تاریخ: ۳۱ فروردين ۱۴۰۱ ، ساعت ۱۹:۳۱
بازدید: ۳۱۱
کد خبر: ۲۵۵۵۰۴
سرویس خبر : صنایع کوچک

مروری بر سرنوشت تلخ کارخانجات نساجی قائم شهر/ با امید شهر خسته چه کردند؟

‌می‌متالز - هیجان این روز‌های مردم قائم شهر درپی پیروزی تیم فوتبال این شهر در مسابقات جام حذفی باعث شده که یکبار دیگر، یاد روزگار رونق کارخانجات نساجی مازندران در ذهن‌ها تداعی شود.

به گزارش می‌متالز، هفته گذشته وقتی بیشتر مردم در شهر‌ها و روستا‌های کشور خواب بودند، مردم یک شهر از کوچک و بزرگ، زن و مرد با حضور در خیابان‌ها به شادی پرداختند. آن‌ها پرچمی را در دست داشتند و یک صدا فریاد می‌زدند: نساجی قائم شهر. مسئولان محلی نیز شاید مجبور شدند به ناچار از خواب شیرین برخیزند و در کنار مردم و در برابر دوربین‌های تلوزیونی و عکاسان خبری در قاب تلوزیون و صفحات سایت‌ها و روزنامه‌های محلی - ولو برای دقایقی کوتاه - خود را در یک افتخار شریک دانسته و وعده حمایت بدهند! وعده پشتیبانی از نساجی قائمشهر! روز بعد، اما تمام کشور این تصاویر را دیدند و برخی به یاد چند دهه پیش افتادند که نام و تابلوی نساجی مازندران و نساجی قائم شهر در همه ذهن‌ها و محلات می‌درخشید و منسوجاتش در همه خانه‌ها به چشم می‌خورد.

افسانه نساجی قائم شهر

به مدت چنددهه راس ساعت شش صبح، صدای سوت شروع به کار کارخانه نساجی قائم شهر، اهالی یک شهر را بیدار می‌کرد. زنان خانه‌دار با این آژیر از خواب بیدار می‌شد، بچه‌هایشان را آماده می‌کردند تا به «مدرسه نساجی» بفرستد. ظهر همان روز، وقتی آزیر دوباره به صدا در می‌آمد، همان زنان می‌دانستند همسر و فرزندانشان تا دقایقی دیگر برای ناهار سر می‌رسند. دیگر کارگران هم برای شیفت بعدازظهر آماده می‌شدند تا شب که دوباره آژیر به صدا در می‌آمد برای خوردن شام به خانه برگردند.

در این کارخانه برای بهبود شرایط کاری زنان بافنده، شیرخوارگاهی احداث شده بود تا از فرزندان این زنان شاغل در ساعات کاری نگهداری شود، اقدامی که حتی امروزه در صنایع ما دیده نمی‌شود.

راه آهن شهر از میان این کارخانه می‌گذشت تا روند بارگیری تولیدات و تخلیه سوخت مورد نیاز آن با سرعت بیشتری انجام شود چراکه منسوجات این کارخانه مشتری‌های بسیار زیادی داشت.

مروری بر سرنوشت تلخ کارخانجات نساجی قائم شهر/ با امید شهر خسته چه کردند؟


در اغلب شهر‌های کشور فروشگاه‌های نساجی قائم شهر به طور مستقیم تولیدات این کارخانه را به دست علاقه مندان می‌رساندند. اهالی تهران با نمایندگی‌های این شرکت در محلات خود خاطرات بسیاری دارند.

اما چرخ روزگار به کام کارگران یکی از بزرگترین صنایع کشور که دهستانی کوچک را به شهری بزرگ و پررونق تبدیل کرده بود، نچرخید، چون این کارخانه مانند بسیاری دیگر از نمونه‌های مشابه خود طعمه واردات بی رویه و خصوصی سازی‌های مشکوک شد.

نساجی چه سالی بنا شد؟

بهره برداری از کارخانه شماره یک نساجی قائم شهر در سال ۱۳۰۹ در علی آباد قدیم (قائم شهر امروز) شد. دیگر واحد‌های شماره ۲ و ۳ این کارخانه به مرور تا سال ۱۳۵۶ راه اندازی شد.

مروری بر سرنوشت تلخ کارخانجات نساجی قائم شهر/ با امید شهر خسته چه کردند؟


سال ۱۳۶۲ اوج فعالیت این کارخانه بود به گونه‌ای که خریداران داخلی و خارجی محصولات آن مقابل واحد بازرگانی نساجی قائم شهر صف می‌کشیدند.

هم زمان با اجرای سیاست‌های اقتصادی تعدیل ساختاری در دولت پنجم درسال ۱۳۷۲ کارخانه نساجی قائم شهر در پی عدم پرداخت تعهدات مالی خود به بانک صنعت و معدن، به بانک ملی واگذار و شاهد تکرار قصه غم انگیری شد که برای خیلی از صنایع کشورمان رخ داد.

نابسامانی مدیریتی، عدم بروزرسانی ماشین آلات، شدت گرفتن واردات کالا‌های مشابه، داستان همیشگی همه صنایع پررونق کشور است که به تعطیلی کشیده شدند. حالا که نساجی پررونق به بانک ملی واگذار شده، سیل مشکلات کارخانه آغاز و زمینه از بین رفتن آن مساعد شده بود.

عدم توانایی در پرداخت مزد کارگران از سال ۱۳۸۰، تولید را درواحد‌های مختلف این کارخانه متوقف کرد تا با فروش تجهیزات و ماشین آلات، بخشی از مطالبات کارگران را پرداخت کردند تا جایی که پس ازفروش ستون‌ها و سقف سوله ها، دیگر چیزی برای فروش نمانده بود.

