به گزارش میمتالز، در واقع در شرایطی که قیمت جهانی هر تن سیمان فله بیش از ۷۰ دلار است، در کشور ما حدود ۱۴ دلار به فروش میرسد؛ در حالی که برای تولید هر تن سیمان ۲۰دلار انرژی مصرف میشود. تمامی مصالح ساختمانی مانند فولاد از طریق عرضه و تقاضا تعیین قیمت میشوند و به همین جهت یک کارخانه با ظرفیت متوسط فولادی بهاندازه تمام صنعت سیمان درآمد مالی دارد. تولیدکنندگان سیمان در تشریح وضعیت این صنعت به عدم بازگشت سرمایهگذاریهای صورت گرفته در این صنعت میپردازند و میگویند با درآمدهای کنونی اگر قیمت هر کارخانه یکمیلیون تنی را ۲هزار و ۵۰۰میلیارد تومان در نظر بگیریم، به فرض ثابت بودن قیمت دلار تا دو قرن آینده، دوره بازگشت سرمایه بیش از ۱۰۰ سال طول میکشد.
در کنار قیمتگذاری دستوری، عمدهترین مشکل تولیدکنندگان سیمان در سال گذشته و سالجاری قطع برق و گاز بوده است. در زمستان گذشته قطع چندماهه گاز و در دسترس نبودن مازوت سبب شد تولید بهمراتب کاهش پیدا کند و عواقب این اتفاق در سالجاری به شکل کمبود سیمان در اغلب شهرها و درنتیجه افزایش قیمت ظهور کند. اتفاقی که میتوانست باکمی تدبیر و البته اقدام بهموقع دولت نیفتد و امروز تلاطم قیمتی سیمان را در بازار شاهد نباشیم. امروز بهرغم اینکه هر کیسه سیمان ۵۰ کیلوگرمی با قیمت کمتر از ۲۵ هزار تومان توسط کارخانهها به فروش میرسد، اما در بازار این رقم با بیش از دو برابر افزایش، به دست مصرفکننده نهایی میرسد تا سودی که میتواند نصیب تولیدکننده شود و این صنعت را شکوفا کند، به جیب کسانی سرازیر شود که هیچگاه توسط هیچ نهادی مواخذه نشدهاند.
حسین چهرگانی، مدیرعامل سیمان «پیوند گلستان» در مورد فاصله قیمتی کارخانهها و بازار به «دنیایاقتصاد» میگوید: نکته اول اینکه سیمان پاکتی با توجه به قیمت بالای پاکت به نرخ ۴۲۸هزار تومان توسط کارخانهها به فروش میرسد، در مرحله بعد با اعمال ۹ درصد مالیات ارزشافزوده این قیمت به ۴۶۷هزار تومان میرسد، اما با توجه به نرخ بسیار بالای کرایههای حملونقل و از طرفی کمبود ناوگان حمل، این رقم دستخوش تغییر بزرگ میشود. به هر حال واقعیت این است که سیستم حملونقل کشور تناسبی با میزان رشد اقتصادی ندارد و هزینههای کامیونداران برای تامین قطعات موردنیاز نیز رشد چند برابری داشته است. اگرچه در برخی از استانها مشکلی برای کمبود سیمان وجود ندارد و حتی میتوانند کمبود استانهای دیگر را هم پوشش دهند، اما با توجه به اینکه حمل سیمان از مسافتهای دور هزینههای بالایی دارد، درنتیجه بهرغم تامین نیاز برخی استانها شاهدیم که قیمتها در بازار پایین نمیآید.
وی میافزاید: یکی از مهمترین عواملی که باعث کمبود در بازار سیمان شد، قطع گاز و برق در زمستان و محدودیتهای زودهنگام برق در تابستان کنونی است. بعضا کارخانههای سیمان در سال گذشته از دپوی کلینکری که در انبارها داشتند، استفاده کردند، اما در حال حاضر باید کلینکر تولید کنند که این اتفاق با توجه به کمبود برق مشکلساز شده است. ضمن اینکه نباید از سوءاستفاده دلالانی که سالهاست با استفاده از ارزانی سیمان، سودهای هنگفت به جیب زدهاند، بهسادگی گذشت.
