به گزارش میمتالز، همواره تاکید شده معدنکاران برای ادامه فعالیت خود باید به مواردی از جمله حفظ محیطزیست و مسوولیت اجتماعی توجه کنند؛ با وجود اینکه شرکتهای معدنی بر این مهم تاکید دارند، اغلب برخی مسوولین، مسوولیت اجتماعی را به عنوان حلقه مفقوده فعالیتهای معدنی در ایران میدانند. معدننیوز با توجه به اهمیت این موضوع با علیرضا لطفی مدیر فنی و مهندسی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات گفتگو کرده که در زیر میخوانید.
علیرضا لطفی مدیر فنی و مهندسی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات در پاسخ به این پرسش که آیا مسوولیت اجتماعی یک الزام قانونی است یا به صورت داوطلبانه از سوی بخش معدن و صنایع معدنی کشور انجام میشود، گفت: برای اینکه بتوان به این پرسش پاسخ داد و ابعاد موضوع روشن شود، بنظر باید ابتدا، به یک تعریف واحد و فهم مشترک از مسوولیت اجتماعی برسیم، در غیر این صورت بحث بیهودهای را شروع کردیم، چرا که به عقیده من اختلاف از همین تعریف ناشی میشود.
لطفی افزود: بر اساس تعریف سازمان ملل، “مسوولیت اجتماعی شرکتی یک مفهوم مدیریتی است که به موجب آن شرکتها دغدغههای اجتماعی و زیست محیطی را در عملیات تجاری و تعاملات خود با ذینفعان ادغام میکنند. CSR به طور کلی به چارچوبی است است که از طریق آن یک شرکت به تعادل الزامات اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی (رویکرد سه گانه) دست مییابد، در حالی که در عین حال به انتظارات سهامداران و ذینفعان میپردازد”.
مدیر فنی و مهندسی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات عنوان کرد: این تعریف ارائه شده عینا تعریف سازمان ملل از مسوولیت اجتماعی است و به وضوح مشخص میکند که مسوولیت اجتماعی در قالب اصلی رسالت شرکت و چارچوب کسب و کار آن بنگاه باید دنبال شود که اصولا با آنچه در کشور در خصوص مسوولیت اجتماعی باز تعریف و رایج شده در تضاد آشکار است چراکه آنچه در جامعه و حتی در بین متخصصین و مسوولان و جوامع اطرف پروژهها به عنوان مسوولیت اجتماعی مطالبه میگردد، عموما کمکهای مالی غیر مرتبط با رسالت اصلی بنگاه و حتی به چالش کشیدن رسالت اصلی آن است که متاسفانه هر روز این موضوع حادتر میشود و بر مشکلات شرکتها میافزاید.
وی ادامه داد: برای اینکه این موضوع بیشتر روشن شود به یک پاراگراف دیگه از مدل مفهومی مسوولیت اجتماعی سازمان ملل اشاره میکنم که مطرح میکند این موضوع که “بین CSR که میتواند یک مفهوم استراتژیک مدیریت کسب و کار باشد و خیریه، حمایت مالی یا بشردوستانه تمایز قائل شویم بسیار مهم است حتی اگر دومی بتواند سهم ارزشمندی در کاهش فقر داشته باشد یا به طور مستقیم شهرت یک شرکت را افزایش میدهد و یا برند آن را تقویت میکند، مفهوم CSR به وضوح فراتر از آن است. در واقع مسوولیت اجتماعی فرای از آنچه در جامعه به غلط رواج داده میشود، باید در قالب مدل استراتژیک کسب و کار یک بنگاه و فرهنگ سازمانی آن جاری باشد و آنچه به عنوان قانون و الزام قانونی مطرح میگردد، معمولا عدم تخطی از خطوط قرمز تعیین شده و یا استانداردهاست که مفهوم CSR فرای آن است.
