به گزارش میمتالز، تولید و مصرف فولاد یکی از شاخصهای اصلی توسعه یافتگی کشورها به شمار میآید. حضور صنعت فولاد در یک منطقه توسعه، فرهنگ، سطح دانش، اشتغال زایی، آموزش و تجارت آن منطقه تحت تاثیر قرار داده و به نوعی زندگی روزمره را به خود گره میزند.
محصولات فولادی علاوه بر اینکه در ساخت ساختمانهای مسکونی، کارخانه ها، انتقال انرژی و سیالات، راهها و... به کار گرفته میشوند؛ خود فولاد ساخته شده یا خام مهمترین ماده صادراتی برای یک کشور بشمار میآید. به علاوه ارتباط این صنعت با صنایع خارجی یا بخشهای صنعتی بینالمللی همواره وجود داشته است و مهمتر از همه موارد اشاره شده آنکه فولاد نقش بسزایی در اشتغال زایی یک منطقه ایفا میکند. مجموعه این قابلیتها صنعت فولاد را جزو صنایع سنگین و استراتژیک قرار میدهد که برای هر کشوری مهم است.
در ایران نیز صنعت فولاد به لحاظ وجود منابع عظیم معدنی و نیروی انسانی جوان، کارآمد و تحصیلکرده و نیاز به سازندگی پس از جنگ تحمیلی، از جایگاه ویژه و استراتژیکی برخوردار بوده است. براین اساس همواره سعی بر آن بوده که با نگاه به این منابع عظیم معدنی و نیاز بازار داخل و امکان صادرات محصولات فولادی، سیاستگذاری دقیق و عمیقی پیرامون این صنعت صورت گیرد. ازاینرو در چشمانداز توسعه بیست ساله کشور، دستیابی به ۵۵ میلیون تن فولاد هدفگذاری شده است.
فولاد در تسخیر قدرتهای جهانی
حال بحثی که وجود دارد آنکه کشورهای جهان با عدم امکان دسترسی به مواد اولیه و منابع طبیعی چگونه در رده بزرگترین تولیدکنندگان فولاد کشور قرار گرفته اند؟
بسیاری از کشورهای شرق آسیا از جمله چین، ژاپن و کره جنوبی با وجود فقدان مواد اولیه در کشور خود به تولید فولاد مبادرت ورزیدهاند و از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد جهان بهشمار میروند. به طوری که دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی با عنوان آینده صنعت فولاد به بررسی اقدامات شرکتهای کلیدی و پیشرو جهانی در صنعت فولاد در حوزه توسعه فناوری و نوآوری پرداخته است.
این گزارش میگوید: کشورهای پیشرو در صنایع فولاد راهبردهای مشخصی برای استفاده از دستاوردهای فناورانه تدوین کرده و برنامههایی را بدین منظور اجرایی کردهاند. کشورهای چین، ژاپن، کره جنوبی، هند، روسیه، اتحادیه اروپا، ترکیه و ایالات متحده آمریکا بهعنوان تولیدکنندگان بزرگ فولاد در جهان گامهای مؤثری در راستای بهرهگیری از دستاوردهای انقلاب صنعتی چهارم برداشتهاند.
بنابر این گزارش، برنامه «ساخت چین» تأثیر گستردهای روی صنعت فولاد این کشور داشته و شرکتهای بزرگ فولادی با ابتکارات و طرحهای جدی، در این مسیر پیشرو بودهاند. همچنین نهادها و مراکز جدیدی نیز برای توسعه این اکوسیستم شکل گرفته و ارتباطات پویا و نظاممندی بین غولهای فناوری و فولادسازی چین ایجاد شده است.
همچنین طرحهای کشور ژاپن برای انقلاب صنعتی چهارم بسیار جدی بوده و از دولت تا فولادسازانِ عمده این کشور، همه در این مسیر، همگام و منسجم در حرکت هستند.
شرکت پوسکوی کره جنوبی و سایر فولادسازان بزرگ این کشور نیز در جهت ادغام فناوریهای نوین و صنعت فولاد برمبنای استانداردهایی که بر پیشبرد مفهوم کارخانه و تولید هوشمند و همچنین آموزش نیروی انسانی ماهر برای دنیای دیجیتال متمرکز است، تلاش میکنند.
مرکز پژوهشها میافزاید: اقدامات حمایتی دولت هند برای دیجیتالی کردن بخش تولید و بهخصوص پژوهش در صنعت فولاد نیز مثالزدنی است. نهادهای دولتی مختلف با اختصاص بودجههای قابل توجه به پژوهشهای نوآورانه در صنعت، عزم راسخ خود را برای تحول دیجیتال نشان دادهاند.
ضمن آنکه طرحهای دیجیتالی شدن در کشورهای اروپایی نیز مهم و فراگیر هستند و بسیاری از نهادها و تشکلها در اتحادیه اروپا در تلاش برای حمایت از این طرحها هستند.
