به گزارش می متالز، تحریمهای آمریکا آنطور که حسن روحانی؛ رئیسجمهوری ایران نیز پیشتر آن را به مثابه یک جنگ تمامعیار اقتصادی دانسته بود در راستای فلج ساختن اقتصاد ایران وضع شدهاند تهران در مقابل خواستههای واشنگتن سر تعظیم فرود آورد. اما اتحادیهاروپا در این بین نمیتواند تصمیم مشخصی اتخاذ کند، زیرا از یکسو جدا از منافع برجام تلاش دارد نقش خود را در قامت یک بازیگر منطقهای ایفا کرده و چندجانبهگرایی خود را استحکام ببخشد، اما از طرف دیگر مجبور به حفظ روابط فراآتلانتیکی با آمریکا بهعنوان پایه و اساس سیاستخارجی خود است.
در صورتی که برجام فروبپاشد ایران تنها بازنده این بازی نخواهد بود چراکه پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام نهتنها تحریمهای دولت ترامپ بانکهای آمریکایی را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه از تجارت اروپا با ایران نیز ممانعت میکند. اروپا استراتژی امنیتی خود را در سال ۲۰۰۳ بهروزرسانی کرد. این استراتژی البته بیش از آنکه واکنشی به برنامه هستهای ایران در آن سالها باشد، پاسخی به ورود نیروهای آمریکایی به عراق و واهمه از آن بود که ایران هدف بعدی آمریکا باشد. از این رو «چندجانبهگرایی موثر» از سوی اتحادیهاروپا در شمایل نوعی انتقاد سخت نسبت به رفتار یکجانبه آمریکا در عراق پدید آمد.
دستاورد تلاش ۱۲ ساله و چندجانبه اروپا را میتوان دور شدن سایه جنگ بین ایران و آمریکا دانست. در سال ۲۰۰۳ و در راستای نیل به این هدف سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان وارد چند دور از مذاکرات هستهای با ایران شدند. با اینکه دستیابی به یک توافق ماندگار در یک قدمی بود، اما در هر صورت این اتفاق پس از ۱۲ سال در ۲۰۱۵ با امضای برجام رخ داد.
اکنون با خروج آمریکا از برجام، گزینه نظامی یکبار دیگر روی میز قرار دارد. با این حال توافق هستهای با ایران ایجاد نوعی ثبات هستهای را درپی داشته است. حتی با به اتمام رسیدن برخی از تعهدات ایران ظرف ۱۵ سال آینده، پایبندی ایران به عضویت در پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه خواهد داشت.
براساس مطالعاتی که از سوی رابرت آینهورن؛ کارشناس عدم اشاعه آمریکایی انجام شد ایران با کاهش ظرفیت خود برای تولید مواد کمتر شکافتپذیر توانسته است به همسایگان و جامعهجهانی نشان دهد انگیزهای برای تولید تسلیحات هستهای ندارد. بر همین اساس ایران در قامت یک قدرت هستهای تهدیدی برای منافع اروپا و کشورهای خاورمیانه نخواهد بود.
البته پایبندی اروپا به برجام را نمیتوان اینگونه تفسیر کرد که نگرانی از سوی کشورهای عضو این اتحادیه در مورد برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران وجود ندارد. در طول دو سال گذشته همواره رهبران اروپایی خواستار آن بودهاند با ایران در مورد موضوعهای دیگری نیز به مذاکره بنشینند اگرچه از نقطهنظر اروپایی، این مساله نباید خللی در اجرای برجام ایجاد کند. اگر فضای امنیتی میان ایران و آمریکا متشنج شود این موضوع میتواند پیامدهای فاجعه باری برای اروپا در پی داشته باشد.
خروج ایران از برجام به معنای آغاز یک رقابت تسلیحاتی تمامعیار در خاورمیانه خواهد بود. عربستانسعودی تاکنون بارها تمایل خود را برای دستیابی به تسلیحات هستهای در صورت از سرگیری برنامه هستهای ایران ابراز کرده است. بهعلاوه اروپا ممکن است در آینده نزدیک با بحران جدید هجوم مهاجران نیز مواجه شود.
در صورت بروز هرگونه درگیری نظامی در خاورمیانه، ورود صدها هزار مهاجر به اروپا اجتناب ناپذیر است. ورود مهاجران در سالهای اخیر تاکنون نیز برای لیبرال دموکراسی اروپایی پیامدهای گستردهای داشته است؛ بهطوریکه امروز میتوان ظهور احزاب راستگرای افراطی و پوپولیست را در فرانسه، قلب دموکراسی جهان نیز به وضوح دید. از این رو همین عامل میتواند در نهایت پیامدهای فاجعهباری را برای ثبات و سیاست اروپایی درپی داشته باشد.
ستونهای ساختاری استراتژی امنیتی ۲۰۰۳ و استراتژی جهانی ۲۰۱۶ اروپا بر پایه نظم جهانی قانونمداری است که قواعد سازمان ملل را در هسته و چندجانبهگرایی را بهعنوان اصل خود قرار داده است. بر همین اساس در راستای آنکه سازمانهای بینالمللی، رژیمها و معاهدات بتوانند کارآمدی خود را برای مقابله با تهدید ثبات و صلح بینالمللی حفظ کنند، زمانی که یک توافق از سوی طرفی نقض میشود جامعه جهانی باید واکنش درخور را انجام دهد. این ارزشهای اساسی اروپایی همچنین در مذاکرات هستهای با ایران نیز گنجانده شدند. بنابراین خروج یکجانبه آمریکا از برجام نقض همه این ارزشهای اروپایی است.
