به گزارش میمتالز، بهنام خوارزمی، مدیر برنامهریزی و مدیریت مالی شرکت فولاد هرمزگان طی یادداشتی نوشت: منابع مالی لازمه اصلی تداوم فعالیت یک بنگاه اقتصادی و حرکت آن در مسیر توسعه به شمار میآیند و یکی از دغدغههای اغلب سازمانها نوع و نحوه تامین مالی آنها است. در واقع، منابع مالی مایه حیات هر فعالیت اقتصادی محسوب میشوند. در عصر امروز، بانکها از طریق ارائه تسهیلات و وام، نقش به سزایی در تامین منابع مالی سازمانها ایفا میکنند.
با توجه به اینکه یکی از ابزارهای سنجش توانایی یک بنگاه اقتصادی در سودآوری و رشد، ارزیابی عملکرد مالی آن محسوب میشود، مدیریت امور مالی اهمیت بالایی دارد و بر نحوه تامین مالی اثرگذار است. یکی از شاخصهای مهم برای ارزیابی عملکرد تامین مالی بنگاههای اقتصادی، نسبت تسهیلات به سرمایه است که از تقسیم مجموع تسهیلات مالی بر مجموع تسهیلات مالی و حقوق صاحبان سهام به دست میآید. همچنین این نسبت، یکی از نسبتهای موثر در سنجش عملکرد سازمان از منظر مدیریت صحیح افزایش نقدینگی توسط بدهی استقراض شده از بانک برای بهبود سوددهی و عملکرد سازمان به شمار میرود.
فولاد ماده اولیه بسیاری از صنایع در جهان به حساب میآید؛ بنابراین صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع استراتژیک در جهان مطرح شده است. ایران نیز یکی از بزرگترین بازیگران صنعت فولاد جهان محسوب میشود. در صنعت فولاد نیز، همچون سایر فعالیتهای اقتصادی و صنعتی، مدیریت تامین مالی نقش به سزایی در پایداری تولید و افزایش سودآوری دارد. به همین دلیل، بررسی شاخصهای مالی برای ارزیابی عملکرد سازمان بسیار حیاتی است. عوامل متعددی نظیر شرایط اقتصادی حال حاضر کشور، تورم، نوسانات نرخ ارز و ... بر مدیریت مالی بنگاههای اقتصادی و نحوه تامین منابع مالی تاثیر گذارند. ارزیابی عملکرد مالی سازمان در زمینه توانایی صاحبان سهام برای تامین منابع مالی و یا استفاده از تسهیلات مالی، توسط شاخص نسبت تسهیلات به سرمایه سنجیده میشود. در بررسی نسبت تسهیلات به سرمایه یک سازمان، با توجه به عدم پوشش همه ابعاد نحوه تامین مالی در این شاخص، باید پارامترهای دیگری را هم در نظر گرفت. با این حال، توجه به این مهم از دو منظر قابل تحلیل و بررسی است. افزایش نسبت تسهیلات به سرمایه، هم به معنای افزایش بدهی و هم به معنای افزایش نقدینگی و حرکت سازمان در مسیر توسعه است. در واقع، با توسعه فعالیتها که افزایش ریسک را به دنبال دارد، نیاز به نقدینگی افزایش مییابد و با تامین نقدینگی توسط تسهیلات مالی، نسبت تسهیلات به سرمایه نیز بیشتر میشود. همچنین افزایش این نسبت میتواند بیانگر ناکارآمدی سازمان در تامین منابع مالی باشد که این مقوله تنها با سنجش نسبت تسهیلات به سرمایه مشخص نمیشود و بررسی سایر نسبتهای مالی مهم نیز تعیینکننده این موضوع خواهد بود؛ بنابراین بالا بودن این شاخص لزوما نشاندهنده عملکرد مطلوب یک سازمان نیست. به همین منظور، شاخصهای کلیدی دیگری که میزان سلامت مالی سازمان را نشان دهند بسیار اهمیت دارند. نسبت پوشش هزینه بهره شاخص تعیینکننده در بررسی میزان ریسکپذیری بانکها و سایر بازارهای سرمایه را در اعطای تسهیلات نشان میدهد. این نسبت بیانگر بازپرداخت هزینه بهره از محل سود به دست آمده است و دورنمای سلامت کوتاهمدت سازمان را در افت یا افزایش سود به تصویر میکشد، به طوری که افزایش بدهی سبب کاهش این نسبت و افزایش سود موجب افزایش این نسبت خواهد بود. از این رو، ارتقای پایداری یک سازمان در گرو اتخاذ سیاستهای صحیح اقتصادی است.
