، به روند خود ادامه دهد. بنابر سناریوی تعریف شده، صنعت زیرساخت تا سال 2050، بزرگترین مصرفکننده مس با سهم تقریبی 25 درصدی در جهان خواهد بود. نمودار 1، تقاضای مس از سال2010 تا 2050 را به تصویر کشیده است.
با توجه به پتانسیل افزایش تقاضای مس در سه دهه آتی، صنعت مس نیازمند تغییر اساسی در رشد معدنکاری و فراوری خواهد بود که طبیعتا پیامدهای زیستمحیطی مخربی نیز به همراه خواهد داشت. از همین رو ، احتمال میرود که تا سال 2050 تولید مس از قراضه روند افزایشی داشته باشد و حدود 20 درصد از تولید مس را تشکیل دهد؛ البته، این محاسبات با فرض بر عدم محدودیت ذخایر مس بوده است در حالی که عملا چنین محدودیتی وجود دارد؛ به گونهای که شاید استحصال مس به منابع زیردریایی کشیده شود. بههمین دلیل نمودار 2، تولید تجمعی مس از کنسانتره و سنگ معدن را در مقایسه با ذخایر موجود، ذخایر پایه (ذخایری که نسبت به ذخایر موجود صرفه اقتصادی کمتری دارند) و منابع قابل بازیابی نهایی مس نشان میدهد.
همانطور که در نمودار 2 مشاهده میشود، احتمال میرود که تولید مس از کنسانتره تا سال 2038 از ذخایر موجود فراتر برود و تا سال 2048 سطح ذخایر پایه مس را نیز پشت سر بگذارد. علاوه بر این، انرژی مصرفی تولید مس از کنسانتره و سنگ معدن، با توجه به کاهش عیار مس، بازدهی انرژی و همچنین انرژی مورد نیاز برای تولید یک کیلوگرم از مس به روشهای پیرومتالورژی و هیدرومتالورژی، در سناریوی بازار محور تخمین زده شده است. تقاضای انرژی مورد نیاز تولید مس از کنسانتره و سنگ معدن نیز در نمودار 3 آورده شده است. انرژی مصرفی تولید مس از منابع اولیه تا سال 2050، احتمالا حدود 0.99 درصد کل تقاضای انرژی خواهد بود. اگر تولید مس از قراضه نیز به آن اضافه شود، این رقم به یک درصد از کل تقاضای جهانی، افزایش پیدا میکند. میزان انرژی مصرفی برای تولید مس از قراضه، حدود 8.4 مگاژول بر کیلوگرم در نظر گرفته شده است.
با توجه به میزان تقاضای مس و پیامدهای آن در مصرف سوختوانرژی و همچنین ذخایر مس جهان، میتوان احتمال داد که اغلب کشورها قادر به حفظ سهم بازار خود از تولید جهانی مس تا سال 2050 نخواهند بود. در نتیجه، احتمال میرود که با توجه به افزایش تقاضا در جهان، ذخایر برنامهریزی شده مس تنها تا اواسط قرن بیست و یکم، پاسخگوی تولید مس از منابع دست اول یعنی کنسانتره و سنگ معدن خواهند بود. همچنین، در حال حاضر، صنعت فلزات و معدنکاری حدود 10 درصد از کل تقاضای انرژی جهانی را در بردارد که سهم تولید مس حدود 0.3 درصد میشود. در این پیشبینی، احتمال میرود که میزان انرژی مورد نیاز برای تولید مس تصفیه شده تا سال 2050، حدود 1 درصد از کل تقاضای انرژی جهان را شامل شود.
شایان ذکر است که مطالب فوق با توجه به سناریوی بازار محور که هیچ تغییر ناگهانی را در جهان مورد ملاحظه قرار نداده، پیشبینی شدهاند. این در حالی است که قیمت مس، به عنوان یک عامل تعیینکننده در جهان، سهم قابل توجهی در تخصیص یا عدم تخصیص بودجه برای اکتشافات آتی ذخایر مس را به همراه خواهد داشت. از آن رو که قیمت مس سیر صعودی را پیش گرفته احتمال میرود که سرمایهگذاری در این حوزه نیز سیر مثبتی را به خود ببیند. این امر همچنین احتمال بهرهبرداری تولیدکنندگان مس معدنی از منابع زیردریایی در جهان را افزایش خواهد داد. علاوه بر این، رشد و گسترش تکنولوژی و تولید مواد جایگزین مس، در این سناریو مورد بررسی قرار نگرفته و احتمال این که در دهههای آتی مس با ماده دیگری جایگزین شود نیز، وجود خواهد داشت.