ابتدا باید گفت که خروج آمریکا چندجانبهگرایی را به چالش کشید. ترامپ سه ماه پیش از آنکه در ماه مه از برجام خارج شود از اروپا خواست با ایران به یک توافق بهتر دستیابد. اما موضوع دیگرآن است که خروج آمریکا از برجام علاوه بر این، نقض توافقنامههای سازمانملل نیز محسوب میشود. توافق هستهای ایران با صدور قطعنامهای از سوی سازمانملل به تایید رسیده بود و از اینرو، خروج آمریکا از برجام تنها خروج نبود، بلکه نقض بهشمار میآید.
با اینکه نقش جهانی اتحادیه اروپا به چالش کشیده شده است، اما این اتحادیه تاثیر مهمی در حصول توافق هستهای ایفا کرده است. یک مشاور کاخسفید اندکی پیش از توافق طرفها در سال ۲۰۱۵ در رابطه با نقش اروپاییها در مذاکرات هستهای ایران به نشریه پولتیکو گفت: ما بدون اتحادیهاروپا به هیچگونه توافقی با ایران دست پیدا نمیکردیم.
یک سال پس از اجرایی شدن برجام و با تبیین استراتژی جهانی ۲۰۱۶ اروپا، اکنون اروپا موضوع ایران را مدلی برای مشارکت خود در سیاست و امنیت خارجی میداند. اروپا امروز تلاش میکند جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر جهانی بیش از پیش تقویت کند.
توافق هستهای ایران به اروپاییها یاد داده است که در صورت تسلیم شدن در برابر آمریکا، استقلال خود را از دست خواهند داد. نظیر این سناریو در سال ۲۰۰۶، زمانی که اروپا تحت فشار واشنگتن با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت موافقت کرد، رخ داد. اگر اروپاییها انتظار روی کار آمدن رئیسجمهور جدیدی در آمریکا را بکشند، تمایل برای خودمختاری استراتژیک نمیتواند به یک هدف برای آنها بدل شود.
زمانی که دونالد ترامپ از برجام خارج شد، دیوید سالیوان؛ نماینده اتحادیه اروپا در آمریکا در گفتوگویی با اندیشکده آتلانتیک، اعمال تحریمهای هستهای مرتبط با برجام را علیه ایران غیرقانونی دانست. از آن زمان اتحادیهاروپا تمام تلاش خود را بهکار بسته است از بانکها و شرکتهای اروپایی که با ایران همکاری میکنند در برابر تحریمهای آمریکا محافظت کند.
علاوه بر بهروزرسانی قوانین مسدودکننده که هدف آن محافظت از شرکتها در مقابل تحریمهای ثانویه است، بانک سرمایهگذاری اروپا یک خط اعتباری ویژه را برای شرکتهایی که به تجارت با ایران تمایل دارند راهاندازی کرده است. استفاده از خطوط اعتباری بانکهای ملی اعضای اتحادیهاروپا گزینهای است که براساس آن اعضا میتوانند خود بهطور مستقل تصمیمگیری کنند.
همچنین اتحادیهاروپا ۵۰ میلیون دلار را برای کمک به مشکلات اقتصادی ایران تامین کرده است. با این حال هیچیک از این اقدامات بهنظر نمیرسد بتواند منافع وعده داده شد در توافق را برای ایران میسر کند. دلیل اصلی این موضوع نیز آن است که اتحادیهاروپا دارای استقلال مالی نیست.
بهنظر نمیرسد که هیچگونه مصالحهای در مورد سیاست هستهای ایران بین دو سوی آتلانتیک ممکن باشد. با خروج از برجام، آمریکا ارزشهای ساختاری اروپا-چندجانبهگرایی و نظمجهانی قانونمدار را به چالش کشیده است. آمریکا با بازگرداندن تحریمها، نقاط ضعف اروپا، نظیر عدم استقلال مالی را هدف قرار داده است و به این ترتیب موجب شد اروپا نتواند به تعهدات خود در برجام عمل کند. از این رو مصالحه با آمریکا موجب تحقیر اروپا خواهد شد. اروپا در صورتی که نتواند بیانیههای سیاسی خود را عملی کند میتوان منتظر به مخاطره افتادن امنیت خود و یک رقابت تسلیحاتی احتمالی در خاورمیانه شود.
اتحادیه اروپا باید ابتدا جدا از روابط فراآتلانتیکی این موضوع را بپذیرد که یک تناقض منافع و ارزشها میان بروکسل و واشنگتن وجود دارد که این موضوع پیرامون توافق هستهای ایران نمود یافته است. از سوی دیگر اتحادیهاروپا برای حفظ استقلال سیاسی و مالی خود باید تلاش کند تا روابطش را با نظم جهانی جدید برقرار سازد. بهعبارت دیگر اروپا باید با روسیه و چین تلاش خود را انجام دهد که از برجام محافظت کرده و در برابر یکجانبهگرایی آمریکا، مدل چندجانبهگرایی را حمایت کند.