به گزارش میمتالز، مهندس محمدرضا کهریزی از فعالان حوزه معدن و فولاد در یادداشت پیش رو که به بهانه آزادسازی قیمتها به نگارش درآمده است، آورده: در شرایط کنونی که مسوولان و برخی کارشناسان موضوع احترام به مکانیسم قیمتها و افزایش قیمت برخی کالاهای اساسی از نان تا روغن، گوشت و مرغ و تخممرغ و لبنیات و سایر کالاها را در دستور کار قرار دادهاند تا با کاهش یارانهها، برای جلوگیری از کسری بودجه و تورم، ایجاد تعادل در بازار، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی اقدام شود و رانت و فساد را کمتر کنند، باید توجه داشت که مشکلات اقتصاد ایران تنها با مسائل پولی و قیمتگذاری، مکانیسم قیمتها، تزریق ارز، تسهیلات بانکی، خلق پول و نقدینگی بیشتر و ایجاد تورم بالاتر حل نمیشود و مشکل اصلی اقتصاد ایران، بیتوجهی به رفع موانع تولید بهخصوص در بخش استفاده از ظرفیتهای طبیعی و معدنی در کشور ثروتمند ایران است. کشوری که ازنظر مواد معدنی و منابع طبیعی بزرگترین ذخایر نفت و گاز و معدن و کانیهای فلزی و غیرفلزی را دارد، مردم نباید برای نان و گوشت و لبنیات و روغن آنهم در قرن ۲۱ میلادی و ابتدای قرن ۱۵ هجری خورشیدی دچار مشکل باشند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در ادامه این یادداشت که بهصورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرارگرفته، آمده است: اگرچه مشکل قیمتگذاری و تورم و رانت و دلار ارزان مشکل عمدهای است، اما از آن مهمتر، بیتوجهی به ایجاد فضای کسبوکار و رفع موانع تولید بوده که باعث شده اکثر هموطنان یا به دنبال خروج از کشور و مهاجرت باشند و یا برای کارمندی و کارگری با حقوق و دستمزد کم به شهرها مهاجرت کنند و روستاها و منابع طبیعی و معادن را رها کرده و به حقوق اندکی در خدمات شهری و مصرفگرایی رضایت دهند.
اگرچه رشد قیمتها متناسب با تورم توصیه علم اقتصاد است و کار درستی است و دلار نباید مفت و ارزان به عدهای داده شود که رانت ایجاد کند و کالاهای ارزان از کشور خارج شود و عامل فساد باشد و دلار باید متناسب با تورم رشد کند؛ اما واقعیت این است که تنها با چند اقدام محدود نمیتوان مشکلات را حل کرد. اگر به رفع موانع تولید، رانت، فساد و انحصار توجه نشود، عملاً دست نامرئی بازار قطع میشود و نمیتواند تخصیص منابع ایجاد کند. درنتیجه بهجای اینکه با رشد قیمت مرغ و تخممرغ و روغن، عملاً عرضه بیشتر شود، اما برعکس کالاها نایاب میشوند و مردم به فروشگاهها هجوم میآورند و بهجای خرید کمتر، بیشتر میخرند و نگران قیمتها در آینده هستند.
دلیل این وضعیت این است که تولید با موانع مواجه است و راهی برای رشد تولید ندارد و با محدودیت در عوامل تولید مواجه است.
اگر به مکانیسم قیمتها و بازار و رقابت اعتقادداریم باید در کنار مکانیسم قیمتها و کاهش یارانهها و پرداخت کمک به مردم به شکل دیگر، زمینه رشد حقوق و دستمزد متناسب با تورم نیز ایجاد شود. بهجای استخدام دولتی، بخش خصوصی کار و تولید ایجاد کند. درنتیجه باشد اول فضای کسبوکار و تولید تقویت شود و بخش خصوصی تشویق شود و به میدان بیاید و مردم کار کنند و حقوق مناسب بگیرند و هزینههای معیشتی خود را تأمین نمایند.
برای این منظور باید امکانات فیزیکی و طبیعی، مانند معادن و سایر امکانات مختلف کشور در دسترس و اختیار بخش خصوصی و سرمایهگذاران باشد تا اکتشاف و استخراج و تولید کالاها انجام شود.
همچنین باید امنیت سرمایهگذاری تقویت شود. حقوق مالکیت محترم باشد و اگر کارخانه یا شرکتی به دلیل بدهی یا مسائل دیگر از دست مالکان اصلی خارجشده و حالا بلاتکلیف و تعطیل است دوباره راهانداز شود و تولید ثروت و اشتغال کند.
بهعبارتدیگر، دولت اگر میخواهد به اصول اقتصاد پای بند باشد، باید سایر توصیههای علم اقتصاد از آزادی شغل و کار تا حقوق مالکیت را به رسمیت بشناسد و موانع موجود بخش خصوصی و مردم و جوانان را از پیش روی آنها بردارد.
در مورد بازار رقابتی توصیهشده که ورود و خروج عوامل تولید و قیمت توافقی آنها آزاد است و دولت باید موانع موجود را بردارد تا انحصار و رانت ایجاد نکند، اما بسیاری از قوانین و مقررات و تصمیمگیریها و اقدامات در چند دهه گذشته، عملاً عامل ایجاد رانت و انحصار و قیمتگذاری نامناسب بوده و عامل انحراف منابع شده است. بهعنوانمثال وقتی اعلام میشود که دلار ۴۲۰۰ برای واردات فلان کالا داده میشود افراد مختلفی وارد عمل شده و کار خود را رها میکنند و به واردکننده آن کالا تبدیل میشوند و تقاضا و مصرف ارز و اخلال در بازار ایجاد میکنند.