کارخانه شماره ۲ نساجی با خاک یکسان و زمین آن بین مالکان تقسیم شد و هم اکنون بخشی از آن به پارک تبدیل شده است. مجسمه معروف زنی که در حال نخ ریسی بود و روزی نماد شهر قائم شهر بود نیز به طور کامل تخریب شده است.

تقریبا هر رد و نشانی از نساجی قدیم را از بین برده اند

دیگر خبری از فروشگاه‌های نساجی حتی در قائم شهر نیست. در وبسایت فعلی شرکت نساجی قائم شهر که مدت‌ها است به روز رسانی نشده است، آگهی مزایده یک باب فروشگاه این کارخانه در سازی، ذوق بیننده را کور می‌کند.

مدرسه و باشگاه ورزشی نساجی که برای فرزندان کارگران ساخته شده بود نیز با خاک یکسان و در زمین آن مدرسه‌ای با نام دیگر ساخته شده است.

درست پس از چند روز از سفر استانی محمود احمدی نژاد به مازندران، وقتی که جمعیت یکصدا از رییس جمهور وقت، احیای کارخانجات نساجی را خواستار شدند، روی بقایای ریل منتهی به کارخانه آسفالت کشیده شد تا تصویر روزگار پررونق این شرکت برای نسل جدید ناپدید شود.

کم کم نام قائم شهر و نساجی اش هم، چون سایر واحد‌های نساجی در اصفهان، یزد، خرم آباد و ... از زبان‌ها افتاد به گونه‌ای که کمتر کسی از نسل جوان با شنیدن نام نساجی از وجود صنعتی پررونق در کشور مطلع است.

مروری بر سرنوشت تلخ کارخانجات نساجی قائم شهر/ با امید شهر خسته چه کردند؟

مروری بر سرنوشت تلخ کارخانجات نساجی قائم شهر/ با امید شهر خسته چه کردند؟



روزگاری شش هزار کارگر زن و مرد به طور مستقیم در کارخانه نساجی قائم شهر کار می‌کردند، اما سنگ اندازی‌های نهاد‌های دولتی و خصوصی سازی بی ضابطه نگذاشت سرویس‌های رفت و آمد کارگران برقرار بماند.

از نساجی چه باقی مانده است؟

تلاش‌های سیاسی برای احیای این کارخانجات موثر واقع نشد تا جایی که هم اکنون اوضاع کارخانه شماره سه به صورتی است که علف از سرروی بقایای کارخانه بالا رفته است. همانطور که گفته شد دیگر خبری از کارخانه شماره دو نیست و کارخانه شماره یک به شهرداری واگذار شده است که مشغولتولید کفن و گونی است. اما در کارخانه دیگر پس ازواگذاری آن به یک سرمایه گذار خارجی و خروج او از کشور، سرمایه گذاری داخلی مدیریت مجموعه را به دست گرفته است. مدیریت جدید کارخانه شماره سه، با همراهی ستاد اجرایی مقداری از ماشین آلات این کارخانه که دو دهه پیش در گمرک معطل و دیرهنگام ترخیص شده بود را بکارگیری و سه سالن تولید را راه اندازی کرده است. ابهام و درگیری‌ها برسر مالکیت این مجموعه و از سوی دیگر، خرابه‌های بقایای کارخانه در این مجموعه باعث شده که این شرکت در میان اهالی مازندران به عنوان چراغی روشن برای کارگران به چشم نیاید.

حالا، اما وارث نام نساجی توانسته با پیروزی در مسابقات فوتبال جام حذفی ایران یک بار دیگر شور و شعف را مردم قائم شهر بازگرداند تا به همه ما یادآوری کند که روزگاری کجا ایستاده بودیم و به کجا رسیدیم. تیم نساجی قائم شهر به خاطر همین بی مهری‌ها از سوی هواداران خود «امید شهر خسته» نام گرفته است.

حالا که دوباره نام و یاد نساجی به بهانه یک برد در مستطیل سبز زنده شده، تا از یاد‌ها نرفته خوب است که مسئولان استانی و کشوری تنها به وعده حمایت از یک تیم اکتفا نکنند. آن‌ها همت کنند تا صنعت نساجی را در کشور احیا و پشتیبانی کنند، تا باز هم چشم مردممان به منسوجات با کیفیت ساخت ایران روشن شود نه اینکه در بازار‌های کم رمق این روز‌ها در پی روسری چینی، چادر کره ای، تیشرت ترک و پیژامه پاکستانی و... باشند. در این صورت هزاران کارگر زحمتکش دوباره به کارخانه‌های نساجی بازمی گردند و شرمنده خانواده نخواهند بود. بدون شک احیای چند هزار شغل مستقیم و چندین هزار مشاغل مرتبط باعث می‌شود که خود کارخانجات نساجی مانند گذشته به سراغ فعالیت‌های فرهنگی، آموزشی و ورزشی بروند و از محل عوایدشان مسئولیت اجتماعی خود را انجام خواهند داد تا دیگر نیازی به کمک‌های استانی و محلی نباشد. می‌شود با همت و برنامه ریزی کاری کرد تا مردم قائم شهر و سایر شهر‌هایی که نساجی آن‌ها تعطیل شده، هر شب و روز شاد باشند و به نساجی افتخار کنند.

مروری بر سرنوشت تلخ کارخانجات نساجی قائم شهر/ با امید شهر خسته چه کردند؟

*با تشکر ازبابک شیرآقایی

منبع: پایگاه اطلاع رسانی جماران (جی پلاس)

عناوین برگزیده