به گزارش میمتالز، علی غیاثیان در یادداشتی با تحلیل وضعیت اقتصاد و بازار سرمایه اعلام کرد: بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی ناشی از عدم شفافیت است. بسیاری از شرکتهای دولتی، خصوصی و خصولتی سعی میکنند تا جایی که امکان دارد عدم شفافیت را سرلوحه کار قرار دهند.
اما چرا این همه اصرار برای عدم شفافیت وجود دارد، جواب یک کلمه است تعارض منافع!
تعارض منافع بزرگترین دلیل عدم شفافیت تمام بنگاههای اقتصادی از بنگاههای خرد تا کلان از خصوصی تا دولتی و خصولتی است. متاسفانه برخی مدیران علاقه دارند در سایه عدم شفافیت کارها را پیش برده و منافع خود و هیات مدیره را تا جایی که میتوانند بر منافع شرکت در ارجحیت قرار دهند. به همین علت وضعیت بسیاری از شرکتهای بزرگ غیرشفاف است و از همه مهمتر عملکرد آنها تحت نظارت دستگاههای نظارتی نیز قرار ندارد تا خطاهای آنها به حداقل ممکن برسد.
حضور شرکتهای متعدد در بورس علاوه بر آنکه شفافیت ایجاد کرده و از بار فساد آنها کم میکند، باعث افزایش شناوری بازار سرمایه شده و در بلند مدت این بازار را برای سرمایه گذاری جذاب میکند.
به عنوان فردی که سالها در هلدینگهای تخصصی مشغول بوده و مسائل و مشکلات آنها را از نزدیک لمس کرده در دسترسترین و سریعترین راهکار ایجاد شفافیت در همه کشورها برای هلدینگها و شرکتهای بزرگ حضور در بازار سرمایه است.
بازار سرمایه در گام نخست، عملکرد شرکت را در دید رس دستگاههای نظارتی، مردم و کارشناسان قرار میدهد. همچنین، سهیم کردن مردم در منافع شرکتها باعث حساسیت در عملکرد آنها شده و هر اقدام کلان در این شرکتها باید همراه با جوابی قانع کننده برای سهامداران باشد.
علاوه بر آن گزارشهای ماهانه، سه ماهه، ۶ ماهه و یک ساله بصورت مستمر در سامانه کدال بارگذاری که منجر به بررسی و نظارت راحت وضعیت شرکتها توسط مردم و سهامداران خرد و کلان میشود.
البته سامانه کدال هنوز آنگونه که باید در انعکاس وقایع شرکتها موفق نبوده و برای شفافیت عملکرد شرکتهای فعال در بازار سرمایه باید تقویت شده و شرکتها ملزم باشند تمام وقایع مربوطه را در آن گزارش کنند. مراجع نظارتی هم علاوه بر حسابرسان سازمان بورس باید شرکتهایی وابسته به دانشگاههای معتبر بوده که بتوان اطلاعات را مورد ارزیابی قرار داد.
این مهم، عملکرد شرکت را با درصدی از شفافیت بالا در اختیار جمع کثیری از حسابرسان حرفهای و تحلیلگران سازمان بورس قرار میدهد تا اگر شرکت، اطلاعات غلط را هم مبنا قرار دهد بتوان آن را شناسایی کرده و ضعفهای آن را عیان کرد.
فعالان بازار سرمایه به خوبی میدانند یکی از مشکلات بزرگ بازار سرمایه، عدم نقد شوندگی بسیاری از سهمها است. بزرگترین علت این عامل نیز بورسی نبودن بسیاری از شرکتهای بزرگ و کم بودن شناوری بازار سرمایه است.
این در حالی است که دولت طی سالهای اخیر با حرکت به سمت واگذاری سهام شرکتهای بزرگ به مردم، زمینه بزرگتر شدن بازار را فراهم کرده است. تحت این شرایط، بازار میتواند نقدینگی به مراتب بیشتر از وضع موجود را تحمل کند. در اهمیت شناوری پایین سهام همین بس که کم بودن شناوری در سال ۹۹ باعث حبابی شدن بورس و متضرر شدن بسیاری از سهام بورسی شد.
یکی از مهمترین برنامههای دولت سیزدهم، مالیات بر سفته بازی و عایدی سرمایه است که هدف آن جذب منابع برای بازار سرمایه و نرفتن نقدینگی به سمت فعالیتهای سوداگرایانه است.
دولت سیزدهم اگر بر این تصمیم مصمم است باید زمان شناوری بازار سرمایه را به شدت بالا برده تا وقایع سال ۹۹ و حبابی شدن بازار سرمایه اتفاق نیفتد.
امید است دولت بتواند اهداف را اجرایی کند و در جهت شفافیت و گسترش بازار سرمایه گام بردارد، گسترش و توسعه بازار سرمایه نیاز فوری اقتصاد است.
منبع: بورس پرس