به گزارش میمتالز، امارات متحده عربی امسال اقامتگاه ۴ هزار میلیونر میشود، رقمی فراتر از هر کشور دیگری در جهان. خیز بزرگ دبی به عنوان مهمترین امارت این کشور برای تبدیل شدن به مهمترین مرکز مالی جهان را با یک جمله میتوان توضیح داد «اولویت ما اقتصاد است».
در منطقهای که بیش از سایر نقاط دنیا درگیر مسائل سیاسی است؛ اماراتیها به بازیگری تبدیل شدهاند که همه چیز را در خدمت اقتصاد گرفتهاند. کشوری که معادل ۹۶ درصد تولید ناخالص داخلی خود صادرات دارد و ۱۹۴ کشور شریک تجاری آن هستند، حالا در سیاستی فعال، اما بیطرفانه نه تنها به روسیه و ایران در دوران تحریم کمک میکند، بلکه در عادیسازی روابط با اسرائیل پیشگام شده و تجارت با غرب را نیز توسعه داده است.
اکونومیست در گزارش اخیر خود به موقعیت طلایی کشورهای صادرکننده انرژی خاورمیانه اشاره میکند. جایی که حمله روسیه به اوکراین با بالا بردن قیمت نفت و گاز، فرصتی استثنایی برای این کشورها رقم زده است. انتظار میرود عربستان سعودی با ۷.۶ درصد بالاترین رشد اقتصادی دنیا در سال جاری را تبدیل کند.
اما امارات و به طور خاص دبی، فقط از قیمتهای بالای انرژی بهره نمیبرد. آنها از تحریمهای روسیه و تنشهای ژئوپلیتیک نیز بهرهمند میشوند. شاخص سهام دبی امسال ۹ درصد بالا رفته که در قیاس با افزایش ۲ درصدی ریاض نشاندهنده منافع اقتصادی بالای اماراتیهاست.
حتی قبل از جنگ اوکراین، دبی در موقعیت قدرتمندی به عنوان هاب مالی جهان در قیاس با رقبا قرار داشت. هنگ کنگ به دلیل مداخلات چین و محدودیتهای ناشی از کرونا با کاهش توجه سرمایهگذاران همراه بوده و لندن نیز پس از برگزیت و بیمیلی به سرمایههای روسی با افت جذابیت مواجه شده است. به نظر میرسد دبی آخرین هاب مالی است که میتواند با هر کسی تجارت کند.
شاهد ماجرا به بازار املاک این شهر است. خرید خانه روسها در دبی در نیمه اول ۲۰۲۲ نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از دو برابر شده است. شرکتهای محلی و بینالمللی نیز در حال جابهجایی محل کسب و کار خود هستند.
بانکهایی مانند گلدمن ساکس و بانک آمریکا کارمندانشان را از مسکو به دبی بردند. شرکتهای کالایی نیز در حال بررسی انتقال شرکتهای خود از سوئیس که به تحریمها علیه روسیه پیوسته هستند. شرکتهای داخلی فجریه، در سواحل شرقی امارات از نفت ارزان روسی نهایت بهره را میبرند؛ نفت را با تخفیف سنگین میخرند و پس از پالایش، محصول نهایی را با قیمت بازار عرضه میکنند. تمام اینها نتیجه موضع بیطرف امارات در جنگ است. اگرچه اماراتیها سالها متحد غرب بودهاند، اما در جنگ اخیر با غربیها در تحریم روسیه همراه نشدند.
دبی تنها راه گریز از تحریم برای روسها نیستند. ترکیه نیز از آنها میزبانی میکند. با این حال، ظرفیت ترکیه به دلیل افت شدید ارزش لیر و تورم بالا بسیار محدود است. ورود به امارات چنین نگرانیهایی ندارد. درهم امارات از سال ۱۹۹۷ تا کنون به دلار قفل شده و نگرانی از ریزش آن نیست.
بدهیهای عمومی نیز در محدوده ۳۲ درصد تولید ناخالص داخلی و کاملا قابل مدیریت است. همچنین تورم انتظار میرود در کمتر از ۴ درصد به اوج خود برسد. نظام بانکی کاملا قابل اطمینان است و مالیات بر درآمد تقریبا صفر است. هرچند آب و هوای گرم دبی ممکن است کمی آزاردهنده باشد، اما دبی برای مهاجران روسی امکانات رفاهی ویژهای ارائه میکند: مالها با برندهای مختلف، آشپزهای حرفهای در هتلها و خانههای لاکچری با خدمه محلی.
این جاذبهها پیش از آن نیز کسبوکارها را به خود جذب کردهاند. دبی خود را به یک مرکز مالی جهانی تبدیل کرده که نه تنها به خاورمیانه بلکه به بازارهای آسیایی و آفریقایی خدمات میدهد. برای مثال، تاجران هندی آنجا چیزهای زیادی برای دوست داشتن پیدا میکنند.