بررسیهای تاریخی نشان میدهد که سه عامل مهم در میزان ثروت یا تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه، رفاه و رضایت مردم در یک کشور مؤثر هستند و دولت و حکومت باید با تقویت هر سه عامل، زمینه تعادل در بازارها را ایجاد کند تا خود مردم ثروت ایجاد کنند و نیازی به حمایتها و یارانههای دولتی نباشد.
عامل اصلی، نیروی انسانی یا سرمایه انسانی است که امروز نقش بسیاری دارد و ثروتمندترین کشورها و شرکتها را نیروی انسانی خلاق ایجاد کردهاند. ثروتمندترین شرکتهای جهان امروز آنهایی هستند که نرمافزار، طراحی، اینترنت، اطلاعرسانی و خدمات با اینترنت ارائه میدهند و از اپل تا فیسبوک، توییتر، آمازون، تسلا سازنده خودروی برقی، شرکتهای فضاپیما، اینترنت و ماهواره، مهمترین شرکتهای جهان هستند.
درگذشته شرکتهای نفتی، فولادی، معدنی، هواپیمایی، جادهسازی و... مهمترین شرکتها بودهاند. درنتیجه باید توجه داشت که نقش منابع طبیعی و معادن و ثروت خدادادی مانند نفت و معادن و صنایع معدنی نیز عامل مهم دوم هستند که ایران دارای بزرگترین ذخایر معدنی جهان از نفت و گاز تا سنگآهن و کانیهای غیرفلزی و فلزی است و از آلومینیوم تا مس سایر فلزات را تولید میکند.
عامل سوم نیز کارخانهها، تأسیسات، فرودگاه و جاده و راه و سایر امکانات فیزیکی است.
در برخی کشورها ازجمله کره جنوبی و ژاپن سهم نیروی انسانی و سرمایه انسانی بیش از ۵۰ تا ۷۰ درصد ثروت یا تولید ناخالص داخلی است، اما در کشوری مانند ایران به دلیل سوء مدیریت، بحران ناکارآمدی و مشکلات متعدد و چالشهای موجود سهم نیروی انسانی تنها یکسوم بوده است و سهم منابع طبیعی و نفت و همچنین داراییهای فیزیکی و تأسیسات جاده و راه نیز هرکدام حدود یکسوم خلق و تولید ثروت و رفاه جامعه و رضایت مردم است درنتیجه سهم اصلی تولید ثروت که نیروی انسانی یا نرمافزارها و روشهای مدیریتی در اقتصاد ایران محدود است.
برای راهاندازی و رشد معادن و صنایع معدنی و ثروت طبیعی کشور نیز باید اقدامات نرمافزاری انجام شود و از نیروی انسانی خبره و متخصص تا رفع موانع و عوارض و مشکلات موجود، باید در دستور کار باشد. بهعنوانمثال پهنههای معدنی که در اختیار سازمانها، نهادهای نظامی، وزارتخانهها و تشکلهای مختلف است باید آزادشده و در اختیار مردم قرار گیرد. به هر دلیل که این پهنههای معدنی در ۴۰ سال گذشته توسط دولت و سایر نهادها گرفتهشده و معطلمانده است و یا کارایی اندکی دارد، اکنون باید به بخش خصوصی و شرکتها توانمند ارائه شود و بهصورت اجاره یا واگذاری، امکان افزایش تولید آنها داده شود.
ایران در حال حاضر ازنظر ظرفیت تولید سنگآهن و سایر مواد معدنی، تولید فلزات مختلف، صادرات صنایع معدنی، دارای ظرفیتهای بسیار است و باید موانع تولید و صادرات صنایع معدنی، ازجمله فولاد و سایر فلزات برداشته شود.
در کشوری مثل ایران که هفت میلیون نفر از کشور خارجشده و مهاجرت کردند و بخش عمدهای از جمعیت به دنبال خروج از کشور هستند و امکان جذب فارغالتحصیلان لیسانس به بالا در کشور وجود ندارد و نیروهای دیپلم بیشترین ارتباط را با بهرهوری و تولید در کشور دارند باید تحولات ساختاری انجام شود و با یکسری اقدامات اصلاحگرایانه در قوانین، فضای اجتماعی و نگرش اقتصادی، باید زمینه بهکارگیری نیروی متخصص در صنایع معدنی کشور فراهم شود.
لازم است توجه داشته باشیم که در یک بازار رقابتی تنها قیمتها برای یک بخش از کالاها و خدمات نمیتواند تعادل را بهتنهایی در بازار حاکم کند؛ بهعبارتدیگر ضمن احترام به مکانیسم قیمتها برای بخشی از کالاهایی که اقتصاد و معیشت مردم با مشکلات بسیار مواجه است باید به سایر امکانات و ملاحظات موجود در اقتصاد نیز توجه کرد در بازار رقابت کامل فقط مکانیسم قیمتها تخصیص منابع و تعادل ایجاد نمیکند و بهتنهایی نمیتواند همه چالشها و مشکلات موجود را حل کند لازم است که به سایر ملاحظات بازار رقابتی و ایجاد کارایی و بهرهوری توجه شود تا بهرهوری ایجاد شود در غیر این صورت تنها با افزایش قیمت برخی کالاها مشکلات بیشتر شده و نارضایتی و اعتراضات شکل میگیرد و مردم در صفهای طویل به دنبال تهیه غذا هستند.
منبع: بولتن نیوز