به گزارش میمتالز، بازارهای مختلف از هم جدا نیستند و مانند ظروف مرتبط، تغییرات در هرکدام، دیر یا زود بر سایر بازارها اثر خواهد گذاشت. اگر بازار ارز نوسان پیدا کند، طلا و بورس هم تغییر میکنند و اگر بورس رونق یابد، میتواند از جذابیت سایر بازارها مانند ارز و طلا و سپرده بانکی، هرچند در یک مقطع زمانی کوتاهمدت، بکاهد و آنها را با رکود مواجه کند. در مجموع جریان نقدینگی هوشمند میتواند تشخیص بدهد که در هر مقطع زمانی باید در کدام بازار حاضر شود تا بیشترین منفعت را کسب کند. بازار سرمایه هم از این قاعده مستثنی نیست و عوامل متعددی بر رونق و رکود آن اثرگذارند که اشاره به همه آنها در یک گزارش نمیگنجد.
افتوخیزهای دو سال اخیر بورس تهران را نمیتوان با هیچ دورهای مقایسه کرد؛ رشد انفجاری بورس در یک سال منتهی به مردادماه ۱۳۹۹ و رسیدن شاخص کل به دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد و در ادامه، روند کاهشی آن که تا امروز ادامه داشته است.
به اعتقاد برخی فعالان بازار، جرقه ریزش مردادماه ۹۹ با دعوای وزارت نفت و اقتصاد درباره عرضه صندوق پالایش یکم زده شد و عامل دیگری مانند دعوت بیمحابای رئیسجمهور وقت به اینکه مردم «همه سرمایه خود را به بورس بسپارند» و سخنان مسوول دفتر او مبنی بر اینکه «احتمالاً شاخص از یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد برمیگردد» بنزینی بر این آتش بودند. بااینحال نگاهی به سرگذشت بازار سرمایه نشان میدهد دلایل متعددی برای وضعیت امروز بورس میتوان بر شمرد که مجموعه این اتفاقات به یک نتیجه ختم شد که همان بیاعتمادی مردم نسبت به بورس بود.
یکی از مشکلات بازار سرمایه به تصمیمات خلقالساعهای برمیگردد که در مقاطع مختلف گریبان بازار را گرفته است. یک دسته از این مشکلات به قیمتگذاریهای متعدد برمیگردد. قیمتگذاری باعث بههمخوردن نظام عرضه و تقاضا میشود و حاشیه سود شرکتهای بورسی را تحتتأثیر قرار میدهد.
علاوه بر این، تصمیمات دفعی درباره قوانین صادرات و واردات یا نرخهای اثرگذار مانند نرخ بهره مالکانه و عواملی ازاینقبیل، سودآوری شرکتها را با ابهام مواجه میکند. یک نمونه از این تصمیمات به مصوبه وزارت صمت برای ایجاد محدودیت در صادرات محصولات فولادی طی ماههای گذشته مشاهده گردید که برای مدتی بورس را در کما فرو برد.
متأسفانه سایه اقتصاد دستوری از سالها قبل بر سر بورس قرار داشته و هنوز تا اصلاح رابطه بازار سرمایه و دولت و رسیدن به نقطه ایدهآل راه زیادی وجود دارد.
علاوه بر اثرپذیری بازارهای داخلی از همدیگر، بازار سرمایه ایران بهشدت متأثر از بازارهای جهانی است. علت آن است که بخش بزرگی از شرکتهای بازار کامودیتی محور هستند، یعنی شرکتهایی که تولیدات صادراتی دارند و قیمت محصولات و سود و زیان آنها متأثر از نرخهای جهانی و البته نرخ دلار در داخل کشور است. این شرکتها که عموماً غولهای بازار هستند، ستونهای شاخص کل را شکل میدهند؛ بنابراین با ناراحتی آنها شاخص تب میکند و با روند روبهرشد قیمتهای جهانی و یا افزایش نرخ دلار و رونق این شرکتها، شاخص هم بالا میرود.