براساس این گزارش، کشور روسیه با شکل دادن همکاریهای گسترده بین شرکتهای فولادی و شرکتهای فعال در زمینه فناوری اطلاعات و با مشارکت دادن دانشگاهها و حفظ ارتباطشان با صنعت بهسمت انقلاب صنعتی چهارم و دیجیتالسازی تولید فولاد پیش میرود و در تلاش برای پیشبرد اهداف «تولید پیشرفته» است تا بتواند از رقبای خود در این صنعت پیشی بگیرد.
کشور ترکیه در همسایگی ایران هم الگوی موفقی از ایجاد ارزشافزوده از صنعت فولادسازی بدون اتکا به منابع معدنی و انرژی ارزان ایجاد کرده است و فناوری نقش مهمی در تولید این کشور دارد.
این گزارش نشان میدهد که انقلاب صنعتی چهارم در سطح حاکمیتی و سیاستی ایالات متحده آمریکا نیز بهسرعت پیگیری میشود و بازتاب گستردهای در سطح حاکمیتی و نهادهای مربوطه داشته است. لیکن بهطور خاص و در سطح شرکتها، دو شرکت بیگریوراستیل و نیوکور، اقدامات پُرشتابی را انتخاب کردند و توسعه فناوری در انقلاب صنعتی چهارم را در صدر اولویتهای توسعهای خود قرار دادهاند.
اما جایگاه صنعت فولاد درایران کجا قرار گرفته است؟
آیا با وجود قابلیتهای فراوان برای تولید محصولات فولادی، کشور ما درمیان تولید کنندگان فولاد در جایگاه واقعی خود قرار دارد؟
ایران در جایگاه دهم تولید فولاد و چهاردهم آلومینیوم جهان قرار دارد و تولید و مصرف سرانه فلزات اساسی یکی از شاخصهای توسعه یافتگی کشورها در دنیا محسوب میشود. بر همین اساس در کارنامه ۴۱ ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اقدامات بسیار مهم و گستردهای در این حوزه در کشور انجام شده است. حجم تولیدات معدنی و صنایع معدنی کشور از تولیدات صنایع معدنی علاوه بر تامین نیاز داخلی در صادرات نیز نقش قابل توجهی داشته و سال گذشته حوزه معادن و صنایع معدنی بخشی از نیازهای ارزی کشور را نیز تامین کرده است.
قابلتأمل آنکه در ایران صنعت فولاد یکی از ۱۱ صنعت استراتژیک در راهبرد توسعه صنعتی است که بیشترین نقش را در شاخصهای منتخب ازجمله سهم ارزشافزوده، اشتغالزایی، صادرات، سهم از بازار، مزیت نسبی و زنجیره تأمین و سطح دانش و فناوری دارد.
وجود منابع معدنی موردنیاز در کشور، توانمندی نیروی انسانی، رقابتی بودن نسبی قیمت، سرمایهگذاری بخش خصوصی، وجود بسترهای اقتصادی و صنعتی لازم و اثربخشی تولید فولاد در رشد صنعتی کشور، دسترسی به فناوریهای تولید آهن و فولاد ازجمله نقاط قوت این صنعت است.
محمد تاجمیر ریاحی، کارشناس فولاد در رابطه با بهرهمندی کشور از قابلیتهای موجود در تولید فولاد میگوید: همواره ایران، درصدد استفاده از این ویژگی مثبت بوده است. اما شاید یکسری مشکلاتی، چون عدم توازن در زنجیره وجود دارد که باید اصلاح شود.
وی توضیح میدهد: در واقع استراتژی مشخصی برای توسعه حلقههای زنجیره وجود نداشته است. بهعنوان مثال در تولید کنسانتره و سنگآهن کمبود وجود دارد، اما شرکتها بدون توجه به این نیاز، به فولادسازی روی آوردهاند.
وی میافزاید: دلیل دیگر میتواند این باشد که سرمایهگذاریهای لازم در اکتشاف معادن جدید صورت نپذیرفته است تا به هدف ۵۵ میلیون تنی دستیابیم که برای ۱۴۰۴ وعده آن دادهشده است.
این کارشناس صنعت فولاد اظهار میکند: ضعف عمده دیگر سودده نبودن شرکتهاست بهگونهای که در مقیاس جهانی قابلرقابت نیستند. البته رتبه تولید فولاد ایران نشاندهنده جایگاه نسبتاً مناسب ما ازلحاظ سرانه جمعیت و تکنولوژی است. اینچنین که نیاز داخلی کشور با این تناژ تولید تأمین میشود و بسته به نوع محصول، صادرات ۱۰ تا ۲۰ درصدی هم داریم.
وی ادامه میدهد: اگر مقایسهای بین صنعت فولاد با دیگر صنایع انجام گیرد، قطعاً ازنظر تولید، صادرات و اشتغالزایی، فولاد در شرایط بسیاری بهتری قرار دارد، اما بازهم جای کار بسیار داشته تا بتوان در بازار رقابت جهانی رتبه بالاتری را کسب کنیم.
