به گزارش میمتالز،
تأمین مالی زنجیرهای مجموعهای از شیوهها و عملیات تأمین مالی است که منجر به بهبود مدیریت سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی خواهد شد. در این روش بهجای شیوه سنتی دریافت تسهیلات مستقیم توسط بنگاههای اقتصادی، فرایند تأمین مالی بنگاهها به صورت پیوسته و در طول زنجیره تأمین مالی و مبتنی بر جریان واقعی کالا و خدمت اتفاق خواهد افتاد. برای تأمین مالی زنجیرهای سه روش «مبتنی بر تنزیل»، «مبتنی بر تسهیلات» و «مبتنی بر اوراق بهادارسازی اسناد دریافتنی» پیشبینیشده که هر بانک حسب نیاز مشتری، پوشش زنجیرهها و سیاستهای هیئتمدیره خود در چارچوب مقررات بانک مرکزی آنها را ارائه خواهد داد.
مدتی است که بحث تأمین مالی زنجیرهای با توجه به اهمیت آن در دستور کار دولت قرار دارد. ما نواقص زیادی در سیستم فعلی اعتباری و تأمین مالی کشور میدیدیم و به این ضرورت رسیدیم که لازم است یک تغییر رویکرد رخ بدهد. در سیستم فعلی تأمین مالی، مثلاً برای تأمین مالی سرمایه در گردش، بنگاهها ناچارند هریک جداگانه به بانک مراجعه کنند، وثیقه بگذارند و بابت خرید مواد اولیه، درخواست تسهیلات سرمایه در گردش خود را به بانکها ارائه کنند. این امر هم بر منابع بانکها فشار وارد میکند و هم هزینه تأمین مالی را برای بنگاهها بالا میبرد. از سوی دیگر فرایند تولید را نیز بعضاً با وقفه دچار میکند. به موارد فوق، تأمین مالی موازی بنگاهها و تأمین مالی بنگاهها از بازارهای غیررسمی را نیز باید اضافه کرد که عملاً قیمت تمامشده محصول را افزایش میدهد و نهایتاً این افزایش هزینه تمامشده به مصرفکننده نهایی منتقل میشود. از طرف دیگر فرآیندهای تأمین مالی و اعتباری در نظام مالی کشور از شفافیت کافی برخوردار نبوده و این مساله همواره بهعنوان یک نقیصه نگرانکننده برای ما مطرح بوده است. همه اینها دغدغههایی بود برای اینکه ما نظام تأمین مالی اقتصاد بهویژه در حوزه سرمایه در گردش را مورد بازبینی قرار بدهیم و نهایتاً به روش تأمین مالی زنجیرهای رسیدیم که پاسخی برای اکثر این چالشها خواهد بود و معتقدم تامین مالی زنجیره تولید به معنای واقعی موجب مانعزدایی در تولید خواهد شد.
در نظام تأمین مالی زنجیرهای، یک بنگاه به تنهایی با یک بانک طرف نیست، بلکه کل زنجیره شامل بنگاه تولیدی، فراهمکننده نهاده و سایر تأمینکنندگان زنجیره تأمین همگی با هم با بانک طرف هستند و یک رابطه تبادل اطلاعاتی و رابطه مالی چندجانبه بین اینها برقرار میشود و این اولین ویژگی این طرح است.
