به گزارش میمتالز، اما بحث عرضه و تقاضا تابع مسائل سرمایهگذاری در بخش مسکن است. در حال حاضر امکان خرید مسکن با قیمت متری ۴۰میلیون تومان برای افراد دارای درآمد پایین و حتی متوسط جامعه ما میسر نیست. مولفههای زیادی به مسکن مرتبط میشود که از آن جمله میتوان به تولید کالاها و مصالح ساختمانی شامل سیمان، فولاد، در و پنجره و... اشاره کرد و وقتی در ارتباط با اشتغال کمبودی ایجاد میشود، مسائل مربوط به معیشت مردم دچار اختلال میشود.
به هر حال رکود تورمی تا حدی در جامعه قابل پذیرش است. کسانی که نقدینگی کافی در اختیار دارند، در بازار خرید و فروش انجام میدهند و سود نیز کسب میکنند؛ اما اقشار زیادی نقدینگی برای تعامل در بازار را ندارند. مسکن یک کالای سرمایهای است و تقاضا برای خرید آن تنها بهعنوان یک کالای موردنیاز نیست. حتی اکنون مسکن مهر نیز به یک کالای سرمایهای تبدیل شده است؛ چون خرید و فروش آن در بازار به روش سرمایهای انجام میشود، یعنی واحدهای مسکن را میخرند و میفروشند تا سود کسب کنند و فروش آن به منظور تقاضا برای استفاده از مسکن یا سرپناه نیست.
پس از جهش قیمت مسکن از سال ۹۷ تاکنون، این موضوع تاثیر زیادی بر بازار تولید و فروش مسکن گذاشته است. به طوری که این مساله منجر به کاهش تولید در بخشهای مختلف شده و نوآوری نیز کاهش یافته است. اساسا توجه به تولید و کیفیت در کشور بسیار کاهش یافته و همه موارد تحتالشعاع خرید و فروش و به عبارتی معامله قرار گرفته است و کار خدمات انجام میشود. کار اشتغال برمبنای تولید با افزایش بهرهوری و کیفیت انجام نمیشود. این مساله در بخشهای مربوط به نیروی انسانی نیز متاسفانه تاثیرگذار بوده و سطح دانش ما در ارتباط با ساخت و ساز مسکن پایین آمده است؛ به این دلیل که همه مسائل تحتالشعاع خریدوفروش کالای مسکن قرار گرفته و همه به دنبال تولید مسکن هستند. یعنی افرادی که در فرآیند ساخت مسکن باید مسائل فنی، علمی، تخصصی و حرفهای را رعایت کنند، عملا این مسائل را رعایت نمیکنند در نتیجه کیفیت محصول کاهش پیدا میکند.
همه این مسائل تحتالشعاع تحریمها است؛ تبعات تحریم به شدت بر بخش مسکن تاثیرگذار بوده و همه معادلات عرضه و تقاضا را برهم زده است. در این بین هر کسی که پول بیشتری دارد، بهره بیشتری میبرد. امروز نقدینگی در جامعه حرف اول را میزند و مهمترین خسارتی که جامعه در این خصوص میبیند، افزایش زیاد نقدینگی است. در شرایط کنونی در سطح جامعه، ثروتمندان و اغنیا غنیتر و اقشار کمدرآمد و فقرا فقیرتر شدهاند که دلیل آن جهش بیمنطق و ناگهانی قیمت زمین و مسکن است. بدیهی است که مشکل مسکن در کشور ما باید در یک سیستم و مجموعه پویا و کارآمد حل شود. آنچه مسلم است؛ در مملکت ما سیستم به صورت دستوری اصلاح نمیشود و مجموعه باید به صورت هماهنگ و کارآمد با هم کار کنند. از نظر اقتصادی طبیعی است که در شرایط تحریم، کاسبان تحریم در بازار حاکم خواهند بود و این مساله با روش دستوری و از بالا به پایین حل نمیشود. قیمتها به صورت روزافزون در حال افزایش است و باید علم و خرد در جامعه حاکم باشد؛ اما متاسفانه امروز میبینیم که علم و خرد در جامعه حاکم نیست و شعار حاکم است.
منبع: دنیای اقتصاد