به گزارش میمتالز، دادههای وضعیت معاملاتی بازار فولاد ایران در روزهای گذشته کمی نگران کننده بوده است. میلگرد پر تقاضاترین محصول صادراتی ایران است. اگر فرض کنیم گزارش قیمتی امروز در خصوص نرخ صادراتی میلگرد ایران تحویل درب کارخانه حول تنی ۵۲۰ تا ۵۳۰ دلار صحیح باشد؛ حالا چالشی که در این بین مطرح میشود، پاسخ به این سوال است که نوردکاری که هفته پیش یا بطور مثال فردا قرار است شمش را معادل با نرخ حواله دلار نیمایی در بازه قیمت دلاری معادل با ۵۱۶ تا ۵۴۵ دلار به ازای هر تن؛ همانطور که محاسبه شد به معامله گذاشته شود. همین موضوع نشان میدهد که حاشیه سود در بازار صادراتی فعلا وجود ندارد و صرفا هدف درآمد مقطعی دلاری است.
نکته پنهان این معادله تفاوت نرخ حواله دلار نیمایی و اسکناس بازار است. در بازارهای اسپات ایران معاملات با پول نقد صورت میگیرد به خصوص اینکه مشکلات تحریمی و محدودیت مبادلات حوالهای هم پیش پای اینها قرار دارد. تبدیل دلار کاغذی به حواله دلار برای کشور هزینهای در بر دارد که باعث میشود نرخ تولیدی و معاملاتی محصولات فولادی در قالب زیرفروشی به مشتریان بین المللی عرضه شود.
بازار فولاد ایران در ابعاد داخلی و صادراتی درگیر نرخ گذاریهای بی اساس بر اساس نرخ دلاری است که شاهد بودیم در روزهای گذشته ۴ هزار تومان کاهش را ثبت کرد. همین نرخ گذاری نقش اول این رکود را بازی میکند. رکود در بازار آزاد محصولات فولادی کشور بهمراتب سنگینتر از رکود در معاملات شمش فولاد است. این نشان میدهد که هنوز خام فروشی در بازارهای صادراتی برای کشور به عنوان یک مسکن عمل میکند.
چند نرخی بودن ارز در کشور همیشه باعث ایجاد فرصتهایی برای عدهای میشود تا بتوانند با زیرفروشی محصول نهایی خود نسبت به رقبای تجاری سایر کشورها در حوزههای صادراتی با تحریمها مقابله و چراغ کارگاه خود را روشن نگه دارند و از طرفی ماحصل این رخداد که در واقع به یغما رفتن منابع بیت المال ایران به ارزانترین وجهی که در این پروسه صورت میگیرد؛ واقعهای بسیار تلخ برای مردم ماست که محصول تحریمهای ناجوانمردانه آمریکاست و متاسفانه تازگی هم ندارد.
متاسفانه بازار فولاد ایران هم در شرایطی قرار گرفته که نه رمقی در بازار داخل باقی مانده و نه بازارهای صادراتی جور شرایط نابسامان بازار داخلی را میکشند. نکته قابل تامل اینکه این موضوع سالهاست مناقشه بین زنجیرهای هم هست؛ یعنی زنجیره بالادست معتقد است باید مواد اولیه با نرخ ارز بازار آزاد و واقعی یا نزدیک به آن فروخته شود تا بساط زیر فروشی برچیده شود، اما نتیجه آن گران فروشی از سرچشمهها و ظلم به مردم خواهد بود و لذا بنظر میرسد تنها چاره ممکن در شرایط کنونی تلاش برای تک نرخی کردن ارز باشد. متاسفانه تلاش برای زیر فروشی در بازارهای صادراتی سادهترین راه حل و اشتباهترین رویکردی است که فولادیها در شرایط فعلی میتوانند برگزینند.
منبع: آرتان پرس