آنها از معافیتهای مالیاتی و مدارس و بیمارستانهای بهتر لذت میبرند. وکلا میتوانند با یک پرواز سهساعته برای معاملات بینالمللی پرواز کنند، سفری بسیار کوتاهتر از لندن یا سنگاپور. صندوقهای سرمایهگذاری دولتی منبع بزرگی از پول نقد برای صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و سرمایهگذاری خطرپذیر هستند. یکی از بزرگان هندی میگوید که نیمی از دوستانش در جنوب بمبئی در دبی آپارتمان خریدهاند.
در کنار تجارت قانونی، نوع مرموزتری از تجارت نیز وجود دارد، از اوباش ایرلندی تا بازرگانان ایرانی که به دنبال دور زدن تحریمها هستند. مؤسسههایی که به ثروتمندان خدمات میدهند، مانند یک پنتهاوس در جزیرهای مصنوعی در خلیج فارس، میتوانند فضایی رویایی داشته باشند. ارزش تجارت غیرقانونی طلا به تنهایی حدود ۴ میلیارد دلار در سال برآورد میشود.
اقتصاد سیاسی آزاد دبی میتواند تنش ایجاد کند. در بسیاری از دهه گذشته، ابوظبی، پایتخت کمتر تجاری امارات، بود که مسیر سیاست خارجی را تعیین میکرد. بهار عربی ۱۱-۲۰۱۰ و هرج و مرج ناشی از آن، کشور را در وضعیت جنگ قرار داد. امارات در سال ۲۰۱۵ به تهاجم سعودی به یمن پیوست و برای یک دیکتاتور در لیبی سلاح فرستاد. این کشور همچنین با کمپین تحریم چهار کشور عربی علیه قطر در سال ۲۰۱۷ همراه شد.
برخی از این اقدامات برای تجارت بد بود. قطریها در دبی املاک زیادی میخریدند، چه به عنوان سرمایهگذاری یا به عنوان خانه دوم در شهری آزادتر. تحریم آنها را از بازار املاک خارج کرد. در اوایل سال جاری، حوثیها در یمن چندین موشک و پهپاد را به سمت ابوظبی پرتاب کردند، رویدادی نگرانکننده در کشوری که اعتبار جهانیاش به ثبات بستگی دارد.
اما از سال ۲۰۱۹، امارات به سمت مدل سیاسی دبی برگشته است. تابستان همان سال نیروهای خود را از یمن خارج کرد و نقش خود را در لیبی کاهش داد. بایکوت قطر را نیز سال گذشته پایان داد. این عملگرایی بود: نه جنگ و نه بایکوت منافع اقتصادی مورد انتظار را به همراه نداشت؛ بنابراین سیاست خارجی سختگیرانه با دیپلماسی اقتصادی جایگزین شده است.
تجارت نفت ضدتحریم در فجیره را در نظر بگیرید. قبل از اینکه آنها واردات نفت خام روسیه را آغاز کنند، شرکتهای آنجا به ایران کمک میکردند تا نفت خود را بفروشد. انگیزه این کار واضح است؛ زیرا آربیتراژ سادهترین راه برای پول درآوردن است. از دیدگاه دولت، تجارت بالا هدف سیاسی نیز دارد.
امارات متحده عربی از حمله به تاسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ که ادعا میشد تحت حمایت ایران است و برای مدت کوتاهی نیمی از تولید این کشور را متوقف کرد، ناراحت شد. اما اماراتیها به عنوان یک واسطه وارد شدند؛ این کار، نقش امارات را برای ایران کارآمد کرد و شاید خطر حمله مشابه به خود آنها را کاهش داد.
در ماه مارس، گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، نهاد اصلی مبارزه با پولشویی در جهان، امارات متحده عربی را در فهرست خاکستری کشورهای مشکلدار قرار داد. این فهرست هیچ پیامد رسمی ندارد و بانکداران میگویند که شهرت امارات متحده عربی را تغییر نداده است: هرکسی که در آنجا تجارت میکند از قبل از خطرات آن آگاه است. اما مقامات اماراتی از گنجاندن آنها در این لیست ناراحت بودند (و امیدوارند تا پایان سال ۲۰۲۳ از لیست خارج شوند).
موسسات مالی در حال بررسی جدیدترین مشتریان خود هستند. دولت به آنها گفته است که با روسهایی که تحت تحریمهای غرب هستند کار نکنند. یکی از تحلیلگران مالی مستقر در دبی میگوید: «بانکها میخواهند پایبندی خود را در آینده اثبات کنند. اما هنوز میتوان کارهایی انجام داد. یک روسی با یک میلیون دلار دارایی احتمالا ارزش این سردرد را ندارد. اما فردی یکی با ۱۰ میلیون دلار؟ شاید بیارزد!»
