به گزارش می متالز، سهام شرکتها معمولا با اعلام افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها داغ میشوند. موارد مختلف میتوان در خصوص علت چنین رخدادی مطرح کرد. برخی عنوان میکنند که افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی باعث میشود که ارزش روز داراییها به قیمت واقعی آن نزدیک شود. بر این اساس اگر ارزش اسمی هر سهم 100 تومان باشد، با افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی دارایی و افت قیمت سهم به کمتر از 100 تومان پتانسیل رشد قیمت وجود خواهد داشت. برای بسیاری ممکن است همین استدلال به منظور خرید سهام کافی باشد. اما در واقع تحلیل اینچنینی کاملا به کارایی شرکت بیتوجه است و تمام تمرکز خود را روی دارایی شرکت قرار داده است. در این خصوص باید گفت بسیاری از شرکتهای بورسی سودآور نیز ارزش دارایی خود را اگر بر اساس تورمهای سنگین اقتصاد کشور بهروز کنند، ارزش سهام آنها احتمالا به کمتر از ارزش اسمی نزول مییابد.
در شرایط کنونی امکان افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها برای شرکتهای زیانده و مشمول اصل 141 قانون تجارت فراهم شده است. بر این اساس شرکتهایی که زیان انباشته آنها نصف سرمایه را از بین ببرد باید با برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده در خصوص ادامه بقا یا انحلال شرکت تصمیمگیری شود. از آنجایی که اغلب این شرکتها از نظر عملیاتی چندان چشمانداز بهبود سودآوری به منظور جبران زیان انباشته را ندارند از تنها راهکار خود یعنی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی استفاده میکنند. حال اینکه اگر داراییها شامل ماشینآلات یا سایر اموال استهلاکپذیر باشد موجب افزایش هزینه استهلاک و کاهش سودآوری شرکت در صورتهای مالی سالیانه میشود؛ این موضوع در گزارش توجیهی افزایش سرمایه اخیر ذوب آهن قابل رصد است. با این حال، همانطور که انتظار میرود رشد قیمت از مجرای افزایش سرمایه دارایی عمدتا بازدهی با برآیند صفر برای کل بازار است. در این خصوص، چون عمدتا پس از افزایش سرمایه نیز عملیات شرکت بهبود نمییابد بر میزان زیان انباشته افزوده میشود و در نتیجه با ارائه عملکرد مالی در پایان فصل واکنش منفی بازار را به دنبال دارد. با نگاهی به شرکتهایی که چنین افزایش سرمایهای را در دستور کار قرار دادهاند، علت این موضوع کاملا مشخص میشود. خرید سهام یک شرکت بر اساس چشمانداز مثبت سودآوری توجیهپذیر است و افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی تنها ارزش داراییهای شرکت را بهروز میسازد و بر بهبود وضعیت عملیاتی یا سود تکرارپذیر شرکت اثری ندارد.
البته افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی میتواند نسبتهای مالی شرکت را بهبود بخشد. بعضا شرکتها با بهروز ساختن ارزش داراییها میتوانند از تسهیلات بیشتری استفاده کنند. با این حال این موضوع نهتنها راهحلی برای بهبود وضعیت سودآوری عملیاتی شرکتها نیست بلکه در نهایت با افزایش فشار هزینه مالی حتی فشار بر سود خالص را طی دورههای بعد افزایش میدهد. بعد از افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها معمولا مدیران عامل شرکتها برنامههای رویایی را مطرح میکنند که مطابق نمونههای تجربی این برنامهها چندان در دسترس نبوده و تنها به منظور امیدوار نگه داشتن سهامداران طرح میشود.
در این میان برخی از شرکتهای کالایی که در سالهای اخیر افزایش سرمایههای سنگین از محل تجدید ارزیابی را انجام دادهاند با بهبود موقت سودآوری همراه شدهاند اما این جریان نه به خاطر بهبود کارایی شرکت از کانال افزایش سرمایه یا اجرای برنامههای مورد نظر مدیرعامل بوده، بلکه جهش نرخ دلار و بهبود وضعیت بازار جهانی سبب شده که این شرکتها تا حدودی وارد مسیر سودآوری شوند.
این گزارش مروری سنجشگرانه نسبت به اظهارنظرها در خصوص ارزندگی سهام به دنبال افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها است. در این میان همچنان ممکن است سهام شرکتها به دنبال چنین افزایش سرمایهای داغ شوند اما لازم است که سهامداران به علت داغ شدن سهام ناشی از این افزایش سرمایه آشنا باشند تا در موعد مقرر از سهام خارجشده و در دام زیانهای سنگین که پس از تخلیه هیجان رخ میدهد نیفتند.