ازآنجاکه طی هفتههای گذشته قیمتهای جهانی عموماً در روندی نزولی قرار گرفتهاند، بهتبع آن بازارهای سهام نیز سرخپوش است. در کنار ریزش بورسهای آمریکا، اروپا و آسیا، حتی بازار رمزارزها نیز از ماهها قبل روند نزولی به خود گرفته است. گویا نهنگها همه با هم دست به خودکشی زدهاند.
علت افت بازارها به افزایش بیسابقه و رکوردشکنی نرخ بهره در آمریکا و حدود ۵۰ کشور دیگر بازمیگردد که باعث شده سرمایهگذاری در اوراق دولتی نسبت به بازار سهام جذابتر شود. علت افزایش نرخ بهره هم موج اخیر تورم جهانی است که بانکهای مرکزی کشورها را ناچار کرده برای کاستن از فشار تورم بر آحاد جامعه، نرخهای بهره سیاستی را افزایش دهند.
یکی از عواملی که در نوسانات بازارها اثرگذار است، تغییرات نرخ بهره سیاستی است که باید با احتیاط با آن برخورد کرد. این نرخ طی هفتههای گذشته حدود یک درصد افزایش یافته است. دراینبین گروهی میگویند این عامل اثر بسیار زیادی بر کاهش جذابیت بورس داشته، درحالیکه قاطبه کارشناسان معتقدند سهم این عامل که آن هم متناسب با شرایط اقتصاد کلان اتخاذ شده- به نسبت سایر عوامل چندان زیاد نیست.
مجید شاکری؛ کارشناس اقتصادی در گفتگو با ایبِنا در این زمینه تأکید کرد: باتوجهبه اینکه تقریباً ارتباط نرخ بهره بینبانکی با نرخ بهره تسهیلات و سپرده قطع است؛ اثرگذاری مستقیم یا واضحی بر شاخص بورس نمیتواند داشته باشد.
وی افزود: ممکن است بگوییم در بلندمدت شاید در رفتار تسهیلاتدهی یا رفتار بانکها در نرخ سود سپرده میتواند با روشهای غیرصریح اثر داشته باشد؛ اما با این شرایط کنونی و در کل، در کوتاهمدت قطعاً اثری ندارد. متأسفانه عملاً از اتفاقات سال ۹۹ به بعد نرخ بهره بینبانکی بهعنوان یک شاخص بین بورسیها جا افتاده است.
محمدابراهیم سماوی؛ کارشناس بازار سرمایه نیز معتقد است: «برخی از کارشناسان بهاشتباه تبعات نرخ بهره بینبانکی و نرخ بهره بانکی را یکی میدانند، اما تا زمانی که نرخ بهره بینبانکی بر نرخ سپردهگذاری و اعطای تسهیلات، اضافه برداشت بانک مرکزی و افزایش پایه پولی اثری نداشته باشد، کارکرد جدایی دارد و اثر واقعی آن بر بازار سرمایه بهصورت نامحسوس و کاملاً غیرمستقیم است».
بانک مرکزی متولی بازار پول و ثبات اقتصاد کلان است بااینحال به دلیل اهمیت بازار سرمایه و دغدغهای که بانک مرکزی نسبت به آرامش همزمان همه بازارها در کنار یکدیگر داشته، اقدامات مختلفی را در حمایت از کل اقتصاد کشور اعم از بازارهای پولی و مالی در دستور کار خود قرار داده است.
سیاستگذار پولی با اقداماتی مانند انعقاد تفاهمهای پولی با کشورهای همسو، راهاندازی نمادهای معاملاتی ریال- روبل در بازار متشکل ارزی و تسهیل پیمانسپاری ارزی صادرکنندگان و ... در جهت تسهیل مراودات اقتصادی شرکتهای بورسی گام برداشته و زمینه ایجاد ثبات محیط کسبوکار و افزایش سودآوری آنها را فراهم کرده است.