نگرانی جدیتری سرپیچی از تحریمهای آمریکاست که برای کشوری با بخش مالی بزرگ و ارز وابسته به دلار وحشتناک خواهد بود. با این حال، به نظر نمیرسد که آمریکا بخواهد درباره امارات خیلی سختگیرانه برخورد کند. هر چندماه یکبار گروهی از وزارت خزانهداری برای سرزنش اماراتیها به این کشور پرواز میکنند.
در ژوئن، والی آدیمو، معاون وزیر، به بانکداران گفت که مراقب مشتریان روسی باشند. با این حال، جدا از چند تحریم نمادین بر شرکتهای کوچک - عمدتا برای معاملات با ایران - آمریکا کاری بیش از حرف زدن انجام نداده است. امارات متحده عربی بسیاری از آمریکاییها را متقاعد کرده است که شریکی ضروری در منطقه است.
مهمترین آن برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل در سال ۲۰۲۰ بود که کاملا خارقالعاده محسوب میشود. به عنوان اولین کشوری که به پیمان ابراهیم پیوست، بزرگترین هدف خود را توسعه تجارت گذاشت. به این ترتیب، تجارت دوجانبه از ۱۱ میلیون دلار سال ۲۰۱۹ به ۱.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
استقلال امارات متحده عربی نیم قرن پیش در ۱۹۷۱ با اتحاد هفت امارت یا شیخنشین مجزا که پیشتر به ساحل آشتی مشهور بودند ایجاد شد. اقتصاد این شیخنشینها در دهه ۱۹۵۰ عموما مبتنی بر کشاورزی (خرما)، ماهیگیری و تجارت مروارید بنا شده بود تا آنکه در ۱۹۵۸ ابتدا در ابوظبی و سپس در ۱۹۶۹ در دبی نفت کشف شد. اما آنها نه تنها معتاد به نفت یا به اصطلاح بیماری هلندی نشدند، بلکه سیل درآمدهای نفتی در امارات باعث شد تا برخلاف عمده کشورها که مراحل مختلف توسعه را به نوبت طی میکنند، این کشور بتواند با میانبر از این مراحل عبور کند. به طور مرسوم پنج مرحله توسعه وجود دارد: ۱) جامعه سنتی ۲) مرحله گذار (تخصصی شدن، مازاد پسانداز، زیرساختها) ۳) مرحله جهش (صنعتی شدن، رشد سرمایهگذاری، رشد منطقهای و تغییرات سیاسی) ۴) حرکت به سمت بلوغ (متنوعسازی اقتصاد، نوآوری، سرمایهگذاری و کاهش وابستگی به واردات ۵) مصرف جمعی بالا (تمرکز بر مصرف، توسعه کالاهای بادوام و غالب شدن بخش خدمات). امارات در سال ۱۹۷۱ یکی از کمتوسعهیافتهترین کشورهای جهان محسوب میشد.
سوخت هیدروکربنی به اماراتیها کمک کرد که در سه دهه از مرحله یک، یعنی جامعه سنتی به مرحله پنج، یعنی مصرف جمعی بالا برسد. به طوری که در ۳۰ سال، امارات متحده عربی نه تنها برای شهروندانش یک سبک زندگی مدرن را به همراه بیاورد، بلکه بتواند نقشی کلیدی در جامعه جهانی ایفا کند.
با وجود نقش پررنگ منابع هیدروکربوری در رشد امارات، پژوهشها این بخش را یکی از پنج ویژگی اصلی اقتصاد این کشور میدانند. چهار مورد دیگر را انتخاب نظام بازار آزاد، محدود بودن بازار داخلی (یعنی تعداد مشتریهای داخلی اندک و در نتیجه محصولات باید به دیگر کشورها صادر شوند)، اتکا بر نیروی کار خارجی و همچنین موقعیت جغرافیایی ویژه تشکیل میدهند.
دیپلماسی اقتصادی نیز آخرین سوخت اقتصاد امارات است. به نوشته اکونومیست، این امر دبی را در موقعیتی رشکبرانگیز قرار میدهد. چه آمریکا و ایران به توافق هستهای دست یابند یا خیر، اماراتیها یک شریک تجاری و راه نجات برای اقتصاد ایران هستند.
با پیشرفت جنگ در اوکراین نیز امارات میتواند همان نقش را برای روسیه ایفا کند. بیطرفی و عدم غش سیاسی به یک سمت، دبی را به مرکز مالی نوظهور جهان تبدیل میکند. همانطور که در نمودار اصلی گزارش مشاهده میشود بر اساس شاخص رتبهبندی «مراکز مالی جهان» طی ۱۵ سال گذشته، دبی توانسته از رتبه ۲۵ به ۱۷ صعود کند که شاید اگر کرونا نبود این سرعت رشد بیشتر هم میشد. حالا باید منتظر ماند در سالهای بعدی که به نظر میرسد هنگکنگ و لندن مسیر نزولی در پیش گرفتهاند، دبی میتواند جای آنها را پر کند یا خیر.
منبع: فردای اقتصاد