میتوان یک نقطه چرخش سهام بعد از انجام افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها به وضوح در سالهای گذشته مشاهده کرد. برای مثال به افزایش سرمایه گروه سایپا در اواخر سال 94 یا اوایل سال 95 که مراجعه شود علت طرح چنین مسئلهای کاملا مشخص میشود. نقطه بازگشت بعد از ثبت افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها است.
در این خصوص آخرین بخشنامه سازمان بورس در خصوص توقف نمادها نیز دقیقا این نقطه را نشانه گرفته است. در این خصوص در بند پایانی این بخشنامه آمده است که اگر شرکتی افزایش سرمایه سنگین (بیش از 200 درصدی) با انتشار سهام جایزه را در دستور کار قرار دهد تا زمان ثبت افزایش سرمایه امکان انجام معامله مهیا نیست. شاید این موضوع تا حدودی برای معاملهگران تازهوارد بورس گنگ باشد.
باید اشاره کرد که افزایش سرمایه از محل سود انباشته، اندوخته، تجدید ارزیابی داراییها که با انتشار سهام جایزه همراه است، فشار عرضه نهفته را در خود دارد. برای مثال سهام ذوب آهن اصفهان افزایش سرمایه 85 درصدی را به ثبت رسانده است. حدود 2 میلیارد سهم از این شرکت بعد از انجام افزایش سرمایه معامله شده است؛ باید توجه داشت بین انجام افزایش سرمایه بعد از برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده و ثبت آن به منظور امکان معامله تفاوت وجود دارد و بعد از ثبت سهام جایزه به پرتفو سهامدار که در افزایش سرمایه شرکت کرده است اضافه میشود.
اگر فرض شود که هر یک از سهمهای ذوب آهن اصفهان پس از بازگشایی به دنبال انجام افزایش سرمایه تنها یک بار معامله شده است، در مجموع پتانسیل عرضه حدود 1.7 میلیارد سهم بعد از ثبت افزایش سرمایه وجود دارد. در نتیجه نقدینگی بیش از 300 میلیارد تومانی برای پاسخگویی به این عرضهها نیاز است. بر این اساس، باید معاملهگران به دقت به این موضوع توجه داشته باشند. هر چند وعدههایی در خصوص افزایش میزان تولید و همچنین بهبود رویه عملیات در ذوب آهن شنیده میشود و این امید وجود دارد که این وعدهها محقق شود اما در شرایط کنونی عملکرد پاییز و سال 97 اهرم فشار بر قیمت سهام این شرکت محسوب میشوند و میتواند واکنش منفی بازار را به دنبال داشته باشد.
حال این موضوع برای برخی از شرکتها مانند بانک تجارت که شایعات از افزایش سرمایه بیش از 300 درصدی خبر میدهد جالب توجه است. معاملهگران حرفهای بازار که معمولا از بازی افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی آگاه هستند با تردید مواجه شدهاند که بعد از انجام افزایش سرمایه، با ثبت همزمان و بازگشایی نماد آیا همچنان سهام این شرکتها داغ میشود. انتظار تغییر بنیادی قابل توجه چندانی وجود ندارد. گرچه این امید است که به دنبال بهبود کرک سود حاصل از تسهیلات با سود سپردهگذاران وضعیت این بانک و دیگر بانکها بهبود یابد اما این موضوع نیازمند تداوم و رصد دقیق است و تنها بر اساس دو دوره نمیتوان این برداشت را داشت. بعد از افزایش سرمایه بر اساس شایعات موجود احتمالا قیمت سهم به کمتر از 30 تومان خواهد رسید اما تعداد سهام شرکت نیز بیش از 4 برابر شده است و بر این اساس نقدینگی بالایی برای حمایت از قیمت سهم موجود است. حال اگر روند ثبت و بازگشایی با انتشار عملکرد مالی فصلی همراه باشد و نشانههای منفی مورد انتظار منعکس شود رویه قیمتی مبهم خواهد بود.
بار دیگر تاکید میشود که از نظر بنیادی شاید افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها توجیه خرید نداشته باشد ولی بازار علاقه شدیدی در این سالها به این موضوع نشان داده است. بر این اساس نمیتوان گفت که باید از کسب این سود چشمپوشی کرد. با این حال آگاهی کافی از ریسک و فرصتهای موجود برای تمامی معاملهگران الزامی است.