دوم اینکه در فرآیندهای تأمین مالی زنجیرهای، گردش مالی کل زنجیره باهم و همزمان مدیریت میشود. ضمن اینکه فرآیندها مبتنی بر فناوریهای نوین با ابزارهای متنوعتر صورت خواهد پذیرفت. ازجمله این فناوریها، زیرساختهای فاکتور الکترونیک و تسویههای اعتباری و همچنین پلتفرمهایی خواهد بود که بانکها تهیه میکنند. همچنین ما ابزار برات الکترونیک را معرفی کردیم و ابزار گام را داریم که در حال اصلاح و ارائه نسخه جدید آن هستیم و در آینده ابزارهای مالی و تجاری جدیدی را هم ارائه خواهیم کرد. همچنین مد نظر است که سهم تأمین مالی مبتنی بر ابزارهای تعهدی و اقلام زیر خط بانکها افزایش پیدا کند. بر اساس مطالعات و تجربهای که از کشورهای دیگر دیدیم انتظار ما این است که با این روش، تأمین مالی زنجیرهها تسریع و بهبود یابد و زمان موردنیاز برای تأمین مالی سرمایه در گردش کاهش یابد و همزمان شفافیت و نظارتپذیری جریان مالی اقتصاد افزایش یابد. از سوی دیگر در این شیوه انحراف منابع کاهش پیدا میکند و مطالبات غیرجاری بانکها کم میشود و در نهایت هزینه تمامشده محصول کاهش پیدا میکند که منافع همه این موارد به اقتصاد کشور، خانوار و مصرفکننده نهایی میرسد.
در دنیا شیوه پرداخت تسهیلات مستقیم به یک بنگاه و تأمین مالی سرمایه در گردش بنگاهها به اتکای تسهیلات دریافتی در حال کم شدن است. وقتیکه بانکهای بزرگ را بررسی کنیم میبینیم که در سرفصل خدمات آنها، تأمین مالی زنجیرهای جایگاه ویژهای دارند. در آنجا شرکتهای بزرگ با بانکها طرف قرارداد هستند و برای آنها خدمات اختصاصی تأمین مالی زنجیرهای فراهم شده است. یعنی پلتفرمهای اختصاصی برای آن شرکتها تدارک دیده شده است.
سوال خیلی خوبی است. شما وقتی شاخصهای پولی و بانکی کشور را نگاه میکنید، میبینید که نسبت تسهیلات پرداختی بانکها نسبت به اندازه اقتصاد و مثلاً GDP کشور با یک روند رو به رشدی در حال افزایش است. یعنی یک انبساط مالی در بخش مالی اقتصاد در حال رخ دادن است و بانکها نسبت به قبل همواره در حال افزایش اعطای تسهیلات هستند. ولی همزمان مساله تأمین مالی، از چالشهای اصلی بنگاهها به شمار میرود و این خود یک معما است. چطور میشود که ما کمیت اعتبار را دائماً افزایش دادهایم و نقدینگی هم دائماً در حال افزایش است، اما بنگاهها همچنان با مشکل تأمین مالی مواجه هستند؟ پاسخ این سؤال این است که اولاً بخشی از منابع مالی از چرخه تولید خارج میشود و هیچ نوع امکان مدیریت و نظارت بر آن وجود ندارد. دوم اینکه ابزارهای تأمین مالی ما کارایی لازم را ندارند و سوم اینکه تأمین مالی ما عمدتاً یا مبتنی بر تسهیلات مستقیم از بانکها است و یا مبتنی بر تأمین مالی از بازارهای غیررسمی است. تأمین مالی زنجیرهای برای همه این چالشها راهحل ارائه میکند. در تأمین مالی زنجیرهای یک بخشی از تأمین مالی مبتنی بر ابزارهای تعهدی است و تأمین مالی زنجیره وار و یکپارچه صورت میگیرد و امکان خروج منابع از زنجیرهها به حداقل میرسد. ضمن آنکه در این شیوه، ابتدا یک فرایند واقعی مانند صدور سیاهه، حمل کالا یا یک فرایند تجاری واقعی رخ میدهد و سپس فرایند تامین مالی آغاز میشود؛ بنابراین تا حد بالایی این مشکلات برطرف خواهد شد. به منظور تسویه اعتباری، ما فعلاً به برات الکترونیک و اوراق گام را معرفی کردهایم و در آینده نیز ابزارهای دیگری به آنها افزوده خواهد شد.
