به گزارش میمتالز، در خلاصه مدیریتی این گزارش آمده است: شکاف در زیرساختهای مالی پیامدهای طولانیمدت برای توسعهٔ اقتصادی و اجتماعی دارد. ابزارهای معمول تأمینمالی، بهدلیل بهرهوری پایین، هزینههای بالای معامله، و مدتزمان معاملهٔ طولانی، از عوامل اصلی در عدم تطابق بین توسعهٔ زیرساختها و تأمینمالی موجود محسوب میشوند. همچنین در تأمینمالی سنتی، اشکالاتی در مدیریت جریان اطلاعات، تدارکات، و جریان سرمایه وجود دارد که منجر به نابرابری و عدم تقارن اطلاعات میشود. کلاهبرداری و تقلب در نحوهٔ استفاده از تسهیلات نیز بهوفور اتفاق میافتد.
برای حل مشکلات مالی سنتی، در این گزارش نوع جدیدی از بستر مالی را معرفی میکنیم که از پول دیجیتال بانک مرکزی، توکنسازی بلاکچین، و قراردادهای هوشمند برای مدیریت کل فرایند بهره میبرد. این بستر مشکل عدم اعتماد را بین دهنده و گیرندهٔ وام مرتفع میکند؛ کارایی جریان سرمایه و جریان اطلاعات را بهبود میبخشد؛ هزینهها را کاهش میدهد و خدمات مالی بهتری را به طرفهای مربوطه ارائه میدهد.
پول دیجیتال بانک مرکزی ماهیت نظارت را تغییر داده و این نظارت متمرکز جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادههای عمدهٔ مالی کاربران را تسهیل میکند. برای نظارت بر تسهیلات در شبکهٔ پول دیجیتال بانک مرکزی، میتوان فاکتورها را به توکن تبدیل کرد. توکنها میتوانند طیف وسیعتر و متنوعی از وامدهندگان را جذب کنند، زیرا وجوه میتواند از هر فردی که به شبکهٔ پول دیجیتال بانک مرکزی دسترسی دارد، تأمین شود. یک فاکتور توکنایزشده مجهز به ویژگیهایی مانند قابل ردیابیبودن، تقسیمپذیری و تغییرناپذیری است که میتواند توسط چندین وامدهنده تأمین شود، ضمن اینکه از تأمینمالی مضاعف جلوگیری میکند. علاوهبراین، میتوان مالکیت توکنهای فاکتور را در شبکه منتقل کرد. در نهایت، فرایند توکنایزکردن این پتانسیل را دارد که به تحول در زنجیرهٔ تأمینمالی اعم از کاهش هزینهٔ تأمین اعتبار تأمینکنندگان، شفافیت، حذف واسطه، کاهش تقلب، کاهش زمان، و اطمینان از محل خرج تسهیلات کمک کند.
نتایج تحقیقات نشان میدهد نشانهگذاری (توکنایزکردن) میتواند مدیریت نقدینگی، بازده معاملات، و شفافیت را بین واسطهها بهبود بخشد. از طرفی بهدلیل زیرساختهای فنی محدود، عدم قطعیت مقررات، نوسانات بازار توکن و نبود بخش دولتی، پتانسیل آن هنوز بهطور کامل درک نشده است. پول دیجیتال بانک مرکزی اگرچه فرصتهایی را ارائه میدهند، بسته به هدف افرادی که به انبوه دادههای تولیدشده دسترسی دارند، پتانسیل ایجاد تهدید را نیز دارند. میزان سود و تهدید بالقوه تا حد زیادی به نیت مسوولان طراحی و استقرار این فنّاوری بستگی دارد.
از بُعد مثبت، پول دیجیتال بانک مرکزی میتواند با افزایش نظارت بر جامعه، توانایی مقامات را در درک چگونگی عملکرد اقتصاد و پاسخگویی به مشکلات افزایش دهد و از جنبهٔ منفی، دادههای جمعآوریشده میتوانند توانایی نظارت بر جامعه را برای اقتدارگرایان جهت استفاده از قدرت سیاسی حتی در خارج از مرزهای جغرافیایی تقویت کنند. در میان حجم عظیمی از دادههای شخصی که بهعنوان ورودی برای فعالیت تجاری جمعآوری و پردازش میشوند، یک چالش مهم از اقتصاد دیجیتال مطرح میشود که شامل مسائل مربوط به حاکمیت دادهها، حمایت از مصرفکننده، و شیوههای ضد رقابتی ناشی از انبار داده است. نتیجهٔ نهایی این فرایند نهتنها به فنّاوری بلکه به ساختار اساسی بازار و چهارچوب حاکمیت دادهها بستگی دارد. بنابراین، تلاش اصلی بر ایجاد تعادل بین «ناشناسبودن و قابل کنترلبودن» است.
برای برآوردن نیازهای درحال تحولِ بازارهای مالی و اطمینان از یک نظام مالی باثبات و سالم، تعدادی از بانکهای مرکزی آزمایشهایی برای پول دیجیتال بانک مرکزی و فنّاوری زیربنایی مرتبط با آن (بهویژه فنّاوری دفترکلتوزیعشده) انجام دادهاند. بااینحال، آزمایشهای اولیه مزایای قابلِتوجهی برای پرداخت کلان نشان نداده است. اگرچه در مورد بلوغ فنّاوری دفترکل توزیعشده تردیدهایی وجود دارد، فنّاوریها و طرحهای احتمالی مرتبط بهسرعت درحال تکاملاند و بانکهای مرکزی باید دائماً ارزیابی کنند که آیا پول دیجیتال بانک مرکزی با این فنّاوری میتواند مفید باشد یا خیر.
برای دریافت گزارش اینجا کلیک کنید.