لطفی درباره اینکه مسوولیت اجتماعی بر چه اساسی و بنا به چه دلایلی تبدیل به یک ضرورت و مطالبه شد، گفت: بروز عوامل مطالبات اجتماعی از شرکتها عموما ریشه در انقلاب صنعتی و اوایل دهه ۱۹ میلادی دارد، یعنی با شروع انقلاب صنعتی در نیمه دوم قرن ۱۸ میلادی، به تدریج نگرانی از برخی فعالیتهای شرکتها و در ادامه موضوع رفاه و بهرهوری کارگران به وجود آمد و انتقاداتی در خصوص، شرایط کار و اشتغال زنان و کودکان مطرح شد.
وی افزود: چنین تصوری (به درستی) رایج شد که برخی روشهای شرکتها در نوع فعالیت، مشکلات اجتماعی را در پی خواهد داشت و این نگرانیها و بخصوص در جوامع غربی در ابعاد مختلف دنبال شد، اما عبارت و اصطلاح مسوولیت اجتماعی شرکتی (Corporate Social Responsibility) توسط هاوارد بوون، اقتصاددان آمریکایی و در سال ۱۹۵۳ رایج شد و در ادامه در کنفرانسهای جهانی که وجود داشت به این موضوع بیشتر پرداخته شد و در نهایت سازمان ملل با همکاری شرکتها این موضوع را در قالب توسعه پایدار یا توسعه همزمان اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی و تعادل بین اجزای آن دنبال میکند.
به گفتهی مدیر فنی و مهندسی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات، در واقع مسوولیت اجتماعی شرکتها بیانگر این است که بنگاهها در برابر جامعهای که از بستر آن برای فعالیت و برآورده شدن نیازهای آنان برخواسته، باید نقش و مسوولیت خود را علاوه بر موضوع اقتصادی، در زمینه اجتماع و محیط زیست آن جامعه نیز تعریف کرده و بپذیرند. به صورت مصداقی یعنی اگر فقط هدف بیشنهسازی سود بنگاه همراه با عدم توجه به تخریب و آلودهسازی محیط باشد قاعدتا این شرکت مسوولیت اجتماعی خودش را انجام نداده است همچنانکه یک رسانه، در زمینه اطلاعرسانی اخبار و اطلاعات اگر، مغرضانه، غیرصادقانه و جهتدار و یا در جهت تامین منافع خاص، قدم بردارد، هم مسوولیت اجتماعی خویش را انجام نداده است.
لطفی با اشاره به دلایل اهمیت مسوولیت اجتماعی گفت: حالا اگر بخوایم به اهمیت اصول آن پی ببریم در واقع باید باز به فلسفه وجوبی آن برگردیم. اولین فلسفه شکلگیری یک بنگاه اقتصادی، کسب سود و بیشنه سازی آن است البته این به خودی خود نه تنها اشکالی ندارد بلکه باید یکی از رسالتهای بنگاه باشد چرا که در پرتو سود و کسب درآمد امکان پایداری یک کسب و کار و ارتقا شرایط منطقه و کارکنان وجود دارد، اما مشکل از اینجا ایجاد میشود برای بیشنه سازی سود، به آینده محیط اجرای پروژه و اجتماع ساکن در محیط فکر نکنیم و در واقع آینده اجتماعی، محیط به خطر بیندازیم. بنظر میرسد در حوزه مسوولیت اجتماعی، مهمترین وظیفه شرکتها بخصوص در کشور ما توجه به اشتغال و از بین بردن فقر است چراکه فقر، منزلت اجتماعی و بعد انسانی فرد را تحت تاثیر قرار م دهد که تبعات فراوانی برای آن جامعه دارد و، اما بعد از اشتغال، توانمندسازی نیروی انسانی و پرورش اجتماعی آنها است که بسیار حیاتی است بهطوریکه این افراد و اجتماع بعد از پایان یافتن زمان فعالیت آن بنگاه، توانایی ادامه فعالیت در دیگر قالبها را داشته باشند.
وی ادامه داد: موارد مهم که در چارچوب مسوولیتهای اجتماعی میبایست دنبال شود عبارتند از اشتغال نیروی کار، دور اندیشی، رقابت برای رشد، آموزش، کاهش آلایندهها، افزایش بهرهوری مدیریت و کارکنان، آرامش عمومی کارکنان، حفاظت از محیط زیست، خلق منابع و کسب درآمد برای پایداری بنگاه و ایدهپروری، بروزرسانی فعالیتها و همسو شدن با تغییرات اجتماعی و جهانی بمنظور تامین نیازهای اجتماعی و ورود به حوزههای جدید کسب و کار به منظور پایدار شدن بنگاه و آرامش اجتماعی و جلوگیری از جابجایی جمعیت و ….