نکتهای را که باید بهصراحت اعلام کنم اینکه نقش بانک مرکزی در شیوه تأمین مالی زنجیرهای، صرفاً سیاستگذاری، تنظیمگری و ایجاد زیرساختهای حاکمیتی است و خدمات تأمین مالی زنجیرهای را صرفاً بانکها ارائه خواهند کرد.
این بانکها هستند که با ورود به این طرح مدلسازی خواهند کرد، پیشنهادها و درخواستهای مشتریان را شناسایی کرده و فرآیندهای مدیریت ریسک را اجرا میکنند و پلتفرمهای موردنیاز را ایجاد کرده و مدیریت مالی این زنجیرهها را با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند در چارچوب سیاستهای بانک مرکزی پیش خواهند برد؛ بنابراین بار اصلی مدیریت مالی زنجیرهای بر عهده بانکها خواهد بود. البته این به این معنا نیست که تأمین مالی زنجیرهای قرار است فشار مضاعف بر ترازنامه بانکها وارد آورد. اتفاقاً هدفی که ما در تأمین مالی زنجیره تولید دنبال میکنیم این است که فشار بر ترازنامه بانکها را تا حد ممکن کاهش دهیم.
در این میان بانک تجارت ازجمله بانکهایی بود که از ابتدا از آن دعوت کرده و زیرساختهای این بانک را با هم مرور کردیم. مدلهایی که برای تأمین مالی زنجیرهای داشتند را بررسی کردیم و سپس یک کارگروه مشترک را با بانک تجارت تشکیل دادیم که امیدوارم با توجه به امضای تفاهمنامه اخیر، برنامههای این کارگروه با سرعت و جدیت بیشتری ادامه داشته باشد؛ بنابراین دوستان ما در بانک تجارت کاملاً با این ادبیات آشنا هستند.
به مورد خوبی اشاره کردید. موضوع این طرح، جدید است و هم بنگاهها و هم بانکها و هم دستگاههای حاکمیتی با یک مساله جدید مواجه هستند. جمع بندی ما و دستگاههای ذیربط این بود که طرح را گام به گام و مرحلهای جلو ببریم. ابتدا ما با زنجیره فلزات، ساختمان، خودرو، لوازم خانگی، ماشینآلات، تجهیزات صنایع غذایی، صنایع شیمیایی و پتروشیمی شروع کردیم. زنجیرههایی که فکر میکردیم آمادگی بیشتری برای اجرای این کاردارند و فعلاً با هفت بانکی که زیرساخت لازم را داشتند یا تمایل به ایجاد این زیرساخت را داشتند کار را شروع کردیم، ولی هیچ محدودیتی برای ورود سایر بانکها و سایر اصناف و زنجیرهها وجود ندارد.
طبیعتاً نوع کار از جنس کارهایی نیست که بتوان بر روی کمیتها هدفگذاری کرد چراکه در واقع نوعی تغییر رویکرد به شمار میرود. ولی خودمان در کارگروههای مشترکی که با دستگاهها داریم یک هدف داخلی برای خودمان گذاشتهایم و آن اینکه تا پایان دولت سیزدهم سهم تأمین مالی زنجیرهای را از کل سرمایه در گردش کشور به حداقل ۵۰ درصد برسانیم که البته مستلزم همکاری همه دستگاهها و فراهم شدن همه زیرساختهای لازم است. ما زیرساخت پایش و رصد طرح را در اداره خودمان ایجاد میکنیم تا به تفکیک زنجیرهها، ابزارها، بانک و بنگاهها عملکرد طرح را رصد و اطلاعرسانی کند. همچنین از این سامانه برای اصلاح رویهها استفاده میکنیم و سهم هر بانک برحسب ابزار، بنگاه و رشته فعالیت مشخص میشود. امیدواریم اوایل سال آینده گزارشهای ادواری را برای مسئولین و عموم منتشر کنیم و قاعدتاً اثرات آن در اقتصاد نیز اندازهگیری خواهد شد.