متن کامل یادداشت مسعود ابکاء با عنوان "صنعت مثل فوتبال" که در شبکههای اجتماعی نیز مورد توجه قرار گرفته به شرح زیر است:
به جملات زیر مرورى بکنیم، چقدر براى ما آشنا هستند؟
"ایران سرزمینى که خداوند نعمات فراوان به آن ارزانى داشته است."
"هوش سرشار ایرانى سر آمد سایر ملتها و کشورهاست."
"براساس اعلام فلان سازمان، بزرگترین ذخایر فلان عنصر در کشور کشف شد."
"با تلاش متخصصین ایرانى، میلیونها دلار صرفهجویی شد."
"با راهاندازى این کارخانه، کشور از واردات فلان محصول بىنیاز شد."
"امروز با حضور فلان مقام محترم، کلنگ پروژه فلان به زمین زده شد،با اتمام این پروژه ..."
سالهاست همه روزه شاهد اخبارى از این دست هستیم ولى آیا نتایج حاصله، مطابق با آنچه که در صدر اخبار آمده، بوده است؟
کجاى کار اشکال دارد؟
آیا واقعاً به لحاظ هوش و استعداد کمبود داریم؟
آیامردم ما اهل تلاش نیستند؟
آیا منابع مالى کفایت نمیکند؟
آیا ...؟
چگونه است که جوانان این سرزمین، بدون امکانات به خارج میروند و درصد قابل قبولى از آنها، به مدارج مهم علمى، مالى و مدیریتى میرسند اما همین جوانان در داخل کشور و با امکانات، انگیزه، تلاش و ارتباطاتى به مراتب بیشتر، توفیقات کمترى دارند؟
حتماً دلایلى دارد.
حقیر، اعتقاد دارم که ما مثل یک پازل به هم ریخته هستیم که با پازلمنهاى محدود و تکرارى، قصد اصلاح امور صنعتى را داریم.
نمیدانم چقدر با فوتبال سر و کار دارید؟ مطمئناً در جریان نتایج آن در طول چند دهه گذشته هستید.
و قطعاً به یاد دارید که تاکنون چگونه در انتخابى المپیک و جام ملتهاى آسیا، علیرغم تلاش و تبلیغ و برنامه و ... توفیقى نداشتهایم!
و یا در دو مرحله که به جام جهانى راه یافتیم، با چه استرسها و مرارتهایی همراه بوده است؟!
و این دوره را نیز شاهد هستید که چگونه با آرامشى مثالزدنى و سربلندى افتخارآمیزى، سرآمد کشورهاى آسیا در حال کسب سهمیه هستیم؟
دوستان، اینجانب مهمترین عامل آنرا مدیریتى به نام آقاى کیروش میدانم. شخصیتى که هنوز بسیارى از مردمان ما خلق و خوى او را به دلیل انعکاس رسانهها، خوب اما لجباز میدانند! در حالى که حقیقت چیز دیگرى است!
نمیخواهم وارد جزئیات شوم ولى در ملاقات چند ساعته بعد از بازى تیم ملى کشورمان با تیم ملى عمان، و درست همان ایام که برخى اصرار به برکنارى او داشتند، فرصتى دست داد تا از نزدیک روش و منش ایشان را مورد توجه قرار دهم.
کیروش در طول چند ساعت، قبل و بعد از شام، کمتر از بیست جمله بر زبان راند! جملاتى کاملاً تخصصى و مرتبط با موضوع.
ولى یک قدم از مواضعى که براى آنها دلیل کافى داشت، عقبنشینى نکرد!
نکته اینجاست که آقاى کیروش، دانش، تجربه و ارتباطات بهروز دارد، مدیر است، تناسب اختیار و مسئولیت را خوب مىفهمد، به حوزه تحت مدیریت خود مسلط است و از این حوزه و حریم، با استحکام پاسدارى میکند.
فراموش نکنیم که حتى به لحاظ جنبههاى آموزشى نیز روى مربیان داخلى ما مؤثر بوده است.
براى مثال میتوان از توسعه دفاع چهار نفره خطى در برخى تیمهاى لیگ برترى یاد کرد و یا محل ضلع و زاویه مثلث دفاعى هافبکها، کارى که کیروش به مقتضاى شرایط حریف از آن استفاده میکند.
و اما، چرا به عنوان یک فرد صنعتى این توضیحات را دادم؟!
صنعت ما در بخشهاى مختلف خود، نیاز به تعدادى کیروش دارد.
در فولاد، زیرساختها، خودروسازى، معدن، صنایع فرادست و فرودست، نفت، گاز، پتروشیمى و ...
افرادى با دانش، تجربه، اطلاعات و ارتباطات روزآمد بینالمللى باید بیایند تا این پازل زیبا چیدمان شود.
باید یکبار براى همیشه کیروشهای واقعى صنعتى را در دنیا شناسایی کنیم، به عنوان مربى و مدیر صنعتى بیاوریم، مربىگرى کنند، آموزش بدهند، کار تیمى را تدریس کنند، اهداف و نتیجهها را بشناسانند، جوانگرایى کنند و ...
در آن صورت، نه تنها، قابلیت بازیکنان حوزه صنعت، شناسایی و افزایش خواهد یافت بلکه مدیران و مربیان داخلى هم تأثیر خواهند گرفت.
آن زمان است که شعور هم نوا با شعارهایمان خواهد شد و با شناسایى بازیکنان خلاق، ارزش، منزلت و کرامت نیروى انسانى کشورمان به مراتب افزایش خواهد یافت.
براى رسیدن به آن روز، امیدوارى هست و نیست.