به گزارش میمتالز، بازار سرمایه از دو بازار سهام و اوراق بدهی تشکیل شده و همه افرادی که در رشته مالی تحصیل کردهاند، میدانند که سرمایه از دو محل اکوئیتی (ارزش) و بدهی به دست میآید؛ بنابراین بازار سرمایه هم متشکل از سهام و هم اوراق بدهی است.
هر دو بازار خود یک بازار اولیه دارند که محلی برای پذیره نویسی یا IPO هست و یک بازاری برای معاملات ثانویه، به طور مثال شرکت تامین سرمایه دماوند پارسال به قیمت ۱۰۰ تومن پذیره نویسی شد (بازار اولیه) و سپس بعد از ثبت سرمایه و شروع فعالیت معاملات ثانویه اون آغاز شد که نخست بازدهی خوبی هم به افرادی که در پذیره نویسی شرکت کرده بودند داد.
بنابراین، در بازار سهام یک فرآیند عرضه اولیه و کشف قیمت داریم و سپس انجام معاملات که به این انجام معاملات در روزهای بعد از عرضه معاملات ثانویه گفته میشود.
همین موضوع در مورد بازار اوراق هم وجود دارد، یعنی هم عرضه اولیه داریم و هم معاملات ثانویه؛ به طور مثال یک بار ممکن است دولت ۲۰ همت اوراق را با اسم و سررسید معلوم عرضه کند. مشخص است که این اوراق تقاضای پول نقد هست و میتواند در شرایطی سبب افزایش نرخ بهره بشود.
حال فرض کنید این اوراق عرضه شد و به طور مثال بانکهای مختلف آن را خریداری کردند، از روز بعد اگر هر معاملهای روی این اوراق انجام بشود، اسمش عرضه اوراق توسط دولت و یا فروش اوراق توسط دولت نیست، بلکه صرفا جابجایی اوراق بین دارندگان و خریداران جدید هست. (مانند جابجایی سهام بین افراد در طی روزهای معاملاتی)
در مورد اوراقی که این روزها در بورس معامله میشود خوب است بدانیم؛
۱- این اوراق، عرضه اولیه اوراق یا فروش آن توسط دولت نیستند.
۲- عمده این معاملات اوراق مربوط به عملیات بازار باز یا OMO هستند که بانک مرکزی اوراق رو از بانکهای دارای کسری منابع میخرد و به آنها پول تزریق میکند و پس از سررسید (عمدتا ۷ روزه) دوباره اوراق را به آنها میدهد و پول را از آنها پس میگیرد.
۳- معاملات ثانویه اوراق در ایران عمدتا در انحصار بانکها و صندوقهای با درآمد ثابت است و البته بانک مرکزی فقط با بانکها تحت عملیات OMO معامله میکند.
۴- افزایش حجم معاملات اوراق نه به معنی فروش آن توسط دولت بلکه برعکس به معنی افزایش وامدهی بانک مرکزی در شبکه بین بانکی به بانک هاست، در حقیقت این افزایش فعالیت برعکس تصور بازار عمدتا به نفع بازار سهام هست، چون این معاملات نشان دهنده افزایش تزریق بانک مرکزی برای جلوگیری از رشد نرخ بهره بین بانکی و متعاقب اون نرخ بهره اوراق و سود بانکی هست.
۵- عملیات بازار باز سابقه زیادی در ایران ندارد، یک کار جدید و بسیار موثر در جهت کنترل نرخ بهره در جهت سیاستهای بانک مرکزی هست، با این ابزار میشود نرخ بهره و نقدینگی را کنترل کرد، البته شرایط ایران خاصه و الان انتظار نمیرود که در کنترل نقدینگی بتوانند خیلی موفق باشند، ولی همین که نرخ بهره در کریدور کنترل بشود برای فعالان اقتصاد مهم خواهد بود.
۶- در اقتصادی که ۵۰ درصد تورم دارد نرخ بهره ۱۸ درصد با ۲۰ درصد نمیتواند، باعث رشد ۵-۶ برابری قیمتها در بازار سهام و سپس افت ۸۰ درصدی آنها بشود، علت ریزش بازار در روزهای اخیر به نظر بنده ارتباطی به نرخ بهره ندارد، بیشتر دلایل روانی و مالی رفتاری داره تا بنیادی.
۷- حجم معاملات اوراق رو برابر فروش اوراق توسط دولت در نظر نگیرید، کل کسری بودجه دولت ۴۰۰ همت گفته میشود، حجم معاملات اوراق در یک ماه اخیر همین مقدار بوده، حجم امروز نزدیک ۶۰ همت بوده، اگه دولت فروشنده بود و میتوانست این همه اوراق در یک روز بفروشد که نه تنها کسری بودجه رو پر کرده بود بلکه الان داشت تو جیب من و شما هم یارانه بیشتری میریخت!
به اعداد حساس باشیم، هر عددی و هر تحلیل بی اساسی رو قبول نکنیم، بازار به هر حال مسیر خودش را خواهد رفت، ولی ما با اطلاعات اشتباه متضرر نشویم.
سعید درخشانی، کارشناس ارشد بازارسرمایه