شرکت فولاد هرمزگان یکی از بزرگترین نقشآفرینان صنعت فولاد کشور محسوب میشود که همواره در راستای گسترش سهم بازار و افزایش سودآوری گامهای بلندی برداشته و با اقدامات بسیار مهم، پیشرفتهای قابل توجهی در سودآوری داشته است. به طور کلی، شرکتهای فولادی به دلیل طولانی بودن چرخه جریان نقدینگی در چرخه مسیر خرید مواد اولیه تا فروش محصولات فولادی و وصول مطالبات، با کمبود منابع مالی مواجه میشوند. چرخه نقدینگی شرکت فولاد هرمزگان نیز به دلیل افزایش موجودی مواد اولیه استراتژیک و فروش اعتباری این شرکت ممکن است با کمبود نقدینگی مواجه شود. برطرف نکردن نقدینگی موجب آسیب به چرخه تولید میشود؛ بنابراین کسری نقدینگی (در چرخه سه تا چهار ماه چرخه نقدینگی) شرکت عمدتا از طریق تسهیلات بانکی تامین میشود. اگرچه دریافت تسهیلات بانکی در شرایط اقتصادی حال حاضر جامعه از مزیت تامین منابع مالی محسوب میشود، با چالشهای متعددی نظیر مدت بازپرداخت و نرخ بهره همراه است.
بدیهی است که در تامین مالی سازمانها از طریق دریافت تسهیلات بانکی، افزایش نرخ بهره برای سازمانها جذابیت این روش را کاهش میدهد. هرچه نرخ بهره کمتر باشد، سود بیشتری برای سازمانها به ارمغان میآورد. بازپرداخت اقساط تسهیلات کوتاهمدت با قابلیت تمدید در مدت سه ماهه، شش ماهه و یا ۱۲ ماهه بوده و با توجه به روند اقتصادی جهان و ایران، از اصلیترین چالشهای تامین مالی از طریق تسهیلات مالی محسوب میشوند.
به طور کلی میزان حد اعتباری تسهیلات بانکی فولاد هرمزگان مطلوب بوده و با توجه به جریانهای نقدینگی شرکت، همچنان شرکت فولاد هرمزگان از این تمام حد اعتباری خود استفاده نکرده است. همچنین، فولاد هرمزگان موفق شده تا تسهیلات گرانقیمت خود را نیز توسط نقدینگیهای ایجاد شده با عملکرد شرکت پرداخت کرده و فقط تسهیلات ارزان قیمت باقی مانده است.
در کنار شاخص نسبت تسهیلات به سرمایه، بررسی پارامترهای دیگر همچون نسبت پوشش هزینه مالی با مفهوم توان بنگاه اقتصادی در تامین کردن پرداختهای هزینه بهره از محل سود عملیاتی، در ارزیابی عملکرد سازمان بسیار اهمیت دارد. به طوری که بالا بودن این شاخص، مشکل نداشتن در بازپرداخت هزینه بهره را نشان میدهد. همچنین پایین بودن این شاخص، بیانگر ریسک بالای سازمان در بازپرداخت هزینه بهره است؛ بنابراین هرچه میزان سود سازمان افزایش یابد، شاخص پوشش هزینه بهره نیز افزایش مییابد که افزایش توانمندی سازمانها را در میزان دریافت تسهیلات بیشتر نمایان میسازد.
از جمله مهمترین مزایای تامین مالی از طریق تسهیلات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بهره بدهی کاهنده مالیات است، در حالیکه سود سهام پس از کسر مالیات پرداخت میشود.
بازپرداخت بدهی در دوران تورمی ارزانتر تمام میشود.
پرداختکنندگان تسهیلات به جز بهره خود سهمی از سود بعد از بهره و مالیات ندارند.
کنترل شرکت به واسطه تامین مالی از طریق تسهیلات کاهش نمییابد.
همچنین اصلیترین معایب تامین مالی از طریق تسهیلات نیز موارد زیر هستند:
صرفنظر از داشتن سود یا زیان، بهره تسهیلات باید پرداخت شود.
اصل بدهی باید در سررسید پرداخت شود.
منبع: فلزات آنلاین