به گزارش میمتالز، بهطور حتم شنیدهاید که برای نمایش درجه سختی یک کار، آن را بعد از معدنکاری قرار میدهند؛ «فلان شغل بعد از معدن، سختترین کار دنیا است»، اما معدنکاری چه ویژگیهایی دارد که کسی شغلی سختتر از آن سراغ ندارد؟
کار سخت و آسیبرسان بدنی، گذران عمر در دشوارترین وضعیت مکانی، دستمزد ناعادلانه، نادیده گرفته شدن حقوق قانونی و... که میتوان این فهرست را ادامه داد، برای مثال نبود امنیت شغلی را هم که اضافه کنیم، موضوع بهطورکامل روشن میشود.
مدرک تحصیلی کارگران از سیکل تا لیسانس است و کارگرانی داریم که با مدرک دانشگاهی در بخش استخراج، مشغول به کار هستند.
در منطقه ما اگر کسی بخواهد شغل معدنکاری را رها کند، باید بهدنبال کشاورزی یا کارهای آزاد برود، اما متاسفانه بهخاطر خشکسالی کشاورزی هم درآمد خوبی ندارد، برای همین بیشتر تصمیم میگیرند معدنکاری را ادامه دهند.
همه کار استخراج معدن بهدست کارگران انجام میشود. بیشتر معادنی که در کرمان زغالسنگ استخراج میکنند، مکانیزه نیستند و با ابزار قدیمی مثل «ماشین چال» و «پیکور» که با هوای فشرده و هدایت دستی کارگر کار میکنند. در این فرآیند به صورت دستی دستگاه را روی محوطه دارای زغال میاندازند و زغال را از دل کوه درمیآورند. بعد با بکارگیری فرآیند کربن، زغال را از پایین تونل به خارج منتقل میکنند.
در این دستگاه هوای فشرده با ضرباتی که به سوزن پیکور میزند، زغال را از دل کوه میکند و پایین میریزد و بعد کارگران زغال را به بیرون منتقل میکند، اما این ابزار مربوط به ۵۰ سال پیش است، بنابراین تغییری در استخراج زغالسنگ صورت نگرفته و کار به همان شیوه قدیمی انجام میشود.
بنده هنوز در معادن زغالسنگی که بهطور کامل و دائم در حال استخراج زغال هستند، دستگاههای مکانیزه ندیدهام. در معدن ما هم به روش ۵۰ سال پیش هنوز با پیکور و ابزارآلات اینچنینی زغال استخراج میشود، البته شنیدهام معادن طبس به دستگاههای مکانیزه برای استخراج زغال مجهز شدهاند.
امنیت در تونلهای معدن زغالسنگ چندان بستگی به دستگاه ندارد، بستگی به استحکاماتی دارد که زیر زغال میزنند. استحکامات سقف در معادن مختلف به اسامی مختلف معروف است و ما به آن «سرلاح» میگوییم، از تختههایی صاف تشکیل شده است که بهطورمعمول ۲۰ الی ۳۰ سانتیمتر عرض و ۲ الی ۳ متر طول، بسته به شرایط استخراج آن محل دارد و برای جلوگیری از ریزش سقف روی سر کارگر استفاده میشود.
در کارگاههایی که ضخامت زغالشان بالا است، «سرلاح» از چوب روسی ساخته میشود، البته در بعضی از معادن پیشرفته از استحکامات فلزی استفاده میشود که زیر آنها جک میزنند، اما در معدن ما متاسفانه هنوز از همان استحکامات قدیمی استفاده میشود.
دستگاه تاثیر زیادی روی مسئله ایمنی ندارد، البته فشار کار را از روی کارگر برمیدارد و همین باعث میشود که کارگر کمتر دچار فرسودگی جسمی شود، چون کار بدنی سنگینی انجام نمیدهد و تنها کنار دستگاه میایستد و آن را هدایت و کنترل میکند.
چون برای معادن زغالسنگ هزینه چندانی نمیشود. زغالسنگ صنعت مظلومی است. ما با این همه سختی ماده معدنی را استخراج میکنیم و از دل زمین بیرون میآوریم، اما متاسفانه نرخ آن آنقدر پایین است که کفاف هزینههای کار را نمیدهد و به این ترتیب امیدی هم نیست که معادن تجهیز شوند.