چهرگانی در ادامه به بیان راهحلها اشاره میکند و میگوید: راهحل نخست پشتیبانی و مانعزدایی از تولید بر اساس منویات مقام معظم رهبری است. در واقع نگاه دوگانهای نسبت به سیمان و صنایع دیگر برقرار است؛ امروز تولیدکنندگان صنعت سیمان در رابطه با بهرهبرداری از معدن مشکلات عمدهای دارند که بسیاری از صنایع دیگر در چنین سطحی درگیر مشکلات نمیشوند. با توجه به اینکه سیمان کالایی بسیار ارزان است و از این نظر با هیچ محصول صنایع معدنی برابری نمیکند، بنابراین استفاده از معادن با فاصله دورتر، عملا آن را از انتفاع خارج میکند یا در روزهایی که کشور با مشکل گاز و برق مواجه است، سیمانیها جزو اولین کارخانههایی هستند که تعطیل میشوند. حتی این نگاه نادرست نسبت به اثرات زیستمحیطی سیمان نسبت به سایر صنایع وجود دارد؛ عمدهترین عامل آلودگی هوا توسط صنایع سیمان غبار است؛ غبار منتشرشونده از صنعت سیمان تحت عنوان غبار بیاثر شناخته میشود که فاقد آلودگیهای خطرناکی مانند فلزات سنگین، مواد شیمیایی یا حدود بالایی از گازهایی مثل اکسیدهای گوگرد و نیتروژن است و گازها و آلایندههای مخرب و خطرناک توسط این صنعت تولید نمیشود. حتی تمامی کارخانههای صنعت سیمان حدود ۱۵درصد هزینههای احداث کارخانه را صرف خرید و نصب سیستمهای فیلتراسیون کردهاند و همین اتفاق باعث شده تا کارخانههای سیمان در زمینه رعایت استانداردهای محیطزیست در بین صنایع کشور پیشرو باشند. به طوریکه حتی در برخی کارخانههای سیمان داخلی خروجی غبار گازهای دودکش کوره کمتر از ۱۰ میلیگرم بر هر مترمکعب نرمال گازهای خروجی است؛ در حالی که استاندارد آن در دنیا ۱۲۰ میلیگرم است. وی با اشاره به اینکه سودهایی که در صنعت سیمان ارائه میشود، غیرواقعی و کاذب است، خاطرنشان میکند: اگرچه برخی از کارخانهها سودهایی ارائه میکنند که نسبت به دوره مشابه سال قبل نشاندهنده رشد شرکت است، اما واقعیت این است که سودهای مذکور صرفا روی کاغذ واقعیت دارند و در عمل با توجه به میزان تورم و هزینههای استهلاک خط تولید، چند برابر این ارقام را باید برای جایگزینی بخشهای مستهلک و تعمیر قطعات اصلی هزینه کنند و از طرفی با توجه به اینکه ارزش یک کارخانه سیمان با ظرفیت یکمیلیون تن بیش از ۲هزار و ۵۰۰میلیارد است، با این درآمدها هیچگاه بازگشت سرمایه محقق نمیشود.
مدیرعامل سیمان پیوند گلستان با بیان اینکه در سالهای گذشته دولتها همواره باعث عقبماندگی صنعت سیمان از تورم عمومی جامعه شدهاند، میافزاید: نهادههای تولید ازجمله مواد معدنی، سنگ گچ، آجرنسوز، قطعات یدکی و... حتی تا ۱۰ برابر رشد داشتهاند، اما سالهاست دولتها با سرکوب قیمتی مانع از رشد این صنعت شدهاند. وی افزود: ما مشارکت در توسعه و آبادانی کشورمان با تولید سیمان را که خمیرمایه سازندگی است برای خود افتخار میدانیم و هیچگاه دنبال گرانی سیمان نبوده و نیستیم، بلکه فقط میخواهیم سیمان با قیمت واقعی و منطقی و متناسب با شاخصهای اقتصادی عرضه شود و سرکوب قیمتی توسط دولتها این صنعت را نحیف و آسیبپذیر نگه خواهد داشت و بهتر است با توجه به ظرفیت مازاد تولید سیمان در کشور سیمان نیز تحت شرایط عرضه و تقاضا مانند سایر کالاها تعیین قیمت شود. امروزه در دنیا سیمان با نسبتی از فولاد رشد قیمت دارد که بهعنوان نمونه از نسبت ۱ به ۷ برخوردار است، اما در کشور ما که قبلا نسبت فولاد به سیمان حدود ۲۰ برابر بود، امروز این نسبت بهشدت تغییر کرده و به حدود ۵۰ رسیده است. کاندیداهای ریاست جمهوری در برنامههای انتخاباتی صحبت از ساخت حداقل یکمیلیون واحد مسکونی در سال میکنند؛ اما واقعیت این است که این ارتقای مصرف برای خانهسازی گسترده بیش از هر چیزی سیمان نیاز دارد که با تضعیف صنعت سیمان، این امر محقق نخواهد شد.
