به گزارش میمتالز، زمان زاده در این خصوص توضیح میدهد: در حال حاضر تضاد رفتاری در بازارهای مختلف مشاهده میکنیم. در شرق آسیا و به صورت مشخص چین قیمتها تابع تقاضا بوده و با توجه به ضعیف بودن تقاضا، روند کند کاهشی دارد و در مقایسه بازار داخلی به دلیل هیجاناتی که اشاره خواهد شد کشش تقاضا نسبت به عرضه بسیار بالا و روند افزایشی و در اکثر گریدها رقابتهای نامتعارفی صورت میگیرد. در ادامه به این گفتگو میپردازیم.
پر واضح است تا زمانی که ابر سیاه بلاتکلیفی که نه بارانی دارد که گیاهان را سیراب کند و نه اجازه میدهد نور کافی به آنها بتابد در فضای کسب و کار و اقتصاد وجود داشته باشد این روند ادامه خواهد داشت.
در بازارهای داخلی برای گریدهایی که مقادیر عرضه آنها نیاز داخلی را برآورده نمیکند کماکان افزایشی و رقابت برای تصاحب مواد اولیه صورت میگیرد. برای گریدهایی که ظرفیت عرضه بالا است قیمتها صرفا بر اساس افزایش ارز نیمایی در پایه اعمال میشود و نبود نقدینگی و سرمایه در گردش کافی منجر به کاهش تقاضا میشود. در بازارهای بینالمللی به صورت مشخص شرق آسیا و منطقه خاورمیانه در گریدهای با چگالی بالا پیشنهاد فروش فراتر از تقاضا است. به عنوان مثال در بازار ترکیه قیمت پلی اتیلن تحت تاثیر پیشنهاد تهاجمی شرکتهایپتروشیمی آمریکایی کاهش یافته است. اعمال محدودیتهای کووید و اعتراضات در چین و نامشخص بودن سیاستهای تجار چینی قیمتها را در یک محدوده حبس کرده است و باید منتظر ماند این شرایط از پایداری خارج شود.
اما درباره مزیتهای صنایع بالادستی و تکمیلی ایران نسبت به دیگر رقبای منطقه باید گفت که مزیتهای نسبی شرکتها نمیتواند پایدار باشد و چنانچه از مزیتها بهخوبی استفاده نشود میتواند به تهدید تبدیل شود.
صنایع پتروشیمی ایران در منطقه از مزیتهایی برخوردار بوده که الان به عنوان چالش میتوان از آن نام برد. مزیت کمیت و قیمت خوراک تبدیل به دغدغه شده که اکثر پتروشیمیها با آن مواجه و از کمبود آن مینالند، لذا اتکا به مزیتهای ناپایدار توهمزا است و ما را از آنچه بایدبهخوبی دیده شود دور میکند.
بنده اعتقاد دارم مزیت نسبی برای رقابتپذیری در صنایع تکمیلی به مراتب بیشتر از صنایع بالادستی است چرا که بخش خصوصی بهدلیل چابکی و چالاکی که دارد بهدنبال ایجاد فرصت و استفاده از آن است؛ لذا توجه و تمرکز بر این بخش برای توسعه صنایع پلیمری و ایجاد ارزش افزوده بیشتر و صادرات حائز اهمیت است.
تهدیدهای جدی برای صنایع بالادستی وجود دارد. فرسودگی و عدم روزآمدی تکنولوژیها، دسترسی سخت به مواد افزودنی و کاتالیست، کاهش سرمایهگذاری در بخش تامین خوراک، ناهمخوانی در ایجاد ظرفیتهای جدید با توجه به نیازهای واقعی بازار داخلی و منطقه مزیتهای نسبی موجود را خنثی میکند.
صنعت پلاستیک سهم بالایی در ایجاد اشتغال و ارزآوری در کشور دارد. بر اساس آمار ارائه شده در سال ۱۴۰۰مجموع صادرات مستقیم و غیرمستقیم تولیدات در زنجیره ارزش صنایع تکمیلی بالغ بر ۳.۳۲۰ میلیون دلار بوده است و بر اساس آمار کل فروش صنایع پلاستیک سهم تولید ناخالص صنایع پلاستیک از تولید داخلی حدود ۸/ ۶ درصد بوده است.
به لحاظ اشتغالزایی با توجه به آمار ۸۵۰ هزار اشتغال در این بخش سهم صنایع پلاستیک حدود ۶۴/ ۶ درصد از کل اشتغال کشور است.
نکته قابل توجه و حائز اهمیت این است که به ازای هر یک میلیون تن تولید مواد اولیه حدود ۱۷۰ هزار شغل ایجاد میشود که نشاندهنده اهمیت سرمایهگذاری و توسعه در بخش بالادستی و صنایع تکمیلی پلاستیک است.
همانطور که اشاره شد در زنجیره ارزش صنایع پلاستیک، صنایع تکمیلی از جایگاه و نقش مهمی برخوردار است و توسعه در این بخش میتواند علاوه بر ایجاد اشتغال، بازارهای صادراتی جدید را هم ایجاد کند، تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا به جای خامفروشی مواد اولیه، مستلزم آن است که صنایع تکمیلی بتوانند مواد اولیه و مرغوب با قیمت مناسب در اختیار داشته باشند. متاسفانه در سال جاری رقابتهای بسیار بالا برای تامین مواد اولیه موجب شد قیمت تمامشده محصولات تولیدی صنایع تکمیلی افزایش چشمگیری داشته باشد و قدرت رقابتپذیری را بین رقبای منطقهای کاهش دهد؛ بنابراین عدم دسترسی به مواد اولیه با کیفیت و قیمت مناسب مهمترین مشکل صنایع تکمیلی است. توصیه میشود ساختار تصمیمساز دولت از همفکری و مشورت بخش خصوصی و تشکلها استفاده کند تا از ایجاد دستورالعمل و آییننامههای خلقالساعه که عمدتا به جای رفع موانع تولید ایجاد مشکل میکند پرهیز کنند.
منبع: دنیای اقتصاد