به گزارش میمتالز، حوزه صنعت و معدن دو حوزه مهمی هستند که بر روی گردش و رشد اقتصادی کشورها تأثیر بهسزایی دارند. از آن جا که معادن بسیار میتوانند در رشد صنایع تأثیرگذار باشند از این رو غالبا صنعت و معدن دو پدیدهای هستند که با یکدیگر به نحوی عجین شدهاند. به عبارت دیگر صنعت میتواند با تکنولوژی، علم و فناوری در حوزههای مختلف مانند اکتشاف، استخراج و فراوری به کمک معادن بیاید و معادن نیز با تأمین مواد اولیه صنعت به تحقق تولید کمک کنند. این یعنی تولید که یکی از شاخصهای تأثیرگذار بر اقتصاد کشور است در بسیاری از اوقات بر پایههای صنعت و معدن میچرخد.
مقام معظم رهبری نیز در سالهای مختلف از جمله سالهای گذشته پیرامون حوزه تولید و فعالنمودن صنایع و معادن در کشور تأکیدات بسیاری داشتهاند. این تأکیدات در نامگذاری سالهای گذشته که به صورت مستقیم یا به نحوی به تولید مربوط بودهاند بسیار واضح و مبرهن است. در حقیقت امسال نیز که به نام «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری شده است به نوعی تلاشی برای رسیدن به اعتلای صنعت، معدن و دیگر پایههای تلید در کشور است.
اهمیت صنعت و معدن در کشورها آنقدر زیاد است که در بسیاری از کشورهای مختلف علیرغم اینکه معادن خاصی وجود ندارد، ولی دولتمردان چه برای اکتشاف معادن در کشور خودشان و چه برای خرید یا بهرهبرداری از معادن در کشورهای دیگر، سرمایهگذاری و برنامهریزیهای زیادی در بلند مدت انجام میدهند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و در این حوزه توانسته تا حدودی موفق باشد.
این سرمایهگذاریها معمولاً یا به صورت مستقیم در این صنایع و معادن یا به صورت غیر مستقیم در زمینههایی مانند زیرساختها انجام میشود. زیرساختها در حقیقت تسریعبخش و تسهیلگر حرکت صنایع و معادن به سمت مأموریتهای از پیش تعیین شده هستند؛ زیرساختهایی که به تعبیر دیگر حیات صنایع را تضمین میکنند و میتوانند در شاخصهای مختلف محصولات مانند قیمت تمامشده، کیفیت، کمیت، تداوم تولید و بهروز بودن محصول تأثیرگذار باشند.
نبود توسعه متوازن در برخی از قسمتها به ویژه زیرساختها از جمله زیرساختهای انرژی موجب شده تا صنایع با خلأهای مختلفی روبرو شوند؛ خلأهایی که در نهایت موجب کمبود تولید در کشور شده و دود آن در چشم صنایع پاییندستی و مردم میرود. در حقیقت کمبود مواد اولیه صنایع یا افزایش قیمت تمام شده آنها موجب گران شدن این مواد در بازار شده و به مرور بر روی قیمت مصرفکننده نیز تأثیرگذار خواهد بود.
این روزها چالشهایی جدی در حوزه تأمین برق در تابستان و تأمین گاز در زمستان برای تولیدکنندگان فولاد در کشور وجود دارد. هر چند وجود انرژی ارزان و فراوان یکی از مزیتهای نسبی تولید فولاد در کشور است، ولی این روزها این مزیت نسبی تا حدی خدشهدار شده و به همین خاطر میتواند بر رشد قیمت تمامشده نیز تأثیرگذار باشد.
زیرساختهایی محدود که هماکنون برخی از آنها فرسوده شدهاند با سرمایهگذاری دولتها ایجاد شدهاند. اما نکته اینجاست که با توجه به محدود بودن بودجه عمرانی کشور در عمل ایجاد زیرساختهای جدید به میزان مورد نیاز مقدور نخواهد بود.
به همین خاطر امروز بسیاری از صنایع به ویژه صنایع فولادی اعم از همه فعالان در زنجیره فولاد به این نتیجه رسیدهاند تا با سرمایهگذاری برای ایجاد نیروگاه و مشارکت با دولت در استخراج گاز، انرژی مورد نیاز خود را تأمین نمایند تا در فصول مختلف که محدودیتهایی به خاطر افزایش مصارف خانگی ایجاد میشود، چرخ صنایع، تندتر از قبل بچرخد و بتوانند نیازهای بازار را همچون گذشته تأمین کنند؛ نیازهایی که در صورت تأمین نشدن آن باید دست به سوی خارجیها دراز کنیم.
علاوه بر این، بعضی از شرکتهای بزرگ صنعتی برای بهینهسازی مصارف خود، مصارف خانگی و صنایع دیگر، برنامهریزیهای خوبی را انجام داده و در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند. چنین اقداماتی که نشان از دغدغه صنعت کشور در مورد جلوگیری از هدررفت انرژی و مدیریت مصرف است جای تقدیر دارد.
شروع شدن فصل سرما، دوباره قصه محدودیتهای گاز شروع میشود که باید نسبت به این موضوع اقدامات زیادی هم از سوی مدیران دولتی تصمیمساز و هم از سوی صنایع در نظر گرفته شود. امروز به خاطر بحرانهای جهانی صنایع، به ویژه صنعت فولاد از نظر قیمتهای جهانی در شرایط خوبی به سر نمیبرد.
البته فرصتهایی برای ورود ایران به بازارهای جهانی وجود دارد، ولی افزایش این محدودیتهای انرژی میتواند موجب کم شدن احتمال ورود محصولات ایرانی به بازارهای جهانی باشد.
محمد جواد قائدی