وی عنوان میکند: سال گذشته غفلت دولت از قطع گاز سیمانیها در زمستان و عدم تحویل بهموقع مازوت باعث شد صنعت سیمان دچار آشفتگی شود که هنوز هم تبعات آن ادامه دارد. حتی بنده در سال گذشته درخواست مازوت برای پر کردن مخزن کارخانه را در تیر و شهریور ارائه کردم، اما همکاری نشد تا اینکه در زمستان و هنگام قطع گاز صنایع سیمان و نیروگاهها و... دیگر امکان تدارک مازوت ازنظر لجستیکی وجود نداشت. شاید این امتناع با این پیشزمینه که ممکن است سوخت موردنظر بهصورت قاچاق فروخته شود صورت میگیرد، در حالی که مخازن شرکتهای سیمانی تا قبل از استفاده پلمب شده و بهطور دقیق تحت کنترل است. مدیرعامل شرکت سیمان پیوند گلستان اظهار امیدواری کرد در سال جدید و در فصل تابستان مازوت را در اختیار شرکتهای سیمانی با نرخ خوبی قرار دهند تا حداقل بخشی از هزینه حمل آن جبران شود.
وی خاطرنشان کرد: در کشورهای توسعهیافته و حتی درحالتوسعه حملونقل ریلی به خاطر مزایای آن ازجمله ارزان بودن، بهشدت مورد تاکید قرار میگیرد؛ اما در کشور ما این نوع حملونقل در دسترس و اقتصادی نیست و حتی مشکلات و هزینههای آن بیشتر از حمل جاده است و لازمه آن اتصال کارخانههای سیمان که حجم بسیار زیادی محصول و مواد اولیه را باید جابهجا کنند به خطوط ریلی است؛ درحالیکه در برنامههای توسعه ریلی دولت این موضوع مغفول مانده است.
وی در مورد نظارت بر تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان سیمان میگوید: به نظرم وقتش رسیده که دولت بررسی کند که کدام مشکل نرخگذاری و رعایت قیمتها را تاکنون توانسته است با استفاده از نظارت و تعزیرات بهبود ببخشد. تا سال گذشته اصلا نظارتی بر تولید و بازار توزیع سیمان وجود نداشت و اتفاقا از بخش اعظم مشکلات کنونی هم خبری نبود.
بهجای این کار باید رفع موانع تولید سیمان انجام و صنعت سیمان به عرضه و تقاضا سپرده شود. در این صورت قطعا مشکلات به حداقل میرسد و اتفاقا مصرفکننده نهایی هم مانند تولیدکننده منتفع میشود. در این زمینه همانطور که اشاره شد هیچ نگرانی وجود ندارد و نگرانی اظهار شده توسط برخی از مسوولان بلاوجه است، چراکه اساسا صنعت سیمان در حال حاضر با مقادیر قابلملاحظهای مازاد ظرفیت تولید نسبت به نیاز بازار برخوردار است. مدیرعامل سیمان پیوند گلستان معتقد است: در اینکه عامل اصلی گرانی مسکن، قیمت زمین است و سهم سیمان از هزینههای ساخت مسکن کمتر از ۵/۱درصد است، شکی نیست و مطالعات متعددی توسط بخشهای دولتی و مراکز تحقیقاتی این موضوع را تایید میکند و هرکدام از مسوولان با بررسی کارشناسانه میتوانند صحت این ادعا را بررسی کنند. اگرچه سیمان پرمصرفترین و مهمترین مصالح ساختمانی است، اما از حیث تاثیرگذاری بر قیمت مسکن در انتهای لیست قرار میگیرد. البته برخی از مسوولان در کنار افرادی که از این فضا نفع میبرند هم برای جلب نگاه مردم و با علم به تاثیر اندک سیمان در رشد قیمتهای جهشی و روزافزون، موضوع تاثیر آن در قیمت مسکن را با بزرگنمایی عجیبی مطرح میکنند که متاسفانه وضعیت امروز معلول عملکرد و نوع نگاه آنها به این صنعت است.
منبع: دنیای اقتصاد