به گزارش می متالز، کاهش ساعات کاری هر شخص از جمله حداقل مزایای یک اقتصاد در حال پیشرفت است. در اواخر قرن 19، کارگران در کشورهای صنعتی از زندگی، تنها کار کردن را میفهمیدند. به طور تقریبی میتوان گفت در سال 1870، کار تمام وقت، اغلب به معنی 60 تا 70 ساعت در هفته و یا به عبارتی حدود 3000 ساعت در سال بود. با گذشت یک قرن بود که در نهایت افزایش درآمدها منجر به کاهش مستمر در ساعات کاری کارگران در هفته شد؛ بهطوری که ساعات کاری در کشورهای صنعتی، تا سال 1970 به میانگین 40 ساعت کار در هفته برای هر نفر کاهش پیدا کرد. این کاهش اگر چه در آن زمان برای کارگران به نسبت افزایش درآمد یا استانداردهای زندگی کمتر به چشم میآمد، اما به سان هدیهای گرانبها بود و اکنون کارگران میتوانستند از باقی ساعات با ارزششان در طول روز لذت ببرند.
در کشورهای پیشروی اقتصادی اتحادیه اروپا نظیر آلمان و فرانسه، ساعات کاری کماکان به روند کاهشی ادامه داد؛ گرچه نسبت به گذشته روند کندتری گرفته است. در آلمان، بزرگترین اقتصاد اروپا و جایی که یکی از بزرگترین اتحادیههای کارگری قرار دارد، اخیرا حق 28 ساعت کار در هفته را برای کارگران به ارمغان آورده است؛ بهطوری که کارفرمایان در آلمان با کمتر از 1400 ساعت کار در هفته تحت فشار قرار گرفتهاند. اما در کشورهای آمریکا و انگلیس که به نوعی پرچمدار اقتصاد سرمایهداری در دنیا محسوب میشوند، کارفرمایان قدرت بیشتری داشته و در برابر تغییرات بیشتر مقاومت کردند. این کشورها از ابتدای قرن 21 به بعد و به ویژه پس از بحران اقتصاد جهانی سال 2008، ساعات کاری میانگین را افزایش دادهاند. نمودار شماره 1 ساعات کاری سالانه هر نفر در کشورهای صنعتی در طول زمان را نشان میدهد. لازم به توضیح است در ایران آمارگیری مشابهی در خصوص میانگین ساعت کاری هر فرد در طول هفته انجام نشده است؛ در قانون کار، میزان ساعات کاری هر فرد 44 ساعت در هفته (معادل حدود 2،200 ساعت در سال) در نظر گرفته شده است.
اما دلیل اصلی تفاوت در میزان ساعات کاری کشورهای بزرگ چیست؟ شاید تفاوت عمده معطوف به فرهنگ هر کشور در نگاه به کار باشد. به عنوان مثال، در کشورهای اروپایی که به وقت آزاد اهمیت بیشتری داده میشود ساعات کاری نسبت به کره جنوبی که مردم سختکوشی دارد کمتر است. اقتصاددانان درباره انتخاب برای کار بیشتر یا ساعت کمتر را به صورت رقابت با جایگزینی آن کار و یا درآمد بهتر مطرح میکنند. عواملی وجود دارند که محرک اصلی برای ساعات کار بیشتر هستند: نظیر کاهش نرخ مالیات افزوده درآمدی و حقوق بالاتر. در نتیجه هر ساعت کار پر سودتر و کارگران به کار بیشتر ترغیب میشوند و ترجیح میدهند اوقات فراغت خود را با کار جایگزین کنند. از طرفی، وقتی مردم ثروتمندتر شوند بیشتر تمایل پیدا میکنند از چیزهایی که دارند نظیر فراغت، لذت ببرند.
در صنایع مختلف نیز میزان ساعات کاری با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال در صنایع پر تقاضا و رقابتی تر نظیر IT و مالی، افراد حرفهای ناچار به کار بیش از 60 ساعت در هفته هستند و در ساعات استراحت نیز به طور دائم باید در دسترس باشند. اخیرا خبرگزاری بلومبرگ گزارشی از برخی کارخانههای بزرگ صنعتی در آمریکا تهیه کرد که در همه آنها ساعات کاری بیش از 12 ساعت در روز و برای 6 و یا حتی 7 روز هفته است. با این وجود میانگین ساعات کاری در صنایع معدنی که جزء سختترین مشاغل محسوب میشود 40 ساعت در هفته باقی مانده است. افزایش ساعات کاری در بعضی معادن وجود دارد اما اغلب به صورت داوطلبانه برای دستمزد بیشتر صورت میگیرد.