به گزارش میمتالز، سرزمین ایران، مواد معدنی زیادی را در دل خود جای داده و صنعت معدن و صنایع وابسته به آن، یکی از راههای درآمد در کشورمان محسوب میشود. اما این منبع درآمد، منابع زیست مردم و گونههای جانوری را از بین میبرد و به خطر میاندازد. برداشت از معادن، با رعایت دقیقترین دستورالعملهای محیط زیستی هم که باشد، باز هم به طبیعت، گونههای جانوری و حیات انسان آسیب وارد میکند. مساله وقتی حادتر میشود که برداشت از معادن نسبت به حفظ محیط زیست، در اولویت قرار میگیرد.
کوهها و رشته کوههای دشتهای میانی کشورمان، منابع معدنی متفاوت و غنی را در دل خود جای داده اند و معادن بسیاری در اصفهان، استان مرکزی، یزد، کرمان و ... به بهره برداری رسیده اند و تاکنون مواد معدنی زیادی هم استخراج شده است. اینکه صنعت برداشت از معادن، یک تنه درحال درآمدزایی برای کشورمان است و ما همین محصولات معدنی را قبل از صادرات، فرآوری نمیکنیم، یک مساله است؛ زیاده خواهی برخی معادن و خروج از حریم مشخص شده در مجوز و پروانه بهره برداری و بی اعتنایی به تخریب منابع آبی زیرزمینی و زیست بوم مساله مهم دیگری است. هر دوی این مسائل انتقادات جدی را متوجه فعالیت پرسود معدنی در ایران میکند. فعالیتهایی که حمایت قانون را دارد، اما اثرات منفی آن روزبه روز بیشتر مشاهده میشود؛ مانند آنچه در نزدیکی روستای راوه دلیجان درحال رخ دادن است.
راوه بیش از هزار و ۵۰۰ نفر جمعیت دارد، بزرگترین روستای دلیجان است در جوار منطقه حفاظت شده پلنگ دره قرار گرفته است. مابین روستا و این منطقه حفاظت شده، معدن مس دالی قرار دارد. فعالیت این معدن برای مردم نگران کننده است. کارخانه فراوری اکتشافات معدن هم در هشت کیلومتری راوه واقع شده که فعالیت این کارخانه هم مردم را نسبت به محیط زیست نزدیک روستایشان نگران میکند.
نیما بوالحسنی، دبیر مجمع مطالبه گران استان مرکزی درباره معدن مس دالی به خبرنگار میگوید: مراحل دریافت مجوز بهره برداری از این معدن از سال ۸۴ آغاز شده و تاکنون به دو بهره بردار واگذار شده است و هر بار مردم نسبت به فعالیت معدن اعتراض کردهاند.
او توضیح میدهد که مردم راوه به فعالیت معدن اعتراض دارند، چون معتقدند آلودگی زیست محیطی برای این منطقه ایجاد میکند. اکثریت مردم این روستا دامپرور و کشاورز هستند و حتی براساس آمار موجود، به ازای هر یک نفر که در این روستا زندگی میکند، ۱۰۰ رأس دام وجود دارد. فعالیت معدن، چراگاه دامهای مردم را به خطر میاندازد و بافت گیاهی منطقه را خراب میکند. باعث خشک شدن چاههای آب میشود و به طور کلی زندگی شان با چالش جدی مواجه میشود.
به گفته بوالحسنی کارشناسان سازمان محیط زیست استان مرکزی نزد مردم آثار تخریب این معدن بر محیط زیست را کمرنگ جلوه میدهند درحالیکه شکی نیست که این اثرات در بلندمدت خود را نشان میدهند.
اعتراضات مردم راوه چندبار منجر به بازداشت جمعی از اهالی روستا هم شده و به گفته یکی از اهالی راوه، آخرین بار ۱۱ نفر از مردم روستا به مدت ۳۷ روز بازداشت بوده اند.
دبیر مجمع مطالبه گران استان مرکزی نقطه عطف تقابل مسوولان و مردم درباره معدن دالی را مربوط به چند سال قبل میداند؛ زمانی که بهرهبردار و مسوولان معدن برای انتقال تجهیزات به محوطه آن از نیروی انتظامی کمک میگیرند. مردم مخالف با فعالیت معدن، برای جلوگیری از انتقال این تجهیزات، راه را میبندند و در نهایت منجر به درگیری میشود و گروهی از مردم را بازداشت میکنند.
بوالحسنی میگوید: در این شرایط صرفا بهره بردار معدن است که سود میکند و به جای آنکه مردم را راضی کند و خود را حتی به صورت ظاهری در کنار مردم نشان دهد، بخشی از مطالبات مردم را بپردازد و آبادانی برای روستا بیاورد، اما حاضر نیست به مقدار کافی با مردم همراهی کند.
به گفته او در منطقه راوه و روستاهای اطراف آن، معادن زیادی فعالیت میکنند و طبق قانون معادن باید بخشی از سود و درآمد خود را برای آبادانی منطقه خرج کنند. اما طی چند سال گذشته، این معادن به طور عمومی، به این مواد قانونی اعتنایی نکرده اند و اثری از هزینه کرد معادن در روستاها دیده نمیشود.
بوالحسنی توضیح میدهد که مساله مهم دیگر این است که عموما این معادن به حریم خود بسنده نکرده و مراتع اطراف محدوده قانونی معدن را هم تصرف کرده اند؛ بنابراین مردم نسبت به فعالیت معادن آنقدرها خوش بین نیستند و نمیتوانند نگاه مثبتی داشته باشند.
نکته اینکه به نظر میرسد تعامل بین مسوولان و مردم هم بهخوبی شکل نگرفته است. تقلیل اثرات تخریبی فعالیت معادن، به ویژه در مواردی که مردم نسبت به این اثرات آگاهی بیشتری دارند، بیاعتمادی مردم به مسوولان را افزایش میدهد. مسلما آنچه بهعنوان راه حل اصلی برای خروج از چنین مشکلاتی باید مدنظر قرار گیرد، اولا شفافیت در تصمیمات مسوولان و ثانیا تعامل با مردم است؛ مخصوصا آنان که زندگی خود را در خطر میبینند.
منبع: خبرگزاری دانشجو