حال به اصفهان میرسیم که صنایع فولادی آن سرآمد دیگر استانها است. بهویژه شرکت فولاد مبارکه آنکه از صنایع بزرگ شناختهشده در ایران و جهان به شمار میرود، بدیهی است که تأثیرگذاری چنین صنایعی بر کشور قابلتوجه است.
واقعیت آن است که شرکت فولاد مبارکه بهواسطه تولیدات انبوه خود، فولاد و فرآوردههای فولادی را بهعنوان یک مزیت نسبی به اقتصاد معرفی میکند.
ضمن آنکه به دلیل وسعت این بخش، صنایع بالادستی و پاییندستی بسیاری با آن در مرتبط است. برای مثال در بخش صنایع بالادستی، صنایعی معدنی با این بخش در ارتباط بوده و از سوی دیگر فرآوردههای این صنعت به بخشهای مختلف اقتصادی مانند صنایع خودروسازی، کشتیسازی، ساختمانی و هواپیماسازی منتقل میشود که درنهایت همه این موارد اشتغالزا بوده و به رشد اشتغال در کشور کمک میکند؛ و مزیت دیگر آنکه، چون این شرکت جزو صنایع بزرگ کشور محسوب میشود، امکان جذب سرمایهگذاری خارجی در آن وجود دارد که از این مسیر انتقال تکنولوژی نیز ممکن خواهد بود.
بهرام فیض، کارشناس صنایع، معتقد است صنعت فولاد استراتژیک است، اما آنچنانکه سزاوار است به جایگاه واقعی آن توجهی نمیشود. درحالیکه میتوان به میزانی این صنعت را در ایران وبه ویژه اصفهان که از مراکز مهم تولید فولاد است گسترش دهیم که صادرات نفت را بهکلی از رده خارج کرده و فولاد را جایگزین کنیم. باید از فناوریهای نوین در این صنعت استفاده شود.
به گفته این کارشناس صنعت به جرات میتوان گفت در طول ۴ دهه پس از انقلاب صنعت فولاد جزو معدود صنایعی بوده که بومیسازی شده است و روزبهروز هم گسترشیافته بهطوریکه اشتغالزایی و درآمدزایی آن قابلتوجه است، ولی هنوز هم تا رسیدن به مرحله عالی فاصله بسیار وجود دارد.
فیض تصریح میکند: کشور ما باوجود منابع غنی از مواد اولیه تولید فولاد بهعلاوه دارا بودن گاز و برق میتواند در این صنعت مادر پیشروی بسیار بیشتری داشته باشد و در بازارهای رقابتی جهانی رتبه بسیار بالاتری را به دست آورد.
وی میافزاید: اگر فقط به توانایی و قابلیت فولاد مبارکه اصفهان که یکی از چند تولیدکننده برتر این کشور است رجوع کنیم مشاهده میشود که از طریق این شرکت در چند سال اخیر کشور در واردات انواع ورقهای فولادی بینیاز شده است و این شرکت بزرگترین تولیدکننده آهن اسفنجی در جهان است. سهم یکدرصدی در تولید ناخالص داخلی کشور و سهم پنجدرصدی در تولید ناخالص داخلی بخش صنعت را دارد که نتیجهاش ممانعت از خروج ارز از کشور بوده است. همچنین موجب اشتغالزایی مولد در کشور بوده است؛ این فقط بخشی از اقدامات این شرکت محسوب میشود.
حال با توجه به چنین توانمندی قطعاً با برنامهریزی بیشتر نسنجیدهتر میتوان شاهد تولیدات بیشتر و باکیفیتتر و صادرات بالاتر باشیم.
شایان ذکر است که در افق چشمانداز ۱۴۰۴، تولید ۵۵ میلیون تن فولاد هدفگذاری شده است، اما در حال حاضر با گذشت بیش از ۱۵ سال، از این هدفگذاری، موانع و کمبودهای بسیاری در مسیر تولید صنعت فولاد وجود دارد، بهطوریکه اصلیترین پیشنیازهای دستیابی به چنین هدفی با چالشهای جدی روبهرو است؛ و البته ایران بهعنوان یکی از ۱۰ کشور برتر در حوزه تولید فولاد در دنیا، مطرح است. اما حرکت پرسرعت سایر کشورها برای بهرهگیری از دستاوردهای فناورانه انقلاب صنعتی چهارم، نشان میدهد که کشورمان هنوز هم راهبرد مشخصی برای این مسئله به دست نیاورده است. واضح آنکه تأمین مواد اولیه و انرژی ارزان و همچنین ساختار مالکیتی و مدیریتی شبهدولتی در صنایع عمده فولادی ایران، میتواند ازجمله دلایل عدم حرکت فولادسازان ایرانی برای استفاده از فناوریهای نوین باشد کاری که فقط فولاد مبارکه یا طرح تحول دیجیتال خود آن را آغاز کرده است. بهاینترتیب پیشبینی میشود با توجه به رقابت فولادسازان بزرگ دنیا برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید، عدم حرکت ایران به سمت استفاده از طرحهای فناورانه زنگ هشداری برای آینده صنعت فولاد ایران باشد.