به گزارش می متالز، بازارهای جهانی روزهای آخر هفته را با تلاطم و کش و قوس فراوان سپری کردند. در روزهای ابتدایی هفته انتشار آمار اقتصادی چین (به خصوص شاخص PMI تولید این کشور) عامل فشار بر بازارهای جهانی بود و توییت ترامپ در رابطه با نزدیکتر شدن به توافقی جامع توانست تا حدودی از اثرات این آمار بکاهد.
در آخرین روزهای هفته نوبت شاخص PMI آمریکا بود تا بازارها را تحت فشار قرار دهد. شاخص مدیران خرید ایالات متحده در بخش تولید در ماه دسامبر به سطح 54.1 رسیده که فاصله زیادی را نسبت به پیشبینی 57.7 واحدی و همچنین سطح 59.3 واحدی ماه نوامبر نشان میدهد. در همین حال فدرال رزرو از احتمال چشمپوشی از افزایش 3 مرتبهای نرخ بهره در سال 2019 خبر داده است و این مساله بار دیگر توانست محرک بازارها باشد.
در این میان، نفت تحت تاثیر عوامل متعدد دیگری نیز قرار داشت که از مهمترین آنها میتوان به کاهش صادرات عربستان به چین و امریکا و کاهش تولیدات نفت لیبی اشاره کرد. برآیند تغییرات قیمت نفت در روزهای پایانی هفته رشد بیش از 5 درصدی را به همراه داشت. این موضوع 3 رده نخست نمادهای اثرگذار بر شاخص بورس امروز را تحت سلطه نمادهای بزرگ پالایشی درآورده است.
3 نماد «شپنا»، «شتران» و «شبندر» در معاملات امروز رشد بیش از 3 درصدی قیمت پایانی سهم را تجربه میکنند. در 3 نماد دیگر پالایشگاهی، «شاوان» پیشتاز رشد قیمت است. این نماد معاملات اولیه امروز را در محدوده صف خرید آغاز کرد؛ اما مشابه روند معاملات در دیگر نمادهای همگروه دامنه رشد قیمت تا حدودی محدود شد.
روند رشد نسبی قیمت در دیگر نمادهای گروه فرآوردههای نفتی نیز کمابیش وجود دارد و شاخص این گروه در اولین جلسه معاملاتی هفته رشد 2.6 درصدی را تجربه میکند.
روند قیمتی فلزات پایه، به خصوص مس، در معاملات پایانی هفته متفاوت از نفت بود. انتشار آمار اقتصادی آمریکا سبب عقبنشینی قیمت مس تا سطح 5727 دلاری به ازای هر تن شد. این در حالی بود که سطوح 5900 و 6 هزار دلاری برای این محصول به سطوح حمایتی بلندمدت بدل شده بودند. اگر چه در آخرین معاملات شب گذشته قیمت این محصول نیز رشد 2.7 درصدی را تجربه کرد و در سطح 5933 دلاری متوقف شد، اما برآیند تغییرات قیمت این محصول کاهش یک درصدی را در پایان هفته نشان میدهد.
علاوه بر روند قیمتی این محصول در بازارهای جهانی، رکود بازار داخلی و معاملات بورس کالا در کنار موانع صادراتی «فملی» سبب شده است تا این نماد در معاملات امروز بیشترین اثر منفی بر تغییرات شاخص را داشته باشد.
بعد از «فملی»، «فولاد» بیشترین فشار را بر تغییرات امروز شاخص کل وارد کرده است. بنا به اطلاعات منتشر شده در کانال تلگرامی کامودیتی قیمت شمش و اسلب فولاد صادراتی ایران همچنان روند افت قیمت را ادامه میدهد. در سوی مقابل برطرف شدن برخی محدودیتها در خرید و فروشهای این محصول در بورس کالا و همچنین برطرف شدن برخی موانع صادراتی (به عنوان مثال صادرات آهناسفنجی) میتواند در سطوح مقداری و نرخ فروش این شرکتها اثر مثبت داشته باشد.
در بین نمادهای فولادی همچنان «کاوه» بیشترین میزان فشار فروش را تجربه میکند و «ارفع» در روند صعودی پیشتاز این گروه است.
همزمان با افت قیمت بزرگان فولادی، نمادهای بزرگ سنگآهنی نیز افت نسبی قیمت را پشت سر میگذارند. در برخی از برهههای بازار نمادهای «کگل» و «کچاد» نیز در فهرست پراثرترین نمادها بر تغییرات شاخص قرار گرفتهاند.
در جلسه امروز، روند یکدست معاملات در گروههای بانکی و خودرویی مشاهده نمیشود. اگر چه این 2 گروه مجددا بیشترین ارزش معاملات را در سیطره خود دارند با این حال شاهد صعود تکنمادها در این گروهها و افت نسبی قیمت در سایر نمادهای همگروه هستیم.
در گروه خودروسازان، نماد «خودرو» پیشتاز رشد قیمتی است و از ساعت آغازین بازار صف خرید را تجربه میکند. در گروه نمادهای بانکی نیز «وبصادر» و «دی» بر مدار رشد قیمت قرار دارند و سایر نمادها افت بین یک تا 2 درصد در قیمت پایانی را تجربه میکنند.
مشخصه حرکت جداگونه نمادهای ذکر شده و صعود قیمتی آنها، به مصوبه هفته پیش مجلس باز میگردد که افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها برای شرکتهایی که در 5 سال گذشته از این محل افزایش سرمایه نداشتهاند را معاف از مالیات دانسته بود.
به نظر میرسد این موضوع، سنگینی معاملات را در کفه نمادهایی قرار داده است که زیان انباشته سنگینتری را به ثبت برسانند ( و البته طی 5 سال اخیر افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها را انجام نداده باشند).
«دنیای اقتصاد» در گزارش یخشکن بورس در فصل زمستان به این مساله پرداخته است که تجدید ارزیابی داراییهایی مانند زمین و سنجش ارزندگی سهام بر حسب قیمت داراییها در صورتی که مبنای رشد قیمتی سهام باشد باید انتظار داشت تا شاهد رشد چند صد درصدی بازار سهام باشیم. با این وجود باید دقت داشت که عدم صحت این فرض میتواند مبانی مختلفی داشته باشد: از جمله رشد غیرمنطقی قیمت مسکن و محدودیتهای نقدشوندگی داراییهایی از این دست میتواند این مبنای قیمتگذاری را به چالش بکشد. در عین حال عدم توجه به سودآوری قابلتکرار شرکتها (به عنوان مبنای ارزندگی) باز هم نمیتواند نفی بازدهی بسیار اندک داراییها را توجیه کند.
با این وجود در صورتی که حتی فرض این شیوه قیمتگذاری و تعیین ارزندگی پذیرفته شود میتوان انتظار داشت که نمادهایی همچون «قشرین»، «تپکو»، «چکارن»، «خودرو» و ... بتوانند بر اساس برآورد ارزش داراییها و میزان زیان انباشته، تاثیر افزایش سرمایه از این محل را در خروج از شمولیت ماده 141 بررسی کنند. با این حال وضعیت برای نمادهای بانکی همچنان متفاوت است. جدا از زیان انباشته ثبت شده در صورتهای مالی این بنگاهها، باید توجه داشت که این گروه زیان پنهانی را در صورتهای مالی آبستناند و تا عدم اصلاح کامل و قطعی ساختار این شرکتها نمیتوان تخمین درستی از میزان این زیان ارائه کرد.