یک تصمیم ویژه در حمایت از شرکتهای صادراتی بازار سرمایه، صدور مجوز فروش ارزهای صادرکنندگان به همه صرافیها با نرخ توافقی است که هماکنون هم در جریان است و با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد. این تصمیم هم به ثبات بازار ارز کمک کرد و هم دست شرکتهای صادرکننده را برای فروش بیدغدغه ارزهای خود با نرخهای غیردستوری باز کرد.
در ادامه همراهی سیاستگذار پولی با بازار سرمایه، علی صالحآبادی؛ رئیسکل بانک مرکزی دیروز سهشنبه ۴ مردادماه در نشستی مشترک میزبان رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بود. او با اشاره به موضوع نرخ سود بینبانکی بهعنوان یکی از دغدغههای فعالان بازار سرمایه اظهار کرد: «نرخ سود در بازار بینبانکی طبیعتاً متناسب با عرضه و تقاضا و مکانیزم بازار تعیین میشود، اما بانک مرکزی بهعنوان بازارساز و در چارچوب سیاست پولی ضدتورمی که به تأیید دولت نیز رسیده است، در این بازار حضور دارد و نرخ سود در این بازار را در چارچوب مشخصی، کنترل میکند و در همین راستا نیز در جلسه روز گذشته، تصمیماتی دراینخصوص اتخاذ شده که با اجرای این تصمیمات، نرخ سود در بازار بینبانکی کنترل خواهـد شد».
مجید عشقی؛ رئیس سازمان بورس هم در این نشست با بیان اینکه بازار سرمایه تحتتأثیر متغیرهای زیادی است، عنوان کرد: نمیشود ادعا کرد که یک عامل باعث نوسانات بازار شده است بلکه قطعاً عوامل متعددی وجود دارد که بازار از آنها تأثیر میگیرد؛ از نرخ بهره بینبانکی گرفته تا نرخ جهانی کالاهای اساسی.
رئیس سازمان بورس افزود: این متغیرها مدام در حال تغییر هستند و انتظار میرود با اصلاحاتی که صورت میگیرد بازار سرمایه روند عادی خودش را ادامه دهد چرا که قطعاً این فراز و نشیبها ادامه دارد.
وی تصریح کرد: البته گزارشهای سهماهه شرکتها گزارشهای خوبی بود که جمعبندی شده و بهزودی گزارش کاملی در این باره منتشر خواهیم کرد که گزارش خوبی هم بوده، اما باتوجهبه چشماندازی که از قیمت کالاهای اساسی جهانی و رکود اقتصاد جهانی وجود دارد، نگرانیهایی شکل گرفت که باعث نوساناتی در روزهای گذشته در بازار سرمایه شد که امیدواریم به یک آرامشی برسیم.
بدون شک باز هم میتوان عوامل دیگری که بر بازار سرمایه اثرگذار است را برشمرد، اما نکتهای که یادآوری آن ضروری است، همکاری و همدلی ارکان اقتصادی دولت برای حل مشکلات بازارهای مختلف است. با اینکه بانک مرکزی در چارچوب قانون، متولی بازار پول و ثبات اقتصاد کلان است، اما همین نشستهای کمیته مشترک بانک مرکزی و بورس نشان از اهمیت سرمایه مردم در بورس در نگاه مسوولان دارد. مدت زیادی از زمان برخوردهای مسوولان گذشته بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و وزارت نفت و ... در ماجرای بورس نمیگذرد که یک نمونه آن درباره عرضه صندوق پالایش یکم و در ادامه ریزش بورس در سال ۹۹ ذکر شد، اما حالا مسوولان همدلانه دور یک میز مینشینند تا برای حل مشکلات پیش آمده راهی پیدا کنند؛ این موضوع بهخودیخود تحول بزرگی است که امیدها را زنده نگه میدارد.