از طرف دیگر، با اینکه حقوق کارگران این حوزه بسیار پایین است، بسیاری از معادن یا در حال تعدیل نیرو هستند یا بهکل تعطیل شدهاند، زیرا فعالیت برای معدنداران چندان مقرون به صرفه نیست.
معدن ما زیرمجموعه معادن دولتی زغالسنگ کرمان است و «همکار» نام دارد، اما قراردادهای ما «انجام معین» است، یعنی مثل قدیم نیست که کارگر قرارداد دولتی داشته باشد.
قرارداد «معین» بهطورمعمول برای انجام یک عمل مشخص منعقد میشود. در این نوع قرارداد، پیش از شروع کار، زمان دقیق پایان آن مشخص نیست.
در این حالت، کارفرما، برای انجام همان کار بهصورت مشخص با فرد یا گروهی قرارداد میبندد، بههمین دلیل قرارداد معین، موقتی است و بهمحض انجام کار یا اتمام پروژه، به خودی خود بهپایان میرسد.
در قرارداد معین، نیروی کار تعهد میکند که با دریافت مزدی مشخص و تحت شرایط توافقشده، فعالیت مدنظر کارفرما را انجام دهد. در این نوع قرارداد بهشکل معمول ابزار یا مواد اولیه را کارفرما تهیه میکند و تعیین محل کار نیز برعهده او است.
یکی از اصول قرارداد دائم، درج نشدن تاریخ اتمام قرارداد است؛ اما در قرارداد کار معین، از آنجا که برای انجام یک کار مشخص قرارداد بسته میشود، باوجود نبود تاریخ اتمام، قرارداد، دائم تلقی نمیشود و در دسته قراردادهای موقت قرار میگیرد.
پیش از این، گفته شده بود که قراردادهای ما دائمی میشود، اما متاسفانه هنوز هیچ خبری نیست و فقط به ما وعده میدهند و به هیچکدام از آنها عمل نمیکنند.
یادم میآید که در قدیم زغالسنگ ارج و قرب زیادی داشت، اما الان ندارد و نرخ آنقدر نیست که بخواهد هزینهها را پوشش دهد. با اینکه زغالسنگ چینی بهاندازه تولیدات ایران مرغوب نیست، زغالسنگ وارداتی از چین جای تولید داخل را گرفته است.
تولیدات داخلی که کارگران کشور خودمان با سختترین شرایط استخراج میکنند، مورداستفاده قرار نمیگیرد، اما زغالسنگ چینی به بازار میآید و جای آن را میگیرد. اگر بخواهند ماشینآلات جدید بخرند، پول کارگر را چگونه باید بدهند؟ الان در بسیاری از معادن پرداخت دستمزد کارگر با مشکل روبهرو است و هزینهها بهسختی تامین میشود. برای همین است که کارفرمایان باتوجه به افزایش دستمزد کارگران همیشه نالان هستند و گله دارند.
حقوق کارگر صنعت مس، بالای ۴۰ میلیون تومان است، اما حقوق کارگر زغالسنگ بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون است که بسته به استخراج زغال کمی بیشتر یا کمتر میشود و زندگی کردن با این حقوق برای کارگر معدن که با مریضیهای ناشی از کار دست و پنجه نرم میکند، بسیار سخت است.
به این ترتیب، هر ماشین یا دستگاهی که برای این کار مورداستفاده قرار میگیرد، قدیمی است، زیرا تهیه ابزار جدید اصلا مقرون به صرفه نیست.
بستگی دارد. اگر جایی هزینه زیادی برای خرید ماشینآلات صرف شود، بهطورمسلم سرمایهگذار نیروی کار را کاهش میدهد، البته شرایط معادن بسیار متفاوت است و در تمام معادن نمیتوان از دستگاههای جدید استفاده کرد. درباره زغالسنگ باید بگویم تنها جاهایی میتوان از ابزار و ماشینآلات جدید استفاده کرد که زغال شکستگی نداشته باشد.
زغال بهصورت لایهلایه است. وقتی لایهها پشتسر هم بهصورت منظم قرار گرفته باشند و شکستگی یا لایه سنگ بین آنها نباشد، دستگاه میتواند همه آنها را بکند و بدون هیچ مشکلی از بدنه کوه جدا کند، اما وقتی شکستگی بین لایههای زغال افتاده باشد، دیگر نمیتوان برای استخراج آن از دستگاه استفاده کرد.
البته چند سال است که قول دادهاند دستگاههای جدیدی برای قسمتهایی که قابلبهرهبرداری بهوسیله دستگاه است، تهیه شود که بهخاطر هزینههای سرسامآور معدنکاری، در حال حاضر مقرون به صرفه نیست.
پس مهمترین علتی که در معادن ما از ماشینآلات جدید استفاده نمیشود، هزینههای بالای معدنکاری است؟
بله، بازسازی و نوسازی معادن هزینهبر است و اگر بخواهد چنین کاری بکند، بودجه بسیار زیادی لازم دارد، پس، چون هزینه بالا است، زیر بار آن نمیرود و کمکی هم از جانب دولت نمیشود.
دستگاههایی که برای معادن روباز استفاده میشود، کمابیش همان ماشینآلات راهسازی است، مثل لودر، بولدوزر، بیل مکانیکی و امثال آن.
معدن ما در حال حاضر بیل مکانیکی برای خود ندارند و باید بیل را برای یکی، دو هفته اجاره و با آن کار کنند.
ماشینآلاتی هم که داریم مثل بولدوزر و لودر بعد از چندین سال استفاده، دچار فرسودگی شدهاند و باید آنها را تعمیر و قطعاتشان را تعویض کرد. بهندرت پیش میآید که ابزار موردنیاز نوسازی شود، چون نرخ بسیار بالا است.
برای مثال لودر یا بولدوزرها ممکن است بهخاطر کار زیادی که چندین چند سال از آنها کشیده شده است، خراب شود، بنابراین در روزهایی که در دست تعمیر است، کار کارگری هم که با آن کار میکند، تعطیل میشود، بهعنوان مثال، شاید جایی لازم باشد که خاکریزی یا مقداری از زغال برداشت شود و بولدوزر یا لودر مقدمات کار را انجام دهد و مسیر را آماده کند، اما وقتی ماشینآلات خراب باشند، بهطورمسلم کار ما هم چند روز میخوابد یا بهتاخیر میافتد.
علاوه بر این، همه کارها در معدن مثل زنجیر متصل است، بنابراین اگر یک وسیله خراب باشد، مشکلات زیادی برای دیگر بخشهای دیگر هم بهوجود میآید. تعلل در کار ایجاد میشود و تولید هم کمتر خواهد شد و برای مثال اگر قرار است هر ماه ۹ هزار تن زغالسنگ تولید کنیم، وقتی ابزار و امکانات مناسب نداشته باشیم یا ماشینآلات خراب باشد، تولید کم میشود.
تا جایی که میدانم واردات ربطی به نرخ تولیدات، کمبود ماشینآلات و مانند آن ندارد. اینکه چرا واردات انجام میشود و چه کسانی نفع میبرند، معلوم نیست، اما زغال وارداتی کیفیت زغال ایران را ندارد.
زغال استخراجشده در منطقه ما بهدلیل کیفیت و کنسانتره خوبی که از آن تولید میشود، در کارخانجات فولاد مورداستفاده قرار میگیرد، بهعلاوه نرخ زغال از سال گذشته تغییر کرده، اما آنقدر نیست که جوابگوی زحمات کارگران و هزینههای معادن باشد. باید نرخ زغال در حد حقوق واقعی کارگران معادن و هزینههای این صنعت افزایش پیدا کند تا این صنعت فراموششده بهمشکل برنخورد وکارگرانی که در این صنعت کار میکنند، لااقل یک زندگی معمولی داشته باشند و مجبور نباشند همه حقوق خود را صرف درمان مریضیهای ناشی از کار خود کنند و چیزی هم از این حقوق برای گذران زندگی باقی بماند.
البته شرایط ما بسیار سخت است. زغالسنگ ما با شرایط سخت استخراج میشود و زغال بسیار خوب و باکیفیتی است، حالا چرا باتوجه به این شرایط از چین وارد میشود، چیزی نمیدانم.
قرار بود زغال ما صادر شود و هنوز هم صحبتهایی هست و قرار است اقداماتی در این زمینه انجام شود. بعضی نمایندههای مجلس هم قولهایی دادهاند که پیگیری کنند تا زغالسنگ در بورس انرژی عرضه یا صادر شود، البته هنوز هیچ اقدامی نشده است و با این شرایط کاری که الان وجود دارد، معلوم نیست کار به کجا برسد.
معدنکاری جزو مشاغل سخت و زیانآور است و طبق قانون، کارگر معدن بعد از ۱۵ سال باید بازنشسته شود، اما متاسفانه این قانون در کشور ما اجرا نمیشود. الان کارگرهایی داریم که بالای ۲۰ سال است کار میکنند. معلوم است که این افراد بهشدت فرسوده میشوند، مگر کارگر چقدر میتواند کار معدن بکند؟ باید برای آنها فکری کرد، زیرا دیگر توان کار ندارند، به هر صورت ما از همه طرف متضرر میشویم و حاصل دسترنجمان هم که قیمتش از پارسال راکد مانده است.
دقیق نمیدانم، اما تا جایی که اطلاع دارم، فعالیتی ندیدم. کارگران معادن با شرایط بسیار سختی کار میکنند و با بدترین فشارها از نظر کاری و روحی روبهرو هستند. ما تقاضاهایی داریم و میخواهیم فکری برای بازنشستگیمان بکنند؛ برای آینده این کارگرانی که بعد از ۲۰ سال، هنوز دارند معدنکاری میکنند.
کارگری که با ۲۰ تا ۲۳ سال کار، بازنشست میشود، خانهنشین است و حقوق بسیار کمی هم میگیرد و درد هم دارد، با بیماریهای زیادی مثل درد کمر و استخوان دست و پنجه نرم میکند. زانوهایش ساییدگی پیدا کرده، دندانهایش نابود شده است و وقتی بازنشسته میشود، از هیچ نظر امنیت ندارد. مریض است و گوشه خانه افتاده و باید با شرایط بسیار سخت زندگیاش بسازد. حقوقی که از اول به او میدادند، بسیار پایین بوده و موقع بازنشستگی باز هم کمتر میشود، در حالی که بچههایش بزرگ شدهاند و باید ازدواج کنند و....
شرایط بازنشستگی ما معدنکارها بسیار نامناسب است و تا به حال هیچ کاری برای ما نکردهاند.
حقوقهایمان بسیار کم است. چه آنهایی که کار میکنند و چه آنهایی که بازنشستهاند. باید حقوق آنقدر باشد که بتواند جوابگو باشد، در واقع شرایط جوری است که فقط فشار روی کارگر است. وسایل اگر نباشد، فشار روی کارگر است؛ تجهیزات معدنی نباشد، فشار روی کارگر است؛ دستمزد پایین است و هزار جور مشکل دیگر هم داریم.
از مسوولان خواهش میکنیم که نرخ زغالسنگ را به حدی برسانند که در واقع جوابگوی این همه مشکلات کارگران معدن باشد.
درباره ماشینآلات موردنیاز در شغل ما میشود به موتور دیزل و برقی اشاره کرد که برای بیرون بردن زغال از داخل تونل بهکار میرود. این موتورها کارشان این است که واگنهایی که زغال استخراجشده در آنها ریخته شده، به بیرون تونل ببرند یا لوکوموتیوهایی که زغال را از داخل تونل بیرون میآورند، بعد از سالهای زیاد کار کردن کهنه و فرسوده شدهاند و بههمین علت، زمان حرکت در داخل تونلها دود زیادی تولید میکنند و آسیب زیادی به ریه میزنند، البته بیشتر وقتها خراب هستند و کارگران مجبورند زغال استخراجشده را دستی به بیرون از تونل انتقال دهند که این امر بسیار زمانبر است. بهتر است از لوکوموتیوهای بهروز و جدید استفاده شود که این موضوع برمیگردد به حمایت دولت از صنعت زغالسنگ. اگر واردات زغال کمتر صورت گیرد و زغالسنگ خود ایران دارای ارزش و حتی برای صادرات اقداماتی انجام شود، شاید ابزارها و ماشینآلات جدید در معادن به کار گرفته شوند تا هم زغالسنگ ایران ارزش واقعی خود را بهدست بیاورد و هم کارگران به حق قانونی خود برسند.
منبع: صمت