به گزارش میمتالز، بنابراین از نظر منابع معدنی، طبیعی و محیطزیست، کشوری کمنظیر و فوقالعاده داریم. تمام تعارضاتی که میان معدنکاری و محیطزیست بهوجود آمده، ناشی از این است که خداوند متعال در خلقت این سرزمین سنگتمام گذاشته است، هم از نظر مواد معدنی و ذخایر عظیمی که در جایجای این کشور پنهان شده است و هم از نظر پوشش گیاهی و بکر بودن اقلیم ایران.
اما برخورداری از این مواهب ـ که تا حدی متعارض با یکدیگر هستند ـ مدیریت یا شاید فراتر از آن هنرمندی نیاز دارد تا بتوان با ظرافت روی مرز حرکت کرد و از هریک، بدون آسیب به دیگری بهرهمند شد.
شاید تنها راهی که برای حل این تعارض وجود دارد، این است که باید تصمیمگیریها در هر ۲ مورد با دیدی کلان اتفاق بیفتد و همواره سود و زیان تصمیمات برای ملک و مملکت موردمقایسه قرار گیرد.
تصمیمگیری سلیقهای و منطقهای یا نگاه محدود و سوگیرانه آفت رشد در هر یک از این عرصهها است و ما در حال حاضر با این مشکل دست به گریبان هستیم.
از سوی دیگر، وجود تمایز و تبعیض، امضاهای طلایی و سفارشهای خاص که پای آن به حوزه فعالیت معدنی هم کشیده شده است، آفت دیگری است که بلای جان این ۲ حوزه، بهویژه معدنکاری شده است.
بهعنوان مثال یک متقاضی که درخواست اکتشاف در محدودهای بالای ۳ کیلومتر مربع را دارد، فقط مجوز ۱۰ هکتار را دریافت میکند، اما همزمان شرایط برای متقاضی دیگری بهگونه دیگر رقم میخورد.
شاید این مشکل ناشی از شفاف نبودن قوانین یا اعمال سلیقههای شخصی باشد، اما به هر حال نتیجه آن نوعی تبعیض است. مشکل اینجا است که قانون در موارد متعددی شفاف نیست و اعمال نظرات فردی جای آن را پر میکند.
وقتی قانون میگوید درخواست اکتشاف تا ۳ کیلومترمربع برای سنگ تزئینی مجاز است، دیگر نباید سازمان منابع طبیعی بگوید قوانین من اجازه نمیدهد که برای اکتشاف محدودهای با این وسعت تخریب شود. برای حل اختلافات و تعارضات قانون باید حاکم باشد، اما در حال حاضر قانون همهجا حرف آخر را نمیزند.
این تنها یکی از مشکلاتی است که معدنکار در قدم اول و بحث اکتشاف با آن دست به گریبان است. اگر از این خوان به سلامت بگذرد، در قدم بعدی با مشکل دریافت وام و تسهیلات روبهرو خواهد شد، زیرا بانکها با پروانه بهرهبرداری تسهیلات پرداخت نمیکنند. در مرحله بعد باید از موانع سازمان منابع طبیعی عبور کند، پس از آن گرفتار تامین ماشینآلات و تجهیز کارگاه میشود. با محدودیتهای فراوانی که در این زمینه وجود دارد، این مرحله هم به چالش بزرگی تبدیل شده است. معدن فعالیتی پرسود است. فعالان این حوزه تا امروز همه موانع را پشتسر گذاشتهاند و سختیها را تاب آوردهاند. معدندار بلد نیست، کار دیگری انجام دهد. درست مثل آن است که معلم کار دیگری جز درس دادن بلد نیست یا یک کارخانهدار که پشت در پشت کار تولیدی انجام داده، کار دیگری نمیتواند انجام دهد. معدندار زحمات این کار سخت و دشوار را بهجان میخرد تا علاوه بر تامین زندگی خود، دستاوردی حاصل کنند و کشور و دولت هم از مزایا و فواید آن بهرهمند شوند. اما روزبهروز وضع قوانینی هستیم که سود معدن را بهحداقل میرساند و در نهایت بهجایی میرسد که با تمام زحمت و سرمایهگذاری زیادی که برای این منظور لازم است، شاید معدندار هم عطای این کار را به لقایش ببخشد. باید توجه داشته باشیم که بسیاری از سرمایهگذاران ما پیشنهاد فعالیت در کشورهای دیگر هم دارند و معدنکاری فراسرزمینی در یکی، دو سال گذشته بسیار پررنگ شده است و بسیاری از معدنکاران ایرانی به سرمایهگذاری در کشورهای دیگر دعوت میشوند، اما بسیاری از آنها که توان بسیار بالایی هم دارند، پا را از ایران بیرون نگذاشتهاند و دوست دارند در همین کشور فعالیت کنند و با همه این مشکلات و موانع مقاومت میکنند. سخن آخر اینکه بهنظر میرسد مجموعه فشارهای روزافزونی که به معدن وارد میشود بهویژه در نقطه آغاز کار، آسیبهای فراوانی بهدنبال داشته باشد و در نهایت باعث شود، بسیاری از سرمایهگذاران از این بخش فراری شوند.
منبع: صمت