لطفی درباره اقدامات شرکت توسعه معادن در حوزه مسوولیت اجتماعی عنوان کرد: شرکت سرمایه گذاری معادن و فلزات، مسوولیتهای اجتماعی خودش را در چارچوب SCR که در مباحث مطرح شد تعریف کرده است و مهمترین آن سرمایهگذاری در توسعه مناطق کمتر توسعهیافته، حسب ظرفیتهای آن منطقه است. فولاد کردستان و جانجا هر دو در این قالب باز تعریف میشود. اما قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره شود که دو طرح فولاد کردستان و جانجا، هر دو در مرحله احداث هستند و هیچ تولید و سودی ندارد، بنظرم با توجه به انتظارات بعضا رایج و غیر صحیح از پروژهها، باید در عمل مسوولیتهای اجتماعی پروژههای در دست احداث از یک طرف و از سوی دیگر بنگاهی که به سودآوری رسیده، تفکیک قائل شد چرا که عملا ممکن است با عدم تفکیک این موضوع به اصلا رسالت این بنگاهها خللی وارد شود و پروژه تعطیل شود و البته این فرهنگ سازی وظیفه رسانههای آگاه است.
مدیر فنی و مهندسی شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات اضافه کرد: اولین رسالت این بنگاهها، ایجاد اشتغال مولد و پایدار میباشد، ایجاد شغل، باعث از بین رفتن فقر میگردد، اما این کاهش فقر، فقط مختص کارکنان مستقیم نیست، چرا که در ادامه و کسب درآمد این افرداد و توانمندسازی آنها، منجر به افزایش سطح استانداردهای رفاهی و زندگی آنان شده و منجر به شکلگیری تقاضای کالا و خدمات در جوامع منطقه اجرای پروژه شده و اشتغال غیر مستقیم زیادی را در پی دارد و این موضوع فقر را در منطقه کاهش داده و یا ریشه کن میکند. با افزایش درآمد اجتماعی مردم، سطح سوادآموزی و آموزش نیز ارتقا یافته و منجر به رشد فرهنگی اجتماع و توانمندی و در نتیجه خلق دریچههای جدیدی از کسب و کار میگردد که در نهایت پایداری اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
لطفی آموزش افراد بومی و توانمندسازی آنها را از دیگر ابعاد مسوولیتهای اجتماعی این پروژهها قبل از شروع فعالیتها، دانست که خود باعث توسعه اقتصادی و اجتماعی طرح، همزمان با شروع آن میشود. رعایت سختگیرانه تجهیزات و استانداردهای زیست محیطی و فراتر از الزامات قانونی از دیگر جنبههای مسوولیتهای اجتماعی است که دنبال میشود بهصورتی که، حداقل خسارت محیطی را به دنبال داشته باشد و شرایط پایداری اجتماعی را با خطر مواجه نسازد. این، مهمترین بخش مسوولیتهای اجتماعی است و البته سایر ابعاد این مهم نیز در پروژهها دنبال میشود.
وی در پایان عنوان کرد: یک جمله از سند سازمان ملل در حوزه مسوولیت اجتماعی است که عنوان میکند ” ترویج پذیرش CSR در میان شرکتها نیازمند رویکردهایی است که متناسب با نیازها و ظرفیتهای مربوط به این کسب و کارها باشد و بر دوام اقتصادی آنها تأثیر منفی نگذارد. Unido برنامه CSR خود را بر اساس رویکرد سه گانه توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و توسعه محیط زیستی استوار کرده است، که ثابت کرده است ابزار موفقی برای شرکتها در کشورهای در حال توسعه است تا به آنها در برآورده کردن استانداردهای اجتماعی و زیست محیطی بدون به خطر انداختن رقابت آنها کمک